روزهای جدید نفت
حمیدرضا صالحی
نگاهی به وضعیت برنامهریزی کشورهای توسعهیافته در سالهای گذشته و امروز نشان میدهد که بسیاری از این کشورها به یک جمعبندی مهم رسیدهاند و آن لزوم حرکت به سمت انرژیهای پاک و انرژیهایی است که مشکل کمتری را برای محیط زیست ایجاد کرده و آلودگیشان پایینتر است. در چنین بستری یکی از اتفاقاتی که قطعی خواهد بود، کاهش میزان تقاضا برای نفت و سایر سوختهای فسیلی است. هرچند نفت ایران سابقهای طولانی در بازار دارد و در صورت احیای برجام ما قطعا میتوانیم بازار خود را پیدا کرده و به میزان ظرفیت فعال صادرات داشته باشیم اما باید در نظر داشت که دیگر این شیوه را نمیتوان برای مدتی طولانی ادامه داد. در واقع زمان آن رسیده تا با اصلاح برخی سیاستهای کلان، به سمت صنایع بالادستی و صادراتی محصولات نفتی با ارزش افزوده بالاتر حرکت کنیم. یکی از اصلیترین موضوعاتی که در سالهای گذشته بسیاری از اقتصادهای توسعهیافته به آن عمل کردهاند، استفاده از مزیت نسبی در فعالیتهای اقتصادی است. یعنی اگر کشوری در حوزهای امکان رقابت ندارد، تلاش میکند بیشتر تمرکز خود را به سمتی ببرد که در آن شانس حضور بینالمللی وجود خواهد داشت. ما نیز یکی از اصلیترین مزیتهای نسبی که میتوانیم برای اقتصاد ایران در نظر بگیریم، فعالیت در صنایع نفتی و حوزههایی است که با استفاده از این ظرفیت امکان نقشآفرینی بزرگتری را به ما میدهد. در واقع ما در گذشته نیز میتوانستیم با یک اصلاح ساختار، به جای آنکه صرفا به فروش نفت روی بیاوریم، تمرکز خود را بر صنایع نفتی قرار دهیم. با حضور قدرتمند در این عرصه امکان آنکه تولید با ارزش افزوده بالا به ثبت برسد وجود دارد و همین امر میتواند درآمدی بسیار پایدارتر را نصیب ایران کند. در کنار آن، حضور در عرصههای جدید میتواند برای ما شانس حضور در بازارهای تازه را نیز فراهم کند تا به این ترتیب میزان نفوذ اقتصادی کشور نیز نسبت به گذشته افزایش بیشتری داشته باشد. ما در سالهای گذشته در حوزه سرمایهگذاریهای جدید عملکرد قابل قبولی نداشتهایم و همین امر ما را از برخی رقبای منطقهای و جهانی عقب انداخته است. در صورت تغییر کردن فضا، باید به سمت جذب سرمایههای داخلی و خارجی حرکت کنیم تا ظرفیت تولید و صادرات کشور به شکلی افزایش پیدا کند که حتی در برابر تهدیدهای آینده برای تحریم تازه نیز مقاومتر شویم.