شکاف طبقاتی یکی از دلایل خودکشی در نوجوانان
امانالله قرایی مقدم
خودکشی نوجوانان مسالهای است که باید از جنبههای مختلف خانوادگی، اجتماعی و حتی اقتصادی مورد بررسی قرار بگیرد. نوجوانانی که دست به خودکشی میزنند، اکثرا افرادی هستند که وابستگی عاطفی و معنوی زیادی به خانواده ندارند. از سوی دیگر شرایط اقتصادی و اجتماعی میتواند در چنین رخدادهایی نقش موثر داشته باشد. مثلا اگر پدر و مادر رابطه عمیقی با فرزندان خود نداشته باشند و گاهی در مشاجرات خود آنها را بار اضافهای بر دوش زندگی شان بدانند این مساله میتواند برای نوجوانی که در بحران روحی و روانی قرار دارد، بسیار مخرب بوده و او را به سمت خودکشی سوق دهد. اینکه آمارها متاسفانه از افزایش خودکشی در بین نوجوانان خبر میدهد، بسیار هشداردهنده است. در بسیاری از موارد نوجوانانی که دست به خودکشی میزنند از طبقه ضعیف جامعه هستند، مساله بسیار روشن است، فقر میتواند یکی از عمده دلایل این اتفاق باشد. مشکلات اقتصادی در کشور ما به همین دوران کرونا ختم نمیشود ما سالهاست که کم و بیش با مشکلات اقتصادی در جامعه مواجه هستیم
اما طی سالهای اخیر این مشکلات بسیار بیشتر شدهاند. نوجوانی که هیچ تجربهای از زندگی و سختیهای آن ندارد، با اولین شکست به پوچی میرسد و به این ترتیب تنها راه رهایی از مشکلات را خاتمه دادن به زندگیاش میداند. به همین خاطر است که بسیاری از جامعه شناسان معتقدند اگر میخواهیم در جامعهای آمار خودکشی، طلاق، فساد و فحشا را پایین بیاوریم باید قبل از هر چیز شرایط اقتصادی آن جامعه را بهبود ببخشیم. از سوی دیگر امروزه بسیاری از نوجوانان به فضای مجازی دسترسی دارند، آنها اخبار را دنبال میکنند، آنها شرایط اقتصادی خانواده خود را میبینند، از مشکلات خبر دارند و در بسیاری از موارد امیدی هم به آینده ندارند، آنها به واسطه همین مشکلات رابطه عاطفی و معنوی خاصی هم با افراد خانواده برقرار نمیکنند، چون پدر و مادر هم بهطور متقابل آنقدر درگیر مشکلات اقتصادی هستند که برقراری رابطه عاطفی با فرزندان را فراموش کردهاند، به این ترتیب نوجوان رانده از همه جا ناچارا به خودکشی فکر میکند. در برخی از آنها این ماجرا فقط در حد فکر و یا حتی برای جلبتوجه اطرافیان یک اقدام نه چندان جدی باقی میماند و متاسفانه برای برخی به قیمت از دست دادن جانشان تمام میشود. مثلا همین مورد آخر که پسربچه 11 ساله بوشهری به دلیل نداشتن گوشی هوشمند خودش را حلقه آویز کرد. متاسفانه مسوولان بدون توجه به نیازهای اجتماعی نوجوانان آنها را در شرایط بحرانی قرار میدهند. چرا باید تحصیل مجازی در کشور راهاندازی شود در حالی که به گفته همین مسوولان آموزش و پرورش هنوز 3 و نیم میلیون دانشآموز به گوشی هوشمند و فضای مجازی دسترسی ندارند. چرا نباید اول این مشکل را حل کنند و بعد به دانشآموزان بگویند که از طریق فضای مجازی ادامه تحصیل بدهند. همین تحصیلات آنلاین شکاف طبقاتی را به کودکان هم نشان داده و آنها اگر تاکنون به چنین چیزهایی توجه نمیکردند حالا به خوبی میتوانند این فاصله طبقاتی را درک کنند. در مورد محمد این مساله فقط فقر نیست، مساله تحقیر شدن هم هست. اینکه تو با خواهش و تمنا از دیگران گوشی بگیری و تنها چند پیام مبهم برای معلمت بفرستی خود باعث نابود شدن روح و روان یک بچه 11 ساله میشود. این کودک که هنوز حتی به سن نوجوانی هم نرسیده چقدر تحت فشار بوده که با این سن کم به کشتن خودش فکر کرده است. در نهایت اگر بخواهیم منشأ این خودکشیها را پیدا کنیم اول باید وضعیت اقتصادی خانواده، دوم نحوه تربیت نوجوان در خانواده و سوم شرایط اجتماعی که نوجوان در آن قرارداشته، را مورد بررسی قراردهیم.