افزایش آمار خودکشی در کشور
مریم شاهسمندی
براساس آخرین آماری که معاون وزیر کشور از میزان خودکشی در ایران داده است، سالانه 100 هزار نفر در کشور اقدام به خودکشی میکنند. اعلام چنین آمارهایی نشان میدهد که برخی مسائل در کشور از مرز هشدار گذشته و به بحران رسیده است. اینکه چرا افراد دست به خودکشی میزنند دلایل متعددی میتواند داشته باشد، اما وقتی شرایط اقتصادی و معیشتی در کشور سخت و طاقت فرسا میشود و همزمان با آن آمار خودکشی در یک سال رقم 100 هزار را پشت سر میگذارد. میتوان به این نتیجه رسید که تاثیرات ناکامیهای اقتصادی و معیشتی در بالا رفتن آمار خودکشی بسیار زیاد است. بر اساس نظر بسیاری از روانپزشکان بحث خودکشی پیچیده است و حتما بیش از یک علت میتوان برای آن در نظر گرفت. تعامل بین عوامل زیستی، روانی، اجتماعی به عنوان عامل خطر یا محافظتکننده مطرح شده است. به علاوه نرخ بیکاری و فقر، سن، جنس، مصرف مواد و الکل، بیماریهای روانپزشکی درمان نشده، میزان دسترسی به روشهای مهلک خودکشی و ناامنی محیط از عوامل تاثیرگزار هستند.
در واقع خودکشی یکی از آسیبهای اجتماعی است که شرایط اقتصادی و اجتماعی بهشدت روی آن موثر است. به عنوان مثال، زمانی که شاخص توسعه انسانی پایینتر است، میزان خودکشی افزایش پیدا میکند. اما مساله دیگری که باید در این میان به آن توجه شود کانونهای خودکشی در کشور است، بحثی که در بسیاری از مواقع مورد توجه قرار نمیگیرد در حالی که بررسی آن میتواند در فراهم آوردن شرایط برای جلوگیری از بالا رفتن آمار خودکشی در کشور تاثیر مستقیم داشته باشد. گزارشهای رسمی سازمان پزشکی قانونی کشور، نشان میدهد که از سال 1384 تاکنون خودکشی روند صعودی داشته است. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال 2021 میزان آن 2/5 نفر در صد هزار نفر جمعیت بوده است. آمار برگرفته از آخرین سالنامه آماری منتشر شده سازمان پزشکی قانونی نشان میدهد که به نظر طی سالهای اخیر نرخ خودکشی حدود 8 تا 10 درصد افزایش داشته است. توزیع جغرافیایی موارد خودکشی در سطح استانهای کشور ناهمگن است. استانهای مختلف در طول زمان میزانهای متفاوتی از خودکشی را ثبت کردهاند. در این بین بعضی از استانها مانند ایلام، کرمانشاه، لرستان، همدان، گیلان و کهگیلویهوبویراحمد همواره میزان بالاتری از میانگین کشوری را گزارش کردهاند. بر اساس آخرین برآورد مرکز آمار ایران در تابستان 1400، استانهای ایلام، کهگیلویهوبویراحمد، کردستان، لرستان شاخص فلاکت بالایی دارند. (شاخص فلاکت بر پایه تورم و بیکاری محاسبه میشود.) از طرفی این استانها از کانونهای خودکشی در ایران حساب میشوند. بر اساس همین آمارها بیشترین میزان خودکشیها در گروه افراد با مشاغل آزاد، بیکار و خانهدار است که تاییدکننده نقش وضعیت نابسامان اقتصادی در اقدام به خودکشی است. پیشگیری از خودکشی اصلا کار راحتی نیست و مستلزم یک رویکرد جامع و اجرای طیف گستردهای از مداخلات از آموزش فرزندپروری تا مشاوره خانوادگی و درمان اختلالات روانی است.
به هر حال اگر بخواهیم نگاهی واقعبینانه به افزایش آمار خودکشی در کشور داشته باشیم نمیتوانیم نقش مشکلات اقتصادی و معیشتی را در بروز این رفتار پرخطر نادیده بگیریم. در شرایطی که اکثر افراد جامعه برای تامین معاش خود با مشکلات زیادی مواجه هستند، رفتن به سوی راهحلی برای رهایی از تمام مشکلات آن هم به شیوهای کاملا خطرناک و غیر قابل بازگشت، نباید چندان هم دور از ذهن باشد. ضمن اینکه در بسیاری از موارد این خودکشیها ممکن است ناکام بماند اما باعث معلولیت افراد شود که این خود دریچهای دیگر به دنیای پر از خشم و انکار را باز میکند. بسیاری از افراد وقتی تصمیم میگیرند تا به زندگی خود پایان دهند در واقع بیامیدی به آنها چیره شده است، نمیتوانیم نقش نبود شادی و امید در جامعه کنونی را بر افزایش میزان خودکشی در کشور نادیده بگیریم. این آمار به خودی خود پایین نخواهد آمد، محرکهای زیادی احتیاج دارد تا انسانها را به ادامه زندگی امیدوار کند.