اصلاح فرآیند تأمین مالی
پیمان حدادی
یکی از اصلیترین نقشهای بازار سرمایه تأمین مالی است که باید از دو منظر بخش دولتی و خصوصی بررسی کرد. طی یک الی دو سال گذشته دولت توانسته با انتشار انواع اوراق بدهی بهخوبی در بازار سرمایه تأمین مالی کند و در واقع بازار سرمایه کمک شایانی در تأمین کسری بودجه داشته اما متأسفانه بازار سهام در تأمین مالی بخش خصوصی بههیچوجه عملکرد موفقی نداشته است. علت اینکه چرا عملکرد بازار سرمایه در بخش خصوصی رضایتبخش نبوده به منافع افراد برمیگردد. حجم مشخص و محدودی از سرمایه به سوی اوراق بدهی میرود و افرادی که خواهان سرمایهگذاری در این بخش هستند، تمایل دارند در عوض بخش خصوصی طرف حسابشان دولت باشد.
عدم اطمینان به اوراق بخش خصوصی به این علت است که رتبهبندی اعتباری ندارد؛ ازاینرو سرمایهگذاران دولت را کمریسکتر ارزیابی میکنند و اوراق بدهی دولتی را برای سرمایهگذاری ترجیح میدهند. علاوه بر این موضوع، مسوولان بازار سرمایه بیشتر در راستای اهداف دولت قدم برمیدارند و اقدام اثربخشی برای بخش خصوصی انجام نمیدهند. یکی دیگر از دلایل مهم در کاهش نقش تأمین مالی بخش خصوصی از بازار سهام به بوروکراسی دشوار آن برمیگردد. بخش خصوصی برای انتشار اوراق بدهی درگیر مسائل اداری بسیار فرسایشی میشود؛ درنتیجه بخش خصوصی بانکها را در اولویت تأمین منابع مورد نیاز خود قرار میدهد. البته باید در نظر داشت که برای ناشران بورسی و فرابورسی تأمین مالی از طریق افزایش سرمایه موثر بوده و در حال حاضر...
تأمین مالی از طریق افزایش سرمایه از محل آوردههای نقدی توانسته به بنگاهها کمک بسیاری کند اما همین ابزار نیز دارای پروسه زمانی بسیار طولانی است. از طرفی کشور ما با دگرگونی متغیرهای کلان اقتصادی مواجه است و عمدتاً مدیران شرکتها و ناشران بورسی و فرابورسی راغب به افزایش سرمایه از محل آورده نقدی نیستند چراکه بهکرات شاهد تغییر شرایط و فاصله گرفتن پیشبینیهای اولیه با واقعیتها در اتمام پروژه بودیم. در حقیقت در بازه زمانی اجرا تا پایان یک طرح توسعهای با تحولات زیاد متغیرهای اقتصادی روبرو میشویم و امکان ارزیابی دقیقی از آینده وجود ندارد. همچنین فعالان بورسی نیز اعتقاد و اشتیاق زیادی به شرکت در افزایش سرمایه بنگاهها ندارند و به همین دلیل بازار سرمایه از این طریق نتوانسته جایگاه خوبی در بحث تأمین مالی داشته باشد.
در کشورهای توسعهیافته، تأمین مالی بورسمحور است اما در کشور ما بیشترین بها به بانکها دادهشده و فرهنگ سرمایهگذاری از گذشته مبنی بر سپردههای بانکی بوده است. نقش بسزای سپردههای بانکی در جذب سرمایهگذاران و نقدینگی باعث شده تا خواه نخواه تأمین مالی نیز به سمت همان بانکها برود. گاهی بهاشتباه گمان میکنند که باید اقدامی خارقالعاده در ابزارهای تأمین مالی به وجود بیاید که البته این تصوری اشتباه است. ابزارهای فعلی تا حد زیادی میتوانند به بحث تأمین مالی کمک کنند و مشکلی در این زمینه ندارند بلکه میبایست فرایند تأمین مالی اصلاح شود.