آسیب قوانین کارشناسی نشده به بدنه بازار
علیرضا تاجبر
بازار ما با این نوع از مصوبات یکشبه و کارهای موقتی به این روند عادی بازنمیگردد. مشکل بازار ما خدشهدار شدن اعتماد عمومی به بازار است و این خدشهدار شدن اعتماد باعث خروج پولهای حقیقی از بازار میشود. از سوی دیگر سیاسی شدن بازار و بورس به عرصه برای رقابتهای سیاسی تبدیل شده و از الان برای انتخابات ریاستجمهوری سال بعد بر روی بازار سهام مانور میدهند و متاسفانه یک فضای اقتصادی به عرصه سیاسی تبدیل شده و این زیان سهامداران است. سهامدارانی که اعتماد خود را از دست دادند و هر روز در هر قیمتی اقدام به فروش سهام خود میکنند و مصوباتی مثل؛ خرید صندوقهای درآمد ثابت و یا ورود به بانکها حمایتهای لسانی کمکی به این بازار نمیکند. به نظر بنده این بازار تا زمان انتخابات، همین شکل روند فرسایشی خود را طی میکند و این اقدامات هم گهگاه کارشناسی شده نیست برای نمونه؛ الزام صندوقهای درآمد ثابت برای خرید سهام اقدام درستی نمیتواند باشد کسی که در صندوق درآمد ثابت سرمایهگذاری میکند صندوق درآمد ثابت را به عنوان جایگزین سپرده بانکی میبیند و یک حداقل سودی را از آن انتظار دارد کما اینکه در دورههای گذشته این صندوقها بین 20 تا 23 درصد به مردم ماهیانه سود پرداخت میکردند. کسانی که در این صندوق سرمایهگذاری میکنند از جنس افراد ریسکگریزی هستند که به جای اینکه پول را در سپردههای بانکی بگذارند که با نرخ شکست مواجه شوند در این صندوقها با سود روز شمار میگذارند و آخرماه سود خود را به دست میآورند. حال اگر ما این صندوقها را برای ابزاری به عنوان حمایت بازار تبدیل میکنیم اولاً؛ فلسفه وجودی یک ابزار بازار سرمایه را زیر سوال میبریم دوم؛ آن به این صندوقها لطمه بزرگی میزنیم و در نهایت بعید میدانم کمکی به بازار کند چون بی اعتمادی و در جو بازار عمیقتر از آن است که بتواند کمکی بکند.
به نظر بنده باید فکر اساسی شود و همدلی بین ارکان حاکمیت ایجاد شود و این اعتماد خدشهدار شده ترمیم شود و مردم دوباره به بازار بازگردند اما اگر هر چقدر هم حمایت شود و پول از حقوقیها با اجبار و توصیه و تاکید به بازار تزریق شود صرفاً خروج حقوقیها را تسهیل میکند، اعتماد این گروه هیچگاه به بازار باز نخواهد گشت.
بهطور کلی در پایان سال در تمامی سالها فشار و فروش وجود دارد و برای تامین منابع و امثال آن بسیاری از سهام به فروش میرسد اما بحث ما بحث بلندمدت است که با وجود پارامترهای بسیار بنیادی بسیار مناسب و آمار تولید و فروش خوب بسیاری از شرکتهای بورسی بازار هیچ واکنشی نشان نمیدهد و این به دلیل بی اعتمادی است و این بی اعتمادی ربطی به مقطع زمانی ندارد و تا زمانی که یک فکر اساسی برای آن انجام نشود این مساله بر نمیگردد و این قوانین خلقالساعه و کارشناسی نشده بیشتر آسیب میرساند.