رویکرد کارمندی نسبت به بازارسرمایه
پیمان مولوی
نخست وزارت اقتصاد با طرح تورمی بودن بورس فرار رو به جلو میکند و نمیتوان در بخشی از اقتصاد کسری بودجه ایجاد کرد و بعد گفت این کسری بودجه را میخواهم تامین مالی انجام دهم و یک نگاه ابزاری به یک بازارمالی داشته باشید و در این بازار بانک مرکزی کار خودش را انجام دهد همانند دو ذینفع بازارها که یک گروه به دید تامین مالی و گروه دیگر به دید فرصت نگاه میکند، دست به دست هم دهیم بازار سقوط آزاد را تجربه کند و در نهایت بگوییم سپرتورمی بوده است. بورس یک سپر تورمی است که حال ما باید از آن حمایت کنیم. به نظر بنده در این اینجا یک مغلطه بسیار بزرگی درحال شکلگیری است که اگر فعالین بازارسرمایه حواسشان به این موضوع نباشد ممکن است به یک مسیر اشتباهی در حرکت بازارسهام رخ دهد. درحال حاضر بورس ایران بیشترین لطمه را از سیاستگذاری دولت میبیند نه جای دیگر، منظور بنده از دولت مجموعه مشخصهای از سازمان برنامه و بودجه، وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی است و در کنار آن وزارت صنعت، معدن و تجارت در قیمتگذاری دستوری است. چرخه بدینترتیب است که من بهرهور نیستم، من کسری بودجه ایجاد میکنم، منابع کم دارم و با استفاده از بازار سرمایه منابع خود را تامین میکنم و بعد از تامین منابع بهطورکل از بازار سرمایه خداحافظی میکنم. درنهایت زمانی که میبینم بازار روند نزولی را در پیش گرفته حال از منابع دیگری خلق پول میکنم که در آذرماه همین شرایط را در نقدینگی داشتیم به نظر بنده این موضوع یک فرار رو به جلو است. کاش وزارت اقتصاد و دولت یک رویکرد با یک موضوع واحد داشتند، در آن زمان میتوانستیم نسبت به بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ امیدوارم شویم. ما نسبت حرکت بازار به سمت مکانیزیم خوب کردن شاخص مکلف نیستیم، ما مکلف هستیم که اقتصاد ایران را رقابتپذیر کنیم.
نخست در اقتصاد برداشتن گامهایی برای حرکت از اقتصاد دستوری، سوسیالیستی محدودهکننده به سمت یک اقتصاد رقابتی و عرضه و تقاضایی و دوم برداشته شدن تحریمها به صورت کامل و اتصال اقتصاد ایران به زنجیره تامین بینالمللی و سرمایهگذاری خارجی است که این دو عامل بورس ایران را میتواند همانند شاتل به سمت بالا حرکت دهد، البته این رشد و حرکت به سمت بالا از مدل تورمی نخواهد بود و به صورت اقتصادی رشد خواهد کرد.
حال با زمان کوتاه باقیمانده از دولت چه کنیم؟یکسری مصوبات در بازارتصویب کنیم، شاخص بورس را افزایش دهیم. برای مثال با مصوبه ۷+۳ شاخص بازار افزایشی شد؟ با تزریق پول از صندوق توسعه ملی چطور؟ شما چگونه میخواهید کاهش قیمت دلار را در بازارسرمایه جبران کنید؟ چقدر منابع احتیاج است؟
با وضعیت حال حاضر این موضوع شدنی نیست زیرا سیاستگذاری پولی ما مشخص نیست، نرخ بهره مشخص نیست، قیمت دلار و تورم نیز مشخص نیست. شما چگونه انتظار دارید بازارسرمایه یک حرکت استاندارد روبه بالا داشته باشد. اینها سوالاتی است که با رویکرد کارمندی در دولت نمیتوان پاسخ داد و این بزرگترین مخل رشد بازار سرمایه است چون رویکرد کارمندی نسبت به این بازار دیده میشود.
باتوجه به تجربه برجام به تحریمها نمیتوان الزاما خوشبین یا بدبین بود. برداشته شدن تحریمها اگر به صورت کامل و واقعی باشد، اگر تحریمهای مالی و بانکی، پتروشیمی و معدنی برداشته شود این قفس از روی اقتصاد ایران برداشته شود. میتوان مطمئن بود که رشد اقتصادی ایران میتواند به دو رقم برسد و این تجربه نیز در بازار وجود دارد اما شرط اینجاست که تمامی این موضوعات سریعا رخ دهد و برای این مورد کمی باید صبر کرد. البته تیم مذاکرهکننده میگوید که این تحریم یکدفعه برداشته خواهد شد و برداشته شدن کمک شایانی به رشد اقتصادی کشور میکند.
اقتصاد ایران۲۰ درصد کوچک شده است و این موضوع یعنی اینکه اقتصاد پتانسیل رشد مجدد را دارد اما بازهم تاکید میکنم برداشتن تحریمها باید به صورت کامل رخ دهد.