زنگ خطر در بازار سرمایه
هومن عمیدی
از مجموع منابع صندوقهای درآمد ثابت ۱۵درصد به سرمایهگذاری در سهام تخصیص یافته بود که با افت بورس، ارزش سهام این صندوقها کاهش یافت و این نسبت به ۱۰ الی ۱۲ درصد از منابع صندوقها رسید. ماهیت صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت طوری است که اگر در طول هر ماه بازدهی ماهانه سرمایهگذاریها به اندازه بازدهی وعده داده شده به دارندگان یونیتها نباشد، بهطور اتوماتیک از سودی که به دارندگان یونیتها پرداخت میشود، کاسته خواهد شد. شاید مدیران صندوقهای درآمد ثابت به منظور جلوگیری از بحران ابطال یونیتها و خروج نقدینگی از صندوقشان یکی، دو ماهی بتوانند با استفاده از منابع ذخیره و... مانع کاهش سود پرداختی به سرمایهگذاران شوند. اما این وضعیت پایدار نخواهد بود و با تداوم این وضعیت، به زودی شاهد فشار ابطال یونیتهای صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت خواهیم بود. در چنین شرایطی، مدیران صندوقها برای تامین نقدینگی چارهای جز فروش سهام، اوراق یا خروج سپردههای بانکی نخواهند داشت. با وضعیت فعلی بازار سرمایه، امکان فروش سهام وجود نخواهد داشت و دولت (بازارگردانهای اوراق دولتی) مجبور به بازخرید اوراق خواهند شد و این کار، هزینهگزافی به دولت تحمیل خواهد کرد.؛ خروج سپردهها هم بانکها را دچار چالش جدی خواهد کرد. فراموش نکنید که بانکهای ما همین حالا هم با مشکلاتی مواجه هستند و خروج ناگهانی و سنگین سپردههای متعلق به صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، بانکها را گرفتار خواهد کرد و در نهایت، این اشتباهات دومینووار سایر بخشهای اقتصادی را هم درگیر خواهد کرد.
برخی تصمیمات اشتباه اقتصادی همچون بومرنگی است که بعد از پرتاب، به صورت سیاستگذار برخورد خواهد کرد! متاسفانه دولتی که اولویت نخست آن بازار سرمایه بوده؛ با تصمیمات نادرستی که در مورد این بازار اتخاذ کرده، موجب افت هزاران میلیارد تومان از ارزش بازار سرمایه شده و بدتر از آن، اینکه مجلس را هم در اتخاذ تصمیمات اشتباه با خود همراه کرده است. شک نداشته باشید که سرانجام این تصمیمگیریهای نادرست و افت ارزش هر روزه سهمها، کاهش درآمد صندوقهای بازنشستگی و بهتبع آن بحرانهای اجتماعی خواهد بود.
این تذکرات ماههاست که مطرح میشود، اما متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد و تردیدی نیست که در ماههای آینده، ضربهای مهلک تصمیمات اشتباه اقتصادی را خواهیم خورد. نکته تاسفبارتر اینجاست در شرایطی که با اتخاذ تصمیمات عجیب و غیرکارشناسی، موجب کاهش سودآوری شرکتها و صنایع تولیدی کشور شدهایم و صاحبان املاک بزرگ را تا ۲۰ میلیارد تومان از مالیات معاف کردهایم! اگر دولت دغدغه درآمد مالیاتی داشت راهحل کسب این درآمد مشخص بود و باید برای اخذ مالیات سراغ صاحبان املاک گرانقیمت و اقشار ثروتمند جامعه میرفت. دستکردن در جیب شرکتهای بورسی جز اعمال فشار به اقشار ضعیف، بازنشستگان و دارندگان سهام عدالت نیست و فقط باعث سوق دادن سرمایهها به سمت بازار املاک و به خاک سیاه نشاندن ذینفعان بازار سرمایه خواهد شد. چرا باید به جای اخذ مالیات از صاحبان املاک گرانقیمت، دست در جیب بازنشستگان و اقشار ضعیف کرد؟ تصور غلط بسیاری از دولتمردان و سیاستگذاران اقتصادی در کشور ما در مورد بازار سرمایه این است که ذینفعان بازار سرمایه عده قلیلی مرفه بیدرد هستند که بر مبلهای چرمی تکیه کرده و پول خود را در این بازار سرمایهگذاری کردهاند؛ حال آنکه ذینفعان بازار سرمایه چندین میلیون نفر بازنشسته و مستمریبگیر و همین طور سهامداران عدالتی است که به سبب ضعف اقتصادی، سهام عدالت به آنان تخصیص پیدا کرده است. کاهش سودآوری بنگاههای اقتصادی و شرکتهای تولیدی، عارضه دیگری هم به همراه خواهد داشت و آن، این است که دیگر رغبتی به سرمایهگذاری در حوزه تولید و اجرای طرحهای توسعهای و افزایش ظرفیت و در نهایت اشتغالزایی وجود نخواهد داشت. در حالی که دولت و تیم اقتصادی دولت با شعار حمایت از بازار سرمایه، روی کار آمدهاند، عملا اقدام مثبت و موثری از این تیم مشاهده نشده است. سازمان بورس و اوراق بهادار هم در این شرایط، حمایت موثری از سهامداران و فعالان بازار سرمایه انجام نداده و حتی در گفتار درمانی هم ضعیف عمل کرده است! عجیب است که رییس سازمان بورس و اوراق بهادار سود رسوب شده در شرکتها که از طریق سامانه سجام به سهامداران پرداخت نشده را حقالناس میداند اما پودر شدن هزاران میلیارد تومان از سرمایههای فعالان و ذینفعان بازار سرمایه را حقالناس نمیداند. 10 بندی هم که قرار بود به منظور حمایت از بازار سرمایه اجرایی شود، با اما و اگرهای متعددی مواجه است و هر روز بر سر راه اجرای آنها سنگاندازی میشود. بدتر از همه آنکه مدیران عامل و اعضای هیاتمدیره شرکتهای بزرگ بازار سرمایه و نیز صندوقهای بازنشستگی، در برابر سقوط سنگین این بازار سکوت کردهاند. نمیتوان ادعا کرد افت ارزش سهام به مدیران شرکتها مربوط نیست، هلدینگهای بزرگ بازار سرمایه در نظر داشته باشند که بخشی از سودی که هر ساله در این شرکتها شناسایی میشده، سود حاصل از معاملات سهام بوده و با وضعیت فعلی این بازار، این سود از دست رفته است.