دست در جیب مردم برای نجات بازار سرمایه
رسول رحیمنیا
اقداماتی که مدیرعامل جدید سازمان بورس انجام داد، دو مصوبه بود که نخست تصویب دامنه نامتقارن بود که همانگونه که بیشتر کارشناسان پیشبینی کرده بودند تجربه موفقیتآمیز این بود که به جز ۱ الی ۲ روز مثبت بقیه روزها صف فروش ایجاد شد و باعث ایجاد پدیده صفنشینی و هیجانات بازار شد. نکته دوم مصوبه جدید برای صندوقهای با درآمد ثابت است که دو نکته مهم داشت که حداقل ۱۵ صندوق سهام سرمایهگذاری کنند و دوم حداقل ۳۰ درصد از داراییهای صندوق درآمد ثابت باید صرف خرید اوراق بهادار شود. نکتهای که وجود دارد مرحله اول تا پایان سال ۱۳۹۹ کمتر از ده الی 15 روز کاری باقی مانده و باید صندوقها اقدام به خرید سهام کنند که حدود پیشبینی ۹ هزار میلیارد تومانی کردهاند، که بعید میدانم این خرید با رقم رخ دهد. حتی اگر فرض بر این باشد که نیمی از این مبلغ وارد بازار شود دردی از بازار دوا نمیشود و بازار معطل خرید چند صندوق نیست. این خرید هم باعث میشود که صف فروش برای یک الی دو روز جمعآوری شود و برای بلندمدت برنامه خاصی وجود ندارد. بهطور کلی سهامداران و بازار به مصوبات جدید روی خوش نشان نمیدهند و بازار تنها چند روزی مثبت میماند. بازار هوشمند است و تمامی موارد را به صورت هوشمند تشخیص میدهد. به نظر بنده و باتوجه به شاخصهای عملکردی بازار تنها چیز بسیار مهم این است که کلیت بازار درست شود و فقط تصمیمات سیاسی نگرفته شود. یکی از نکات مهم دخالت دولت در سیاستگذاری بازار است و این دخالت آثار بدی بر روی بازارسهام داشته. هیچ گروهی حاضر نیست که هزینهای برای جبران بازار پرداخت کند. در حقیقت همه گروهها دست در جیب مردم کردهاند تا بازار سرمایه را نجات دهند و آن حمایتها نیز از طریق صندوقها به واسطه پول مردم رخ دهد. گروهی میخواهند با پول مردم تامین مالی و حمایت از بازار انجام دهند که منطقی نیست.