بازار، مادر فناوری
مهدی تدینی
در این نوشته میخواهم به یکی از تصورات غلط و شایع پاسخ دهم که درباره «تجارت آزاد» وجود دارد. حتما شنیدهاید که میگویند مراودات اقتصادی و تجارت با قدرتهای برتر اصلا فایده ندارد، چون آنها فناوریهای مدرن را به ما نمیدهند و در نهایت میخواهند از ما مشتی مصرفکننده بیخاصیت بسازند که طفیلی آنها باشیم. از این انگاره سپس نتایج دیگری گرفته میشود که شاه بیت همه آنها خودکفایی و تأکید بر دوری از اقتصاد جهانی است.اما این تصور نه تنها ایراد اساسی دارد، بلکه اساسا نادرست است. یکی از مشکلات اساسی ما ایرانیها در عصر جدید این است که «سازوکار بازار» را نشناختیم. یعنی به روابط علّی میان بازار و توسعه و میان بازار و فناوری پی نبردیم. به همین دلیل است که جملات مشکوک و معیوبی مانند این در ذهنیت ما را اشغال کرد: «آنها اصلا به ما فناوری نمیدهند.» من مدعی نیستم دیگران به آسانی فناوریهای خود را در اختیار ما میگذارند. اصلا مساله درست یا غلط بودن این جمله نیست، بلکه مساله این است که اصلا این زاویه دید خطاست؛ درست مانند اینکه کسی بگوید...
من از مراوده تجاری با هموطنانم خودداری میکنم، چون هیچ کس دانش فنیاش را در اختیار من نمیگذارد. هیچکس در داخل یک کشور به این دلیل که دیگران دانش فنیشان را در اختیار او نمیگذارد، از تجارت و مراوده خودداری نمیکند. اما چرا وقتی به بازار آزاد جهانی میرسیم، با چنین انگارههای عجیب و غریبی روبرو میشویم؟ مساله چیست؟رابطه فناوری و بازار مانند رابطه مرغ و تخممرغ نیست. یعنی اینطور نیست که بپرسیم اول بازار (مرغ) بوده یا فناوری (تخممرغ)؛ قضیه در این جا کاملا روشن است: اول بازار است و بعد فناوری. به همین دلیل این تصور که میتوان فارغ از بازار به فناوری رسید، اساسا تصور وارونهای است. بگذارید کمی به عقبتر بروم: گمان میشود اول فناوری پدید آمد و بعد این فناوری، کاپیتالیسم (همان تولید و بازار آزاد) را پدید آورده است. اما قضیه کاملا برعکس است: کاپیتالیسم فناوری را به وجود آورد، گسترش داد و به مرزهای بیکران امروزی رساند. اگر در این باره تردید دارید به سرنوشت فناوری در دو بلوک شرق و غرب بنگرید. وقتی تجارت سرمایه دارانه حذف میشود، فناوری رو به زوال میرود. حال اگر بگویید، در بلوک شرق هم چیزهای مدرن وجود داشته، مانند اینکه شوروی آن همه در تسلیحات و هوا و فضا پیشرفت کرد، پاسخ خواهم داد: آن پیشرفتها با سرمایهگذاری دولتی حاصل شد و لطفاً به واژه «سرمایه» در «سرمایهگذاری» دقت کنید. یعنی دولت در جایی دیگر از رفاه و توسعه کاست تا پول پسانداز کند و در این فناوریها خرج کند. پس در اینجا نیز فناوری معلول «سرمایه» بود. نظام سرمایه داری یا همان اقتصاد بازار آزاد، هوشمندترین و کارآمدترین سازوکار را برای تبدیل «ایده» به «عمل» در خود دارد. ایده تا وقتی فقط ایده است، هنوز «فناوری» نیست. فناوری زمانی ماهیت پیدا میکند که «پیاده شود». فناوری اگر روی کاغذ یا در آزمایشگاه باشد، فناوری نیست، همچنان «ایده» است. «فن» امری کاربردی است. فنی که کاربردی نشده باشد، فن نیست، حتی اگر نمونهای آزمایشگاهی از آن ساخته شده باشد. آسیاب بخار زمانی به فناوری تبدیل میشود که مردم هر روز گندم خود را با آن آرد کنند. اما چه چیزی ایده را به عمل تبدیل میکند؟ «سرمایه و بازار آزاد». بدون سرمایه هیچ ایدهای به فناوری تبدیل نمیشود. اما در این میان مساله این است که سازوکار بازار آزاد و نظام سرمایه داری سریعتر و هوشمندانهتر از هر نوع سرمایهگذاری ایده را به فن تبدیل میکند. سرمایه برای بقای خود باید به بهینهترین شکل، یعنی با بهینهترین شیوه به کارگیری نیروی انسانی و مواد خام و سپس با بهینهترین شیوه بازاریابی، تولید کند که این فرایند به زایش فناوری میانجامد. سرمایه در نظام بازار آزاد زیر فشار برای بقاست. همین فشار بنیاد ایجاد فناوری است. حال برگردیم به حرف اول: کسی به ما فناوری نمیدهد.واقع ان است که فناوری دادنی و گرفتنی نیست. حتی اگر کسی بیاید و فناوری خود را به ما دهد، آن فناوری بدون سازوکار بازار آزاد میپوسد و میشود پیکان و پراید. فناوری معلولِ تن دادن به سازوکار بازار آزاد است. پس تکرار میکنم: فناوری معلول سرمایه داری است، نه علت آن. به همین دلیل، صحبت از «انتقال فناوری» به عنوان انگیزه برای تن دادن به بازار آزاد و زیست سرمایه دارانه انگارۀ وارونهای است. وقتی سرمایه تابع بازار آزاد قرار گرفت و به نظام سرمایه دارانه راستین تن دهد، دیگر کسی نمیتواند دست آن را از فناوری کوتاه کند. حضور در بازار آزاد و تن دادن به سازوکار آن، فینفسه بنیاد فناوری را پدید میآورد. فراموش نکنید کره و ژاپن به همین شیوه خیابانهای امریکای شمالی را فتح کردند...