چرا بازار خریداری ندارد؟
علی فراقی
هرچند خیلی از تحلیلگران حرفهای بازار اعتقاد بر ارزنده بودن بازار دارند ولی صرفا ارزنده بودن باعث رشد قیمت نخواهد شد. چه بسا در روندهای رو به رشد ارزنده نبودن دلیل بر کاهش در قیمت نبود. به نظر میرسد قدرتهای بزرگ بازار (دارندگان پولهای درشت) تمایلی به رشد قیمت ندارند.
در بازارهای مالی چه بخواهیم و چه نخواهیم وقتی توسط قدرتهای بزرگ بازار موجی ایجاد میشود به خودی خود پس از بازپسگیری مقاومتها خریداران ظاهر خواهند شد ولی وقتی در نمادی در رسیدن به اولین مقاومتها شاهد ضعف هستیم نه تنها خریدار جدیدی ظاهر نخواهد شد، بلکه خریداران قبلی تبدیل به فروشنده خواهند شد.
همانگونه که در ریزشهای اخیر بازار، پتروشیمیها به واسطه سودسازی مناسب با اقبال بازار مواجه شدند و حتی سقفهای تاریخی جدیدی را ثبت کردند اما در چند ماه اخیر به واسطه ابهام در تامین خوراک خود با مشکلات زیادی روبرو شدند. یکی از شرکتهای این صنایع پتروشیمی زاگرس است. پتروشیمی زاگرس پس از رشد قیمتی مناسب، در 3 ماه اخیر بازدهی منفی 43 درصدی را ثبت کرد که پس از افشای این شرکت میتوان به دلیل اتفاق رسید. توقف برخی از فعالیتها و خط تولید دوم شرکت به واسطه قطعی گاز. البته ناگفته نماند افت قابل توجه متانول در بازار و عوامل دیگر و موضوع نرخ خوراک که هرچند با اعتراضات و انتقادات عملی نشد ولی همچنان ممکن است در آینده این نرخها تغییر یابد. البته ناگفته نماند که صنایع دیگری همچون صنعت پتروشیمی از این ریسکها مستثنی نیستند. در حالی که بازار سرمایه از کمبود نقدینگی رنج میبرد، زمانی که قرار بود از یک ماه قبل تقویم عرضههای اولیه توسط فرابورس منتشر شود، آگهی عرضه نمادی در بازار منتشر شد که بیش از 5 هزار میلیارد ریال نقدینگی را از بازار جذب میکرد. این اتفاق به مانند دریافت خون بیشتر از مریضی بود که خود نیاز به تزریق خون دارد. یکی از جالبترین این اتفاقات تبلیغات گسترده در فضاهای مختلف بود که تعجب برانگیز بود و به واسطه این همه تبلیغ با کاهش مشارکت قابل توجه همراه بود. تمامی این اتفاقات نشان از این دارد که هر چقدر تبلیغات مختلف شکل بگیرد، زمانی که چیزی برای تقاضاکننده جذاب نباشد با کاهش استقبال همراه است. در چند ماهه اخیر بازار افت و خیز زیادی را تجربه کرد و هر زمان که ارزش معاملات مقداری با رشد همراه بود، خیلی از افراد این فرصت را غنیمت شمرده و تصمیم به خروج از بازار گرفتند که عددهای خروج پول حقیقی از بازار نشانگر این موضوع است. هر زمان این خروج پول که جزو لایفنک افتهای اخیر در کل بازار بوده است، متوقف شده و به سمت ورود میل کند میتوان برای آینده بازار رشد را متصور شد. همانگونه که مدتی قبل لایجه بودجه برای تصویب به مجلس رفت با تغییراتی طرف شد و حتی با ابهام زیادی با مساله حذف یا اجرا مواردی همچون ارز ترجیحی 4200 همراه بود که سرمایهگذاران را در دوراهی دیگر قرار داد.
دستهای دیگر از سرمایهگذاران و معاملهگران مبنای تصمیمات خود را برجام و مذاکرات قرار دادهاند که با توجه به گزارشهای مختلف منفی و مثبت خود و همچنان حاصل نشدن نتایج دقیقی از مذاکرات این دست از افراد را منفعل نگه داشته است.
نتیجهگیری: تمامی این موارد و موارد دیگر ذکر نشده را میتوان دست به دست هم داده و در قالب تکنیکهای اصلی بازار همچون بنیادی، تکنیکال، تابلوخوانی و... در نظر گرفت که هر کدام به نوبه خود نشان از عدم ورود معاملهگران و سرمایهگذاران به بازار دارد .هر زمان که پارامترهای مختلف در بازار نشان از رفع ابهام و ورود معاملهگران و سرمایهگذاران به بازار باشد، تقاضا کنندگان بیشتر در بازار پدیدار خواهند شد.