صیانت به جای تسهیلگری
پیمان مولوی
در کشوری مانند هندوستان که توانسته، الگوی اختصاصی خود از اقتصاد را ارایه کند، رشد اقتصادی و معیشتی مبتنی بر افزایش دامنههای مهارتآموزی از طریق فضای مجازی، اینترنت و فضای سایبری است. اساسا هندوستان یکی از پیشروترین کشورها در حوزه صنایع نوین فناورانه است و بخش قابل توجه رشد خود را از طریق ایدههای آموزشی از طریق فضای مجازی شکل داده است. این در حالی است که ایران در آغاز سومین دهه از قرن 21، طرحهایی را در دستور کار قرار میدهد تا فضای مجازی را مهار و محدود کند، اما نکتهای که بین رویکرد ایران و هند تفاوت ایجاد میکند، آن است که در هند یک حاکمیت توسعهخواه وجود دارد. یعنی تمام گروههای سیاسی و اثرگذار در هند رویکردی واقعبینانه و پراگماتیک نسبت به امر توسعه دارند. یعنی به علم اقتصاد، علم کشاورزی، علم سیاست، علم سلامت و... پایبند هستند و تعصبی برای استفاده از علوم مختلف ندارند. این در حالی است که گفته میشود هند از منظر مذهبی یکی از متعصبترین کشورهای جهان است و هزاران دین در این کشور وجود دارد، اما در مواجهه با توسعه این رویکردهای متعصبانه مشاهده نمیشود. هند از زمانی که مسیر توسعه خود را آغاز کرد، از اینترنت به عنوان یکی از موتورهای پیشران بهره برد. همه میدانند که بسیاری از کالسنترها در هند ایجاد شدهاند و کانونهای تولید نرمافزار، برنامهنویسی و... امروز جایگاه برجستهای در هند دارد. این روند، بستر فناوریهای نوین را در این کشور گسترش داده و ارزش افزوده فراوانی را به نفع توسعه این کشور ایجاد کرده است. هندیها این فضا را ایجاد کردند و خود را همهچیزدان فرض نکردند. اعلام نکردند که ما به قدرتهای جهانی احتیاجی نداریم و موضوع اقتصاد را ایدئولوژیک فرض نکردند. اتفاقا این ارتباطات را دوسویه کردند تا بسیاری از امریکاییها، کاناداییها، اروپاییها و... در این کشور سرمایهگذاری کنند.
از ظرفیت نیروی انسانی میلیاردی خود بهره بردند تا توجه سرمایهگذاران جهانی را به خود جلب کنند. در حال حاضر که من در حال نوشتن این یادداشت هستم، پیشبینی میشود که اقتصاد هند در سال 2030 مبتنی بر همین دانش فناورانه برآمده از اینترنت به سومین اقتصاد جهانی با رشدی بالا بدل شود. رتبه اعتباری این کشور امروز معادل تریپلبی (bbb) است که به مرور بهتر هم خواهد شد. چرا هند یک چنین وضعیت روبه رشدی را دارد و ایران در وضعیت نزول شاخصها است؟ چون هند در اقتصاد جهانی تنیده شده است، چون متولیان این کشور، اهمیت اقتصاد دیجیتال را درک کردهاند. چون دنبال صیانت از همهچیز نیستند، در واقع به دنبال فضای بهبود مستمر کسب و کار، تسهیلگری و بهبود شاخصهای فعالیتهای اقتصادی هستند. درک کردهاند که مفهوم نتورک قابل محدودسازی نیست و دنبال بستن پنجرهها نیستند. شهروندان هندی امروز از طریق اینترنت صدها میلیارد دلار درآمد کسب میکنند. زنان بومی کشور هند در روستاهای دور افتاده با استفاده از فضای مجازی زندگی بومی خود را به جهان منعکس میکنند. از غذا درست کردن، مهمانی رفتن و شادی خود فیلم میگیرند و از طریق یوتیوبی که در ایران مسدود است، بازاریابی بینالمللی میکنند. یک روستایی در هند میلیونها بیننده دارد و هر سال هزاران توریست را به کشور خود میکشاند. این ناشی از درک اقتصاد دیجیتال است. امروز حتی روستاییان هندی، حسابهای بانکی آنلاین دارند و به شبکه جهانی اقتصاد اتصال هستند. این روند باعث شده تا روند گسترش فقر مطلق در هند که در برخی دهههای گذشته بسیار افزایش یافته بود به عقب رانده شود. اما ایران رویکرد صیانتی را در مواجهه با اقتصاد دیجیتال برگزیده است. این روش بسیاری از فرصتها را از اقتصاد و معیشت ایرانیان گرفته و تلاش برای تسهیلگری را محدود ساخته است. کاش ایران هم به جای صیانت به دنبال تسهیل بود. کاش متولیان اقتصاد کشور درک میکردند که حجم اقتصاد دیجیتال ما نسبت به کل اقتصادمان 2درصد است، در حالی که این رقم در متوسط جهانی 6درصد است. این سهم در چین 35درصد و در امریکا 25درصد است. همین اعداد و ارقام کافی است تا یک فکر آزاد متوجه شود چه ظرفیتهای گستردهای در اقتصاد ایران هنوز مغفول باقی ماندهاند، در حالی که آزادسازی آنها میتواند کمک شایان توجهی به مردم برای مقابله با فقر و مشکلات معیشتی کند.