پاندمی کرونا و تاثیر روانی آن بر نوجوانان
مصطفی زارعان
پاندمی کرونا طی دو سال گذشته بر تمام ابعاد پیدا و پنهان زندگی ما تاثیر گذاشته است، در این بین اما هر گروه سنی بنا به شرایط موجود در زندگیاش از این پاندمی تاثیر گرفته است. کودکان به نحوی، بزرگسالان به طریق دیگر و... اما وضعیت نوجوانان در این شرایط چگونه بوده و آنها برای کنار آمدن با این شرایط چه کارهایی انجام دادهاند. از آنجایی که دوره نوجوانی یک از حساسترین دورههای سنی به شمار میآید و در این دوران فرد نوجوان بیش از هر چیز نیاز به استقلال رای و عمل دارد این مساله با خانهنشینی او و حضور مداوم والدین در خانه منافات داشته است. یکی از مقابلههای نوجوانان فرار به فضای مجازی است تا از ارتباط با خانواده کمتر کند. از طرف دیگر در این تحقیق بحث کاهلی در اصول و اعتقادات اخلاقی مشاهده شد این کاهلی در ابعاد مختلف اثر گذاشته و توجه ما بیشتر به مناسک مذهبی مثل نماز و روزه شده است. باز یکی دیگر از مسائلی که در این تحقیق بر آن تاکید شد آن بود که ما در این دوره نوجوانی شاهد ریسکپذیری نوجوانان هستیم و کارهای خطرناکی را انجام میدهند چون مرگ را از خودشان دور میبینند ولی در ایام پاندمی مفهوم مرگ در دسترس شد و همین باعث فشار بیشتری بر نوجوانان شد. وقتی به بحث تفاوت میان دختران و پسران در دوره نوجوانی چه از بعد تأثیری که از کرونا گرفتند و چه آسیبهایی که دیدند یا تفریحهایی که در اختیارشان بود میرسیم، شاید موضوع کمی جای بحث بیشتری دارد. ما به صورت واضحی در شرایط عادی هم فضاهای تفریحی و ورزشی به قدر کافی برای نوجوانان نداریم. برای دختران این مشکل بیشتر است. خصوصاً به دلیل بحثهای فرهنگی و انتظارات فرهنگی و نگاهی به نقشهای جنسیتی در دختران در جامعه ما، ممکن است اساساً درباره اوقات فراغت این قشر منفعلتر باشند. هرچند در خیلی از مسائل فرهنگی تغییرات جدی در دیدگاههای سنتی و دختران میبینیم. مثل اینکه الان در دانشگاهها گوی سبقت را از پسران در برخی از رشتهها ربودهاند. اما در شرایط پاندمی در هر صورت به لحاظ نبود امکانات تفریحی، دختران بیش از پسران آسیب دیدند. در دوران کرونا عدم دسترسی نوجوانان به برنامههای مشخصی برای اوقات فراغت یک آسیب جدی بود. ما این را در تحقیقاتمان رسیدیم که نوجوانان گزارش میکردند پیش از کرونا دورهمیها و ورزش منظم داشتند. وقتی فعالیتهای حضوری قطع شد و همهچیز به دنیای مجازی رفت عملاً هم نظم برنامهها به هم ریخت.
نکته این است که رفتن به دنیای مجازی هم ناگزیر بود. چرا که انسان نمیتواند روابط بین فردی را ایزوله کند مگر کسانی که اسکیزوئید هستند و تمایلی به ارتباط ندارند. همه ما انسانها به تعامل نیاز داریم و از همین نقطه است که برخی اختلالات سر میزند مثل اینکه من به قدر کافی برای دیگران دوست داشتنی هستم. از این بحث که بگذریم برنامههای اوقات فراغت در شرایط عادی جنبههایی از نیازهای روان شناختی نوجوان را پر میکرد. نظریه پردازان زیادی نیازهای اصلی انسان را طبقهبندی کردند. گلاسر میگوید نیاز به تفریح یک نیاز تکاملی برای ما انسانهاست که در گونههای دیگر موجودات میبینیم. شیر و پلنگ هم با هم تعامل دارند و این نیاز ژنتیکی و غریزی است. هرچه سن بچهها بالاتر میرود شکل تعامل فرق میکند. اساساً از همه این مباحث است که یک درمانی به نام بازی درمانی که درمانی موثر در دوران کودکی است، ابداع میشود. وقتی به سن نوجوانی میرسیم انگار نوجوان، کودک درونش را تعطیل میکند. یکی از نکاتی که ما به آن بسیار تأکید داریم نقش یک معلم خوب در این میان است. اگر در آموزش و پرورش معلم درست انتخاب شود، دانشآموزی پر انگیزه و خلاق خواهیم داشت. لازم است که در سیستم آموزشی ما به خلاقیت توجه شود و نکته بعد این است که لازمه سلامت روانی در ارتباط بین نوجوانان در این دوره شکل میگیرد که بتواند با انگیزه حرکت کند نه با ترس.