کرونا و تمدن مجازی- رسانه ای
علی حیدری٭
ابن خلدون اگر چه به ارایه نظریه «عصبیت» مشهور شده است و یا از بین نظریاتش مقوله عصبیت که با تلقی برخی افراد، نوعی ایستایی را به ذهن متبادر میکند، از بسامد و تواتر بیشتری برخوردار شده است ولیکن به نظر میرسد میتوان گفت ابن خلدون راوی دوره گذار نیز هست و گذر تدریجی از جامعه «بدوی» (بیابان نشینی، روستایی و عشایری) به جامعه «حضری» (شهرنشینی و مدنیت) را ترسیم و تبیین نموده و مختصات هر یک را بر شمرده است. او مردمان را به دو گروه «بدویان» و «حضریان» تقسیم مینماید برای «بدویان» (یا بادیه نشینان، بیاباننشینان و کوچ کنندگان) علاوه بر تقدم بر «حضریان» (یا شهرنشینان) ویژگی هایی ازجمله اکتفاء به نیازهای اساسی و اولیه، قلت جمعیت و پراکندگی بالا، اشتغال غالب کشاوری و دامپروری و شکارگری، شجاعت و دلیری، عدم اختلاط قوی قومی و عصبیت، گرایش به نیکی و مذهبی بودن بر میشمارد. او همچنین «حضریان» را نقطه مقابل و موخر بر «بدویان» دانسته و آنها را دارای ویژگی هایی نظیر گذار از ضروریات زندگی و تمایل به رفاه و تجملات، جمعیت زیاد و فشرده، تخصصی و حرفهای شدن مشاغل، تنوع در مشاغل و حرف، عدم شجاعت و اختلاط قومی، کجروی و گرایش به بدی و غیر مذهبی میداند.
البته بایستی توجه داشت که در گذر زمان و با شکلگیری شهرها، کلان شهرها و ابر شهرها و به ویژه با نشو و نمای فناوری های نوین و برقراری راههای ارتباطی میان شهر و روستا و پدیده حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیررسمی و قرابت و ادغام روستاها در شهرها و ... امروزه میتوان بسیاری از مختصاتی که ابن خلدون برای جوامع «بدوی» و «حضری» بر شمرد را همزمان در شهر و روستا مشاهده کرد. بهطور مثال فی الحال بنیادگرایی و عصبیت و تحجر را میتوان در بسیاری از جوامع و شهرها و کشورهای پیشرفته دنیا نیز مشاهده نمود و در مقابل همزیستی و نوع دوستی بین ادیان، مذاهب و اقوام مختلف را نیز میتوان در یک روستا سراغ گرفت.
البته نبایستی این نکته را از نظر دور داشت که انسانها عمدتاً مدنی الطبع هستند و از بدایت تاریخ، انسانها غالباً به خاطر ترس از تنهایی و برای تامین غذا و تامین امنیت به زندگی اجتماعی روی آوردهاند و اجتماع، فرهنگ و جامعه حتی قبل از شهر نشینی هم وجود داشته است و قبل از شهر نشینی نیز نهادهایی نظیر خانوادهها، قبایل، ایلات، اقوام و ... با فرهنگها و رسوم و سنن خاص خویش وجود داشتهاند.
و اینگونه که برخی تمدن را انسانیت و آدمیت معنی نمودهاند، صحیح نیست و انسانیت و آدمیت از بدو خلقت وجود داشته و در کوچکترین اجتماع یعنی زوج (مرد و زن) نماد و نمود یافته و بعدها زندگی اجتماعی انسانها در قالب نهاد خانواده و اجتماعات انسانها در قالب دسته، گروه، قبیله، ایل، قوم و ... به سمت شکلگیری روستاها، شهرها، کشورها جوامع و تمدنها سوق یافته است.
تمدن (civilization) را شهرنشینی، شهر آیینی، شهریگری، شهرمانی، شهری، شهر زیستی، فرهنگ و پیشینه و حتی انسانیت (اگر منظور این باشد که تمدن و شهرنشینی ملاک انسانیت است، تعبیر صحیحی نیست) نیز معنی کردهاند و این کلمه در معانی و تعابیر مختلف از نظرگاههای متفاوت بهکار رفته است که ناظر بر تعریف تمدن، چیستی و ماهیت تمدن، ارکان و سازههای شکلدهنده تمدن، آثار حیات تمدنی و شناخت تمدنها در گذر تاریخ و سیر تطور آنها بوده است که پرداختن به این موضوعات در این مقال و مجال نمیگنجد. صرفنظر از تمامی مباحثی که با کلید واژه «تمدن» از منظر تاریخی، جامعهشناسی، سیاست، فرهنگ و ... مطرح بوده و میباشد بهنظر میرسد جهان در حال مواجهه با نوع جدیدی از تمدن است که شاید بتوان آن را «تمدن مجازی- رسانهای» (virtual-media civilization) نامید.
جهان همواره در حال تغییر و تحول است و به تبع آن کشورها، جوامع و تمدنها نیز همواره در معرض دگرگونی هستند که این دگرگونیها اسباب و علل گوناگونی دارد نظیر جنگها، حوادث فاجعه آمیز طبیعی و انسان ساز، رشد، توسعه و پیشرفت علوم و فنون و هنرها، بروز و ظهور فناوریهای نوین، تغییرات زیست محیطی (خشکسالی و ...)، تغییرات جمعیتی و مهاجرت، ظهور و افول ادیان و مذاهب و نحلههای فکری و سیاسی و ایدئولوژیک که باعث ظهور و افول جوامع، کشورها و تمدنهای مختلف میگردد. بهطور کلی وجه مشترکی که باعث شکلگیری و یا تمایز و تعریف اجتماعات انسانی میشود، موضوع انسجام اجتماعی یا عصبیت است که در ابتدا از خویشاوندی و همخونی حاصل میآمد و عواملی نظیر فطرت و نصب، دین، محیط و نحوه تامین معیشت و... نیز در آن دخیل بودند. ولی خاستگاه انسجام اجتماعی در جامعه حضری و شهری به تناسب شکلگیری کشورها و جوامع (ناسیونالیسم در سطح ملی، منطقهای و قارهای نظیر اتحادیه اروپا و ...) و ظهور ایدئولوژیها و «ایسم»ها و ... به علل و عوامل دیگری که محصول دنیای متمدن و مدنی بود تعمیم یافت. به عبارت دیگر در ازای گسسته شدن و یا کم رنگ شدن برخی پیوندهای اجتماعی اسطورهای و سنتی، پیوندهای اجتماعی دیگری نظیر قوانین و مقررات، احزاب و گروهها و... جایگزین میشد و این پویشهای اجتماعی و پویشهای تاریخی در عرصه تمدن، فرهنگی و اجتماعی جوامع تداوم داشته و دارد.
پس از ظهور و بروز پدیدهای که آن را دنیای مدرن و جامعه متمدن مینامند، پیوندهای اجتماعی جامعه «بدوی» (بادیهنشین) در مقابل جامعه حضری (شهری) میگسلد و بهطور کلی از زمانی که تاریخ، فرهنگ و جامعه به معنای امروزین شکل میگیرد و بشر میتواند تغییرات و تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، جمعیتی و... را ثبت و ضبط کند. تغییرات و تحولات پارادایمیک و بنیان برافکنی روی داده است نظیر اختراع ابزار ساده، آتش، خط، پول، ماشین، اسب بخار، برق، مخابرات، تلگراف، کشف نفت و گاز، رادیو، تلویزیون و ... هر یک باعث تغییرات بزرگی در جوامع شدند و در این میان اختراع کامپیوتر، اتوماسیون، الکترونیک، اینترنت، وب، ماهواره، ابزارهای هوشمند، چند رسانهای، شبکههای اجتماعی، دیجیتال، رایانش ابری و ... باعث گردید تا تغییرات و تحولات کشورها، جوامع و تمدنها از سرعت و بسامد بسیار بالایی برخوردار شود و بر پیچیدگی مبادلات، تعاملات و ارتباطات در سطوح افراد، خانوادهها، گروهها، جوامع و کشورها افزوده شود.
مجاز اندر مجاز است عالم ما
خیالی بیش نیست اندر سر ما
چو رستیم عاقبت از این توهم
جهان دیگر آید در بر ما
به نظر میرسد تمدن نوپدیدی تحت عنوان «تمدن مجازی - رسانهای» در حال شکلگیری است. اگر در گذشته بحث «جنگ تمدنها» و متعاقب آن «گفتوگوی تمدنها» مطرح بود در حال حاضر با نوعی سیالیت تمدنی در فضای مجازی و رسانهای مواجه هستیم که میتوان آن را «اضمحلال تمدنها» یا «تهاضم تمدنها» نامید. اگر در قدیم، گذر از جامعه بدوی (کوچگری و بادیهنشینی) به جامعه حضری (قرار و آرام گرفتن در شهرها) و سفر از روستا و ییلاق و قشلاق به شهر را مدنیت نامیده و آن را منشأ ظهور و بروز تمدنها میدانستند و برای هر تمدن (یا جامعه و کشور) حدود و ثغور در نظر گرفته و آن را منشأ تعیین مرزهای جغرافیایی تمدن قلمداد میکردند. در حال حاضر «تمدن مجازی- رسانهای» در حال شکلگیری است که تمامی این حدود و ثغور و مرزهای جغرافیایی را که در دنیای واقعی تعریف شدهاند، در هم میشکند و میگسلد.
مه و سال و شب و روزت مجازیست
حقیقت نه زمان دارد نه ساعات «بیدل دهلوی»
در حال حاضر «تمدن مجازی – رسانهای» مرزهای کشیده شده بین قارهها، مناطق جغرافیایی، کشورها، شهرها و روستاها را در هم نوردیده و پشت سر گذاشته است، صرفنظر از شکاف دیجیتالی و زمانی که فرد به اینترنت و شبکههای اجتماعی بهوسیله یک ابزار هوشمند (موبایل و ...) وارد میشود و به عضویت «تمدن مجازی- رسانهای» درمیآید دیگر طبقات اجتماعی به کناری نهاده میشود و طبقه بندیهایی که براساس ملیت، قومیت، زبان مادری، رنگ پوست، جنسیت، مدرک تحصیلی، شغل و درآمد و توان مالی، سن و ... (از گذشته تاکنون در دنیای واقعی وجود داشته و دارد) از بین میرود و فرد میتواند فضای مجازی و رسانهای خود را بسازد، ابراز وجود کند، کنش اجتماعی از خود نشان دهد و نسبت به محتواهایی که تولید نموده و یا منتشر و همرسانی کرده است، بازخورد بگیرد. امکان تولید محتوای چند رسانهای و بهرهگیری از تصاویر و افزونههای تصویری و نمایشی که بجای حروف و کلمات بهکار میروند، حتی دارد مرزهای زبانهای مادری و زبانهای ملی و ادبیات میهنی و سرزمینی تمدنها را از بین میبرد و همگان را به سمت یک زبان مشترک تمدنی جدید سوق میدهد.
کارزارهایی که با یک علامت تصویر و نمایشی نظیر هشتگ (#) ایجاد میشوند و افراد مختلف در سرتاسر جهان میتوانند در آن مشارکت نمایند یکی از نشانگرهای تمدن مجازی- رسانهای است که ازطریق آن، افرادی در سرتاسر جهان میتوانند در شادی و غم یکدیگر شریک شوند و ارکان و اجزاء و عناصر موثر در دنیای واقعی (کشورها و صاحبان قدرت و ثروت) را به عکس العمل وا دارند. اگرچه تمدن مجازی- رسانهای نیز همانند تمدنهای واقعی دارای تقسیم بندیها و قلمروهایی است که مشابه جوامع و کشورها عمل میکنند، نظیر شبکههای اجتماعی فیسبوک، توییتر، اینستاگرام ولیکن این تمدن نوین به سرعت و سهولت میتواند اشتراکات و اجتماعات مجازی زیادی را شکل بدهد بدون اینکه تقسیمات جغرافیایی (مربوط به کشورها) بتواند بر آن اثر بگذارد یا مانع آن شود.
مباحثات و نظریات مختلفی درخصوص «پایان تمدنها» و «فروپاشی تمدنها» وجود دارد که به علل و اسباب و سیر تاریخی ظهور و افول تمدنها میپردازد، ولی به نظر میرسد شکلگیری تمدن مجازی- رسانهای کم کم دارد منجر به پایان بخشی همه تمدنها در فضای واقعی میشود و شیوع ویروس کرونا به این فرآیند شتاب و گستره بیشتری بخشیده است. به نحوی که اگر در گذشته دیجیتال سازی و الکترونیکی شدن و اینترنتی نمودن فرآیندها برای کشورها، سازمانها و فعالان کسب و کار یک انتخاب بود در حال حاضر یک ضرورت حیاتی و محتوم است و شهروندان نیز برای تمشیت و تدبیر امور جاری خود بهشدت به فضای مجازی - رسانهای وابسته شده و میشوند.
مدتها است که به سبب دو فضایی شدن جامعه میتوان «دوگانه واقعی – مجازی» را در تمامی وجوه و ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بشر، مشاهده نمود. به گونهای که کشورها، سازمانها، خانوادهها و افراد هم اکنون دو چهره رسمی (واقعی) و غیر رسمی (مجازی) یافتهاند و فضای مجازی – رسانهای برآمده از تلفیق شبکههای اجتماعی و ابزارهای هوشمند در کنار رایانش ابری، «وب 2»، سامانههای سرویس محوری و ارتباطات ماهوارهای چنان قوت و قدرتی یافته است که میبینیم در بسیاری از مواقع، فضای واقعی و سازمان رسمی را به دنبال خود میکشد و حتی پشت سر میگذارد. بهطور مثال میتوان به مقایسه کارکرد توئیتهای ترامپ و نشست خبری سخنگوی رسمی وزارت خارجه یا اطلاعیه رسمی سخنگوی رسمی کاخ سفید اشاره کرد.
با این تفاوت که تا قبل از شیوع کرونا، شبکههای اجتماعی و ابزارهای هوشمند، باعث میشد تا افراد و گروهها همدیگر را بیابند و برای انجام اقداماتی در فضای واقعی با یکدیگر تشریک مساعی و هماهنگی کنند. مثلاً ورزشکاران، کوهنوردان، علاقهمندان به طبیعت و یا محیط زیست و یا آثار تاریخی میتوانستند در فضای مجازی یارگیری کنند، کارزار درست کنند و در زمان مشخص قرار و مداری برای دیدار و تعامل و کنش اجتماعی حضوری در فضای واقعی بگذارند. ولی با شیوع کرونا غالب این کنشها و واکنشها در فضای مجازی انجام میشود و نشانههای ظهور یک «تمدن مجازی- رسانهای» آشکارتر میگردد.
جان و جسد و عشق و هوس، جمله سراب است
کس نیست کند فهم که هستی، چقدر نیست «بیدل دهلوی»
به نظر میرسد در شکلگیری «تمدن مجازی- رسانهای»، بشریت دارد به بدایت خود رجوع مینماید بهطور مثال استفاده از سنگ نگارهها و دیوار نگارههای ابنای اولیه بشر را میتوان با ایموجیها و تصاویر اینفوگرافیک و ... در شبکههای اجتماعی متعلق به تمدن نوین (مجازی- رسانهای) مقایسه نمود و همچنین باتوجه به اینکه شیوع کرونا به این ضرب المثل «دوری و دوستی» واقعیت و عینیت بخشیده است به نظر میرسد انسان در این تمدن نوین (مجازی- رسانهای) دارد به سمت تنهایی و عزلت مجازی هدایت میشود. بقول سهراب سپهری در شعر «پشت هیچستان»:
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی
سایه نارونی تا ابدیت جاری است.
و صد البته این تمدن مجازی- رسانهای همانند تمدنهای واقعی، با مخاطرات و چالشهایی نظیر هک، فیشینگ، جعل عمیق (deep fake)، وب تاریک (dark web)، بلاکچینها، رمزارزها و ... مواجه بوده و خواهد بود که بایستی برای صیانت از جامعه، کشورها، سازمانها، خانوادهها و افراد در مقابل آنها و مدیریت و نظارت صحیح بر آنها به فکر چاره بود.
٭ عضو و نایب رییس هیات مدیره
سازمان تامین اجتماعی