شطرنج برق‌آسای برجامی

۱۴۰۰/۰۸/۱۶ - ۰۲:۲۶:۰۸
کد خبر: ۱۸۳۷۲۶
شطرنج برق‌آسای برجامی

محسن جلیلوند

مذاکرات هسته‌ای ایران با کشورهای 1+4 و امریکا به یکی از حساس‌ترین برهه‌های خود رسیده است. دو طرف 8آذرماه را برای آغاز گفت‌وگوها تایید کرده‌اند تا مذاکره‌کنندگان دولت جدید نیز تجربه مذاکره با طرف‌های مقابل را به دست آورند. با توجه به این واقعیت که این احساس در میان مقامات ایرانی وجود دارد که آنها دست بالا را در مذاکرات دارند، طبیعی است که مطالبات بیشتری را نیز مطرح کرده و آن را از طرف‌های مقابل طلب می‌کنند. این احساس چندان هم غیرمستند نیست. به هر حال ایران دانش هسته‌ای خود را تا حد چشمگیری ارتقا داده است. از سوی دیگر در مناسبات استراتژیک منطقه‌ای نیز ایران، ظرفیت‌های ویژه‌ای دارد که مبتنی بر آنها معتقد است این غربی‌ها هستند که باید مواضع ایران را پذیرفته و با انعطاف بیشتری پای میز گفت‌وگو با ایران بنشینند. ضمن اینکه واقع آن است که غربی‌ها هر اندازه که توانایی داشتند، ایران را تحت فشار اقتصادی قرار داده‌اند و دیگر برای افزایش فشارهای اقتصادی، برگ برنده دیگری ندارند. در این شرایط مهم‌ترین معادله باقی‌مانده در خصوص مذاکرات آن است که مذاکرات از کدام نقطه و کدام مختصات آغاز شود. اتحادیه اروپا، امریکا در کنار چین و روسیه اعلام می‌کنند، تداوم گفت‌وگوها باید از نقطه‌ای آغاز شود که پیش از این در زمان دولت روحانی بر روی آن توافق شده بود. به هر حال در آخرین دور مذاکرات در زمان روی کار آمدن بایدن، دولت ایران با طرف‌های مقابل 6دور مذاکره در وین داشته است و غربی‌ها خواستار ادامه گفت‌وگوها در این مختصات هستند. اما در نقطه مقابل ایرانیان معتقدند، اساسا باید ساختار جدیدی برای مذاکرات آغاز شود و مطالبات تازه‌ای در آن طرح شود. در واقع نقطه آغازی که ایران از آن سخن می‌گوید با نقطه آغازی که طرف‌های مقابل خواستار تحقق آن هستند، متفاوت است. در یک کلام دولت جدید به دنبال مذاکراتی هستند که عنوان برجام را بر تارک خود نداشته باشد، حتی اگر محتوای گفت‌وگوهای جدید تفاوتی با برجام نداشته باشد، عنوان جدیدی باید برای آن تعیین شود. به نظر می‌رسد دو طرف در حال انجام نوع خاصی از شطرنج دیپلماتیک هستند که از آن ذیل عنوان شطرنج برق‌آسا یاد می‌شود. تفاوت این نوع شطرنج با سایر گونه‌های بازی شطرنج آن است که هر کدام از طرف‌ها زمان اندکی برای تفکر و تصمیم‌گیری دارند. زمان برای هر دو طرف بسیار کوتاه است و به قول احمد شاملو بسیار جانکاه است. در این مدل شطرنج دیپلماتیک هر طرفی که بتواند در کوتاه‌ترین زمان بهترین تصمیم را بگیرد، دستاورد نهایی افزونتری را کسب می‌کند. غربی‌ها به دنبال این هستند که از نزدیک شدن ایران به نقطه گریز جلوگیری کنند. از سوی دیگر ایران هم به دنبال آن است که از دل گفت‌وگو و توافق احتمالی با طرف‌های مقابل، بخشی از آلام و مصائب اقتصادی مردمش را کاهش دهد. به هر حال مردم ایران این روزها تحت فشارهای معیشتی سنگینی قرار دارند و دولت سیزدهم تلاش می‌کند تا روند آغاز صادرات نفتی در بازارهای بین‌المللی را از سر بگیرد. به هر حال چنانچه دولت نتواند طی سال آینده سر و سامانی به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بدهد، انتقادها از دولت آغاز خواهد شد و بر دامنه‌های آن افزوده می‌شود. به‌طور کلی می‌توان گفت که نهایتا طرفین بر سر یک الگوی کلی به تفاهم خواهند رسید. اینکه نام این الگوی توافق شده برجام باشد یا هر عنوان دیگری برای غربی‌ها چندان مهم نیست. مساله نخست آن است که مذاکرات از کجا و به چه صورتی آغاز شود. موضوع بعدی آن است که آیا برگ‌های برنده‌ای که هر کدام از طرف‌ها رو خواهند کرد، تناسبی با هم دارد. آیا با استفاده از این ظرفیت‌ها می‌توان به بازی برد، برد رسید یا نه؟ بر اساس اعلام سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان، ایران 25کیلو اورانیوم غنی شده بالای 60درصد دارد که با استفاده از دانش خود به دست آورده است. این برگ برنده مهمی است. طرف‌های مقابل هم پلن‌های تازه‌ای دارند که تصور می‌کنند با استفاده آنها می‌توانند ایران را مجاب به آغاز مذاکرات کند. عودت پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد، احیای تحریم‌های سازمان ملل و قرار دادن دوباره ذیل فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل متحد، دستاویزهایی است که طرف‌های مقابل با استفاده از آنها تلاش می‌کنند ایران را وادار به توافق کنند. اینکه در هشتم آذرماه چه حادثه‌ای رخ خواهد داد، نیازمند گذشت زمان است. تصور شخصی من آن است که یک راه‌حل بینابینی برای عبور از چالش‌های پیش رو پیدا خواهد شد. یعنی نه به خواسته غربی‌ها تداوم گفت‌وگوها از پایان دور ششم مذاکرات وین آغاز خواهد شد و نه به خواسته ایرانیان گفت‌وگوها از آغاز استارت می‌خورد. اما یافتن پاسخی برای این پرسش که این گفت‌وگوها چه زمانی منجر به حصول توافق خواهد شد؟ در فضایی غبارآلود و مبهم قرار دارد. باید اجازه داده شود تا گفت‌وگوهای جدید آغاز شود، مواضع هر کدام از طرف‌ها شکل بگیرد، داده‌های اطلاعاتی مستندی استحراج شود تا بر مبنای آنها بتوان تحلیلی از چشم‌انداز آینده داشت.