رویاهایی که زیر پوست شهر تلف میشوند
طرح ضربتی جمعآوری کودکان کار چاره ساز نیست
گلی ماندگار|
حالا دیگر پشت هر چراغ قرمز، کنار هر خیابان و حتی در کوچه پس کوچههای شهر هم هستند کودکانی که از شما طلب کمک میکنند. یا دستفروشی میکنند، یا میخواهند در سوپرمارکتی که کنارش ایستادهاند برایشان چیزی بخرید یا پشت چراغ قرمزها با شیشهای آب برای شستن شیشه ماشینهایتان طلب پول میکنند. بعضی وقتها خیلی از ما از کنار این کودکان بیتوجه میگذریم، بعضی وقتها حتی ممکن است عصبی و ناراحت شویم از این همه سماجت و گاهی هم مهربانانه برایشان کاری انجام میدهیم. اما این ماجرا قرار است تا کی ادامه داشته باشد. زمانی این مساله مطرح بود که اکثر کودکان کار و خیابان کودکانی غیر ایرانی هستند، اما حالا وقتی به چهره این بچهها نگاه میکنی میبینی از هر 10 نفر شاید 7 نفرشان ایرانی باشند. چه شد که آمار کودکان کار و خیابان با توجه به اینکه مسوولان هر از گاهی با طرحهای ضربتی اقدام به ساماندهی آنها میکردند به یکباره این همه افزایش پیدا کرد. به خصوص از زمانی که پاندمی کرونا کشور را بیشتر از قبل به روزهای سخت معیشتی کشاند، تعداد این بچهها هم بیشتر شد. یکی از دلایل تعطیلی مدرسهها بود، دیگری در دسترس نبودن وسایلی مانند گوشی هوشمند و تبلت برای تمام کودکان تا بتوانند از آموزشهای مجازی استفاده کنند، همین امر باعث شد بسیاری از این کودکان به اجبار ترک تحصیل کنند. اما همهچیز به همین جا به دستفروشی در خیابانهای شهر و تکدیگری ختم نمیشود، این کودکان در معرض انواع آسیبها قرار میگیرند و البته در بسیاری از شرایط هیچ حامی هم ندارند. هستند کسانی که از این کودکان به خصوص کودکان دختر سوءاستفاده میکنند، پسر بچهها هم در امنیت نیستند، از سوی دیگر افرادی آنها را وادار به جابهجایی مواد مخدر میکنند و در نهایت این کودکان مورد آسیبهای اجتماعی بسیاری قرار میگیرند.
ماجرا به همین جا ختم نمیشود
کوروش بهرامی، آسیبشناس معتقد است بیتوجهی به وضعیت کودکان کار میتواند زمینهساز آسیبهای اجتماعی بسیاری در جامعه باشد. او در این باره به «تعادل» میگوید: اکثر این کودکان از خانوادههای
کم بضاعت و بیبضاعت میآیند، یعنی همان خانوادههایی که باید کنترل جمعیت در آنها جدی گرفته شود اما با ابلاغیه سازمان غذا و دارو در مورد عدم دسترسی افراد به وسایل پیشگیری از بارداری رایگان این مساله بهطور کلی منتفی خواهد شد. این خانواد هها اکثرا از پس هزینههای زندگی بر نمیآیند و کودکان و حتی نوزادان خود را به مبالغ بسیار اندک اجاره میدهند تا بتوانند هزینههای معیشتی خود را تامین کنند. در پژوهشهای صورت گرفته آمارها نشان میدهند اغلب این کودکان پدر یا مادر معتاد دارند یا هر دو سرپرست آنها معتاد هستند. آنها کار میکنند تا بتوانند هزینه اعتیاد والدین خود را هم بپردازند. بهرامی در بخش دیگری از سخنانش به بحثهایی که این روزها در فضای مجازی در مورد درآمد زباله گردها مطرح میشود و اینکه میگویند کودکان کار درآمد روزانه بین 1 تا 4 میلیون تومان دارند، اشاره میکند و میافزاید: این بحثها مساله را بغرنجتر میکند، نباید از یاد ببریم که اکثر آنها از سوی افرادی دیگر برای کار اجیر میشوند و سود کلی به این افراد میرسد و سهم این بچهها از پولهایی که در طول روز به دست میآورند بسیار اندک است. این آسیب شناس اظهار میدارد: اکثر این کودکان از نعمت تحصیل محروم هستند، این کودکان روزی بزرگ میشوند و قرار است در این اجتماع زندگی کنند، کسی به عقدههایی که در درون آنها شکل میگیرد توجه نمیکند، به اینکه تمام محرومیتها و ظلمی که در خیابانهای شهر به آنها روا داشته میشود بالاخره روزی از جایی بیرون خواهد زد و آنها را به افرادی تبدیل خواهد کرد که به بزههای اجتماعی روی میآورند. به همین خاطر است که بیشتر فعالان حوزه اجتماعی و کارشناسان آسیبها بر این مهم تاکید دارند که باید فکری به حال این کودکان کرد. نه اینکه به فکر جمعآوری آنها باشیم، امروز شهرداری یا هر نهاد دیگر این کودکان را جمع میکند و چند روز بعد دوباره آنها به همین خیابانها باز میگردند. باید ریشهای با این مساله برخورد کرد.
توجه به آموزش بسیار مهم است
بهرامی با ذکر این موضوع که تمام کودکان باید از آموزش رایگان برخوردار باشند، میگوید: باید نهادهایی مسوولیت رسیدگی به این کودکان را بر عهده بگیرند، اینکه هر نهادی توپ را به زمین دیگری میاندازد و از بار مسوولیت شانه خالی میکند مشکل را حل نخواهد کرد. این کودکان باید حمایت شوند، باید شرایط تحصیل و یک زندگی نرمال برای آنها فراهم شود، نباید بگذاریم تمام آرزوها و رویاهایشان در خیابانهای شهر نابود شود و آیندهای برای خود متصور نباشند.
شناسایی ۲۵۵۶ کودک کار و خیابان
در پایتخت
این در حالی است که سرپرست بهزیستی استان تهران از شناسایی و جذب ۲۵۵۶ کودک کار و خیابان در سطح استان طی ۹ ماهه سال جاری خبر داد و گفت: از این تعداد ۳۸۳ کودک در مراکز نگهداری سازمان اسکان داده شدند و ۲۱۷۳ کودک نیز در مراکز روزانه از خدمات حمایتی، آموزشی و بازتوانی به منظور حذف کار کودک، برخوردار شدهاند. سمانه زمانی درخصوص رویکرد و نگاه بهزیستی در دوره جدید سازمان برای ساماندهی کودکان کار و خیابان، اظهار کرد: رویکرد اصلی سازمان در ساماندهی کودکان کار و خیابان، حمایت از این کودکان و خانوادههای آنها با هدف محور کار کودک با تأکید بر رعایت رویکرد دوستدار کودک و در چارچوب اهداف کمی تعیین شده در قانون برنامه ششم توسعه است. او ادامه داد: از این رو، اهداف اختصاصی در این زمینه پیشگیری و برطرف کردن مخاطرات و آسیبهای ناشی از حضور و کار کودک در خیابان و پدیده کار کودک بر کودک، خانواده و جامعه، بازتوانی کودکان کار و خیابان و خانوادههای آنها از طریق افزایش تواناییهای تحصیلی و حرفهای و ارتقاء مهارتهای سازگاری کودک و افزایش تواناییهای شغلی، مالی و سرپرستی در خانواده، ارتقاء کیفیت زندگی کودکان و خانواده آنها، ایجاد همگرایی بین عملکرد و فعالیتهای پراکنده در سازمان بهزیستی و سایر سازمانهای دولتی و غیردولتی ذیربط به منظور جلوگیری از اتلاف منابع، تداخل و بعضاً تعارض اقدامات اجرایی است.
تنها ۲ درصد کودکان کار و خیابان
فاقد پدر و مادر هستند
او با بیان اینکه طبق آمار جمعآوری شده در ۹ ماهه سال جاری از کودکان شناسایی و جذب شده به سازمان، بیش از ۷۵ درصد کودکان دارای والدین هستند و با آنها زندگی میکنند و تنها ۲ درصد آنها هر دو والد را از دست دادهاند، گفت: در اغلب موارد والدین به دلیل اعتیاد یا فقر شدید قادر به تامین خانواده نیستند و کودکان ناچار به تامین مالی خانواده هستند. در این راستا، تنوعی از خدمات درمانی، بازتوانی و آموزشی با دو هدف عمده به خانوادهها ارایه میشود؛ هدف اول، توانمندی والدین با کمک به ترک اعتیاد، حرفهآموزی یا دریافت درمانهای مورد نیاز و دومین هدف، آگاهی خانواده از پیامدها و آسیبهایی که کودکشان را به واسطه حضور در خیابان یا کارگاههای زیرزمینی تهدید میکند، است. به گفته سرپرست بهزیستی استان تهران، یکی از چالشهای اساسی سازمان در ارایه خدمات آموزشی، حمایتی و توانمندسازی خانوادههای کودکان کار و خیابان این است که در اغلب موارد، خانوادههای اتباع، فاقد اوراق هویتی معتبر هستند. متعاقباً، پیگیری مستمر این خانوادهها به واسطه تغییر شماره تماس و نقل مکانهای مکرر تقریبا غیرممکن است. زمانی در پاسخ به سوالی درخصوص رویکرد بهزیستی برای ساماندهی کودکان در متروها و کارگاههای زیر زمینی اظهار کرد: سازمان این وظیفه را به عهده مراکز حمایتی-آموزشی کودک و خانواده گذاشته است که در سطح خیابان و با متروی شهری اقدامات لازم در خصوص شناسایی، جذب و حمایت از این کودکان را انجام دهند. به عنوان یک فعالیت اختصاصی و متمرکز بر ویژگیهای این گروه از کودکان کار، سازمان در نظر دارد که طرح مستقلی را نیز در این زمینه اجرا کند ک ه با در نظر گرفتن موانع اداری بر سر راه اجرای طرحهای مختلف، در سال آتی این طرح قابلیت اجرایی خواهد یافت.
ساماندهی کودکان کار زیرزمینی
بر عهده وزارت کار و رفاه است
او خاطرنشان کرد: در مورد کودکان مشغول در کارگاههای زیرزمینی، ساماندهی این کودکان در دولت گذشته مطرح و مقرر شد معاونت کار وزارت رفاه به واسطه وظیفه نظارتی خود بر کارگاهها، مسوولیت تدوین آییننامه مربوطه را به عهده گیرد.
رویاهایی که زیر پوست شهر
تلف میشوند
مساله فقط کودکانی نیستند که در خیابانها مشغول به کارند، از تکدیگری گرفته تا دستفروشی و... کودکان بسیاری هم هستند که زیر پوست شهر رویاهایشان تلف میشود. آنها در کارگاههای زیر زمینی مورد سوءاستفاده کارفرماها قرار میگیرند، تمام کودکی شان در تاریکی تلاش برای زنده ماندن میگذرد و هیچ کس نیست تا دستی برای یاری به سویشان دراز کند. این جغرافیا پر است از کودکانی که استعدادها و تواناییهایشان زیر سایه فقر و فلاکت نابود میشود. مساله تنها افزایش جمعیت نیست، مساله چطور ارایه کردن خدمات مساوی در بین جمعیتی است که این روزها اکثرشان زیر خط فقر به سر میبرند.