اوج و فرود اقتصاد ایران در دولت روحانی
ما به دنبال آن هستیم که هم چرخ اقتصاد بچرخد و هم چرخ فناوری هستهای. این بخشی از یکی از مهمترین جملات حسن روحانی در جریان انتخابات سال 92 بود. جملهای که در زمانی مطرح شد که اقتصاد ایران تحت تحریمهای جهانی هستهای قرار گرفته بود. هرچند دولت احمدینژاد در سالهای میانی فعالیت خود توانست از فروش نفت درآمدهای قابل توجهی به دست آورد اما در سالهای ابتدایی دهه 90 به دنبال انتقال پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و تصویب قطعنامههای پیدرپی، میزان فروش نفت ایران بهشدت کاهش یافت و با توجه به تحریمهای بانکی، انتقال ارز به کشور نیز سخت شده بود.
در چنین شرایطی، دولت روحانی کار خود را با شعار آشتی با جهان آغاز کرد و از همان روزهای ابتدایی تحویل دولت مذاکره با شش کشور قدرتمند جهان برای به نتیجه رساندن مذاکرات کلید خورد. در این بستر در 100 روز ابتدایی دو طرف به یک جمعبندی ابتدایی رسیدند و پس از آن با چند ماه مذاکره فشرده، سرانجام توافق برجام به امضا رسید. در این بستر اقتصاد ایران توانست روزهای پرشکوهی را تجربه کند. نرخ رشد اقتصادی دو رقمی شد و تورم نیز پس از مدتها، به زیر 10 درصد رسید. در همین مدت، تعداد زیادی از شرکتها و هیاتهای خارجی به ایران آمدند تا شانس خود را برای حضور در فعالیتهای اقتصادی افزایش دهند، این حضور به نهایی کردن توافقهای بزرگی نیز منجر شد اما پس از مدت کوتاهی با خروج رسمی دولت ترامپ از برجام، شرایط به هم ریخت، اقتصاد ایران گرفتار تحریمهای جدید شد و بسیاری از دستاوردهای قبل از دست رفت.
همین موضوع باعث شد دولت روحانی که در چهار ساله ابتدایی فعالیت خود، یکی از بهترین آمارهای اقتصادی را به نام خود ثبت کرده بود و همین موضوع به افزایش قابل توجه اقبال به او در انتخابات 96 منجر شد، در نهایت با شرایطی دشوار پاستور را ترک کند و بسیاری از حامیان این دولت نیز به صف منتقدان آن پیوستند. از این رو شنیدن دفاعیات مردان اصلی دولت روحانی در ارزیابی دقیق روزهایی که بر اقتصاد ایران گذشت اهمیت فراوانی خواهد داشت. در روزهای گذشته اظهارنظرهای مختلفی از قول حسن روحانی و معاون اولش اسحاق جهانگیری منتشر شده که بخشهایی از ماجرا در دوران جنگ اقتصادی را روشن میکند و حالا نوبت به محمد نهاوندیان رسیده تا توضیحاتی جدید از آن روزها ارایه کند. نهاوندیان که در دولت اول رییس دفتر روحانی بود و در دولت دوم به عنوان معاون اقتصادی رییسجمهور فعالیت میکرد در این گفتوگو گفته که دولت یازدهم توانست اقتصاد ایران را نجات دهد اما شرایط در چهار ساله دوم با جنگ اقتصادی ترامپ بهطور کلی متفاوت شد.
محمد نهاوندیان معاون اقتصادی دولت حسن روحانی در گفتوگوی خود با نویسندگان این کتاب سخنانش را با طرح یک پرسش آغاز میکند: «ما از چه وضعیتی به سمت تحریمها رفتیم؟» یا به بیان دیگر «شرایط اقتصادی ایران چطور بود که بعد از آن به مرحله تحریم رسیدیم؟» او در ادامه تاکید میکند که «اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۶ به اوج دوران طلایی خود رسیده بود و وضعیت شاخصها نهتنها مطلوب که عالی بود.» وضعیتی که به گفته وی «حاصل برجام» محسوب میشد: برای درک این وضعیت باید به سه شاخص مهم بیکاری، تورم و رشد اقتصادی دقت کرد. نرخ رشد اقتصادی پایدار از مهمترین اهداف اقتصادی کشورهاست و در این میان نرخ تورم و بیکاری از عوامل تأثیرگذار برای رسیدن به رشد اقتصادی پایدار است.
معاون اقتصادی دولت روحانی عملکرد تیم اقتصادی وی در این زمینه را «مهار تورم ۴۰ درصدی سال ۹۲»، «مثبتکردن رشد منفی اقتصاد» و «کاهش نرخ بیکاری ۱۲.۴ درصدی» برمیشمارد و میگوید: «در میان تمام مقاطع اقتصاد ایران بهخصوص در سالهای پس از انقلاب، هیچ دوره زمانی به این اندازه روندها مثبت نبوده است. اینها ثمره سیاستهای دولت، همراهی بخش خصوصی و بهخصوص برجام بود. وضعیت اقتصاد ایران به شرایطی رسیده بود که هیاتهای خارجی یکی پس از دیگری راهی ایران میشدند. آنها قصد سرمایهگذاری در اقتصادی را داشتند که مسیر ترقی را طی میکرد.» او افزایش حضور هیاتهای خارجی در ایران و خاطراتش از آن روزها را چنین به یاد میآورد: «به خوبی در یاد دارم که دوستان اتاق بازرگانی میگفتند رفتوآمد هیاتها آنقدر زیاد شده که دیگر وقت خالی برای پذیرایی از هیاتهای خارجی جدید را ندارند. اساساً گفتمان جدیدی در کشور شکل گرفته بود که محور آن حمایت از بخش خصوصی برای توسعه کشور بود.»
نهاوندیان گفتههایش را با ارایه آمارهایی از شاخصهای اقتصادی همراه میکند و ادامه میدهد: «بهمنماه سال ۹۶ نرخ تورم به رقم ۸.۳ درصد رسیده بود. نرخ بیکاری در پاییز همینسال عدد ۱۱.۹ درصد بود که نسبت به دوره مشابه سال قبل، کاهش داشت. نکته بسیار حساس و مهم اینکه در پاییز سال ۹۶ نرخ رشد سرمایهگذاری به عدد ۳.۹ درصد رسیده بود. این یعنی جامعه اقتصادی در حال توسعه فعالیتهای خود بود. در همین دوره زمانی نرخ رشد اقتصادی با احتساب بخش نفت به رقم ۴.۴ درصد و بدون نفت به رقم ۴.۷ درصد رسید.» معاون اقتصادی دولت روحانی این دستاوردها را در اقتصادی که به گفته وی سه سال پیش از آن با بحرانهایی همچون فساد، رشدهای منفی و تورم ۴۰ درصدی مواجه بود، قابل توجه میداند و یادآور میشود: «دولت یازدهم با استفاده از تمام ظرفیتهای منطقی، توانسته بود اقتصاد ایران را نهتنها نجات دهد که حتی به آستانه مطلوب برساند.» او در ادامه پیشبینی دولت در پایان سال ۹۶ را بازخوانی میکند: «پیشبینی دولت این بود که برای سال ۹۷ حداقل ۱ میلیون و ۳۳ هزار فرصت شغلی جدید ایجاد شود و از این طریق به سمت فقرزدایی برود.»
روایت کتاب از گفتوگو با معاون اقتصادی دولت روحانی به گزارش تحقیقی او و همکارانش برای پاسخدادن به این پرسش میرسد که «اگر تحریمهای امریکا رخ نمیداد، اقتصاد ایران به چه جایگاهی دست مییافت؟» که نهاوندیان آن را در یک جمله خلاصه میکند: «این مطالعه دقیقاً نشان میدهد که ادامه مسیر سال ۹۶ اقتصاد ایران را به مرزهای شکوفایی میرساند.» او معتقد است امریکاییها متوجه وضعیت مطلوب اقتصاد ایران شده بودند و میخواستند این شرایط را تغییر دهند: «در این دوره زمانی اتفاقات کمسابقهای رخ داد. امریکاییها در اکثر کشورهای منطقه و همسایههای ما نیروهای متخصص مستقر کردند. پایگاههای اقتصادی را در دل پایگاههای نظامیشان ایجاد کردند که تعداد زیادی افراد کارشناس و متخصصان پولشویی در آنها حضور داشتند. این گروهها تمام نقلوانتقالات مالی و ارتباطات اقتصادی از ایران و به مقصد ایران را رصد میکردند و به محض اینکه مورد مشکوکی میدیدند، با آن برخورد صورت میگرفت. در این دوره زمانی افرادی که در زمینه تحریمهای ایران کار میکردند چندینبرابر شدند.»
«حالا دولتی که در اوج شکوفایی اقتصادی قرار داشت باید فکر میکرد از فردا چطور کالاهای اساسی به کشور وارد شود؟ یعنی تغییر کامل شرایط» این جمله توصیف نهاوندیان از نقطه آغاز رخدادهایی است که با اعمال تحریمهای ترامپ، گریبان مردم ایران و دولت روحانی را گرفت. او البته درباره روند صعودی قیمت ارز در بازار، مشکل در تامین برخی کالاها و ایجاد موج جدیدی از اعتراضات علیه دولت و در مجموع تمامی حوادثی که سال ۹۷ را دربرمیگیرند چنین میگوید: «ای کاش زمانی قید محرمانگی از اتفاقات و حوادث این سالها برداشته شود تا بتوانیم به جزییاتی اشاره کنیم. آنوقت مردم در جریان قرار میگیرند و میدانند چه بر سر این کشور آوردند.» معاون اقتصادی دولت روحانی درباره توزیع ارز ۴۲۰۰ تومانی هم معتقد است که این امر یکی از مصادیق رفتارهای واکنشی دولت بود. دولت باید به جامعه پالس آرامش میداد. اینکه مردم نگران نباشند و وضعیت به بحران نمیرسد. تصمیم درمورد ارز ۴۲۰۰ تومانی براساس همین منطق صورت گرفت. البته اتفاقات بعد از آن در مورد شیوه اجرا بحث دیگری است. در مورد همین ارز هم بحث بر این بود که نرخ شناور باشد، نه اینکه در تمام سالهای بعدی روی عدد ۴۲۰۰ تومان فریز شود.»
نهاوندیان در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این پرسش که جنگ اقتصادی سختتر بود یا جنگ تحمیلی؟ اظهار میکند: «جنگ تحمیلی اقتصادی به مراتب سختتر بود. در زمان جنگ تحمیلی ما صادرات نفت داشتیم و عملاً در زمینه تجارت بینالمللی مشکل حادی رخ نداده بود. اما این جنگی که امریکا به پا کرد تجارت کالایی ایران را هدف قرار داد. هر شرکتی یا کشوری با ایران معامله میکرد به سرعت تحریم میشد. پولهای ایران در بانکهای خارجی بلوکه میشد و نفتکشهای ایران هدف قرار میگرفت، دزدیده و مصادره میشد. اینها هیچکدام شرایطی نبود که در زمان جنگ تحمیلی حادث شده باشد.» او در بیان تفاوت دیگر جنگ تحمیلی با جنگ اقتصادی میگوید: «در زمان جنگ کشور یکدست بود. کمتر کسی صدای مخالفت داشت ولی در زمان جنگ اقتصادی ما پشتجبههای نداشتیم. انتقادها و کارشکنیها پایانی نداشت. متاسفم که بگویم در دوره جنگ اقتصادی، پشت جبهه، رزمندگانش را رها کرد.»
هرچند برخی اصولگرایان در روزهای گذشته واکنشهایی را نسبت به صحبتهای تیم روحانی مطرح کرده و باز هم انتقادات خود را علیه این افراد تکرار کردهاند اما به نظر میرسد که ثبت این روایتها حتی برای دوران فعلی نیز اهمیت فراوانی خواهد داشت چرا که میتواند به عبور از تحریمهایی که هنوز پابرجا هستند کمک کند. باید دید انتشار این روایتها آیا به پاسخ رسمی مقامات دولت رییسی نیز منجر خواهد شد یا سکوت در این حوزه ادامه دارد.