U-Turn یا چرخه دلاری
در اواخر ۲۰۰۸، خزانهداری امریکا پس از قطعنامه ۱۸۰۳ شورای امنیت و با استناد به توصیهنامه تازه FATF و با طرح اتهام پولشویی حمایت ایران از تروریسم و اشاعه تسلیحاتی مجوز تراکنشهای U-Turn را ملغی کرد. به گزارش ایبِنا، با داغ شدن روند احیای برجام در وین، مخالفان این توافق دوباره بحث قدیمی را پیش کشیدند؛ U-Turn یا چرخه دلاری. ادعای آنها این است که اهمال تیم مذاکرهکننده هستهای موجب عدم رفع محدودیتی چرخه دلاری در برجام شده و حالا هم اگر گفتوگوها در وین به رفع این محدودیت منجر نشود، عملا دستاوردی حاصل نشده است. اما U-Turn چیست؟ در تمام جهان انجام هر تراکنشی به دلار باید در مسیر از کانال بانک مرکزی امریکا عبور کند اما امریکا در دهه ۹۰ میلادی با اتهامات تروریستی، هر نوع مراوده با ایران را برای اشخاص حقیقی و حقوقی امریکایی ممنوع کرد؛ اما برای اینکه با این فرمان دسترسی ایران به تراکنشهای دلاری را مسدود نکند یک استثنا در نظر گرفت که آن هم چرخه دلاری بود. براساس این استثنا، تراکنشهای دلاری ایران قابل انجام بود مشروط براینکه بانک پرداختکننده و دریافتکننده خارج از حوزه صلاحیتی ایالات متحده باشند. در این تراکنش بانک الف پول را به بانک مرکزی امریکا منتقل میکرد و سپس این بانک پول را به بانک مقصد که آنها میبایست خارج از امریکا میبودند، انتقال میداد و به این ترتیب یک چرخه یا U-Turn دلاری شکل میگرفت. در این صورت پول بیآنکه در حوزه قضایی امریکا باقی بماند، صرفا به اصطلاح بانک مرکزی امریکا را لمس میکرد و به مقصد میرسید. این استثنا تا سال ۲۰۰۸ برقرار بود اما در نوامبر همان سال خزانه داری امریکا پس از قطعنامه ۱۸۰۳ شورای امنیت و با استناد به توصیه نامه تازه FATF و با طرح اتهام پولشویی حمایت ایران از تروریسم و اشاعه تسلیحاتی مجوز تراکنشهای U-Turn را ملغی کرد. از آن زمان به بعد عملا دسترسی مستقیم بانکهای ایرانی به تراکنشهای دلاری مسدود شد. با این حال در زمان مذاکرات برجام، ایران به ۳ دلیل مذاکره برای رفع U-Turn را در دستور کار خود قرار نداد: نخست به این دلیل که ایران حرکت تدریجی برای قطع وابستگی به دلار را آغاز کرده است اما بازگشت U-Turn دوباره بانکها و شرکتهای ایرانی را به استفاده از دلار سوق میداد. دلیل دوم اینکه بهانه امریکا برای لغو U-Turn اتهام پولشویی و حمایت از گروههای مقاومت بود و مذاکره برای بازگشت U-Turn در برجام یعنی بست مذاکرات هستهای به سایز مذاکرات؛ اما این خط قرمز ایران بود. نهایتا دلیل سوم، ریسک بالای مسدود و مصادره شدن داراییهای ایران بود. چه بسا اینکه اگر در برجام این دسترسی احیا شده بود، دولت ترامپ و دادگستری امریکا میلیاردها دلار از پولهای ایران را به سرقت برده بودند.