شمایل مستاجر جدید کاخ سفید
مهدی مطهرنیا
موضوع انتخابات امریکا این روزها به یکی از مهمترین سوژههای ایرانیان در محافل گوناگون بدل شده است. انتخاباتی که با توجه به رویکرد ترامپ علیه ایران برای ایرانیان واجد اهمیت و حساسیت خاصی است. بررسی محتوایی دادههای اطلاعاتی و نظرسنجیهای طیفهای گوناگون رسانهای نشان میدهد که بایدن در کل وضعیت مطلوبتری نسبت به ترامپ در انتخابات امریکا دارد و هرچند ترامپ تلاشهای زیادی را برای کاهش فاصلهاش با بایدن انجام داده اما اگر شگفتی خاص رخ ندهد، بایدن را باید رییسجمهور آتی امریکا محسوب کرد. البته همانطور که اشاره کردم این ارزیابیها مبتنی بر دادههای اطلاعاتی موجود ارایه میشوند. بر اساس این معنا، اکنون فضای اقتصادی و محیطهای کسب و کار ایران در معرض یک نسیم سیاسی قرار دارد که احتمالا از واشنگتن دی سی وزیدن خواهد گرفت و بازارهای اقتصادی کشورمان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اما باید بدانیم، پیامدهای روانی ناشی از تغییر و تحولات در انتخابات ایالات متحده و انتخاب بایدن، تنها در کوتاهمدت و بهطور مقطعی میتواند چالشهای اصلی اقتصاد ایران چون توسعه پایه پولی، گرانی ارز و تورم را پوشش دهد یا ارزش پول ملی در برابر دلار را بهبود بخشد.این یک تنفس کوتاهمدت است. اما برای اینکه این وضعیت تثبیت شده، تداوم داشته باشد و اقتصاد ایران دورهای از رونق و بهبود اوضاع را تجربه کند، ایران نیز باید آماده برخی تحولات و تغییرات لازم در خصوص راهبردهای ارتباطی و دیپلماسی خود با جهان پیرامونی باشد. از زمان اعلام نتیجه انتخابات تا 20ژانویه که ترامپ سکان هدایت کاخ سفید را (در صورت شکست در انتخابات) تحویل بایدن میدهد، بازه زمانی است که پتانسیل وقوع رخدادهای مختلفی در خصوص آن وجود دارد. بعد از حضور بایدن در کاخ سفید هم در 100 روز ابتدایی بایدن تمرکز خود را بر موضوعات داخلی ایالات متحده خواهد گذاشت. بعد از این دوره زمانی که احتمالا 6 یا 7 ماه به طول خواهد انجامید، زمان توجه به مسائل حوزه سیاست خارجی از جمله موضوع برجام از راه خواهد رسید. بنابراین حدفاصل پایان انتخابات تا موعد حضور بایدن در کاخ سفید، مدت زمانی است که همچنان تبعات تحریمها در اقتصاد ایران احساس خواهند شد تا با عبور از این دوران زمینه حل مشکل تحریمها فراهم شود. البته هرچند حضور بایدن زمینه مساعدتری را برای ایران فراهم میکند تا از تله تحریمها خارج شود، اما از سوی دیگر در صورت عدم توافق دو طرف، بایدن توانایی بیشتری برای تحت فشار قرار دادن ایران و ایجاد اجماع جهانی علیه تهران را خواهد داشت.یعنی اگر ایران نتواند راهبرد مناسبی برای مواجهه با این شرایط تازه تدارک ببیند، این وضعیت دولت بایدن را در مسیر اعمال تحریمهای هوشمند یا همان تحریمهای حداکثری قرار خواهد داد.اگر ایران از فرصت روی کار آمدن بایدن در جهت مذاکرات و حل مشکلات متنوع دو کشور استفاده نکند، لبههای اصطکاک میان دو کشور افزایش یافته و بالطبع با توجه به استعداد دموکراتها برای ایجاد همگرانی میان واشنگتن، اروپا، روسیه و چین، زمینه فشار بیشتر بر ایران فراهم خواهد شد. در این صورت آنچه را که ذیل عنوان نسیم ارتباطی از آن یاد میشود، به شکل توفان بروز میکند و آثار مخربتری را در آینده اقتصاد و معیشت کشور بر جای میگذارد. بنابراین میتوان اینگونه تحلیل کرد که موضوع مهم در این معادله نه تغییر تحول در واشنگتن، بلکه تغییر، به روز آوری و تحول در سیاستهایی است که ایران در خصوص امریکا تدارک میبیند. با توجه به سیاستگذاریهای کلان کشورمان در خصوص امریکا، ماههای پیش رو یکی از حساسترین برهه تاریخی در روابط دو کشور است که میتواند چشمانداز مشخصی از آینده روابط را نیز ارایه کند. باید دید در صورت تحول در راهبردها، دستگاه دیپلماسی کشورمان با استفاده از چه مکانیسمی تلاش خواهد کرد تا منافع ملی ایرانیان را در مواجهه با سایر قدرتهای جهانی محقق سازد.