چرا کودکان در خیابان رها میشوند
رزا همتی
رها کردن کودک در خیابان دارای دو بُعد حقوقی و جامعهشناسی است که در هر مورد باید به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. از لحاظ حقوقی، قانون در این خصوص هیچ نقصی ندارد. بر این اساس خانوادهای که فرزند خود را در خیابان، سطل زباله و... رها میکند اگر منجر به مرگ کودک شود که قتل محسوب میشود و از طریق مراجع قضایی قابل پیگیری است. از آنجایی که خانواده وظیفه حفظ و نگهداری فرزندان خود را دارد اگر کودک خود را سر راه بگذارد و بچه زنده هم بماند، والدین عمل خلاف قانون انجام دادهاند و باید تحت پیگرد قرار گیرند. جدا از جنبه حقوقی مهمترین شاخهای که این موضوع باید مورد بررسی قرار گیرد، بحث آسیبشناسی و علتیابی این پدیده است که جامعه شناسان میتوانند آن را مورد بحث قرار دهند. نمیتوان بهطور کلی قضاوت کرد این کودکان از چه خانوادهای هستند و چرا مادر و پدر آنها این کار را انجام میدهند اما فقر و تولد نوزاد از رابطه نامشروع دو دلیلی است که همواره دیده میشود. اصولا مادری که فرزند نامشروع به دنیا میآورد به دلیل نگاه سرزنش آمیز افراد جامعه، مجبور میشود کودک خود را سر راه بگذارد یا در سطل زباله رها کند و سرنوشت یک انسان را با مخاطره روبرو کند.
در واقع به جرات میتوانیم بگوییم که اکثر کودکان رها شده که در سطلهای زباله پیدا میشوند، حاصل رابطه نامشروع هستند. معمولا دختر و پسرهایی که ناخواسته بچهدار میشوند برای اینکه آبرویشان نرود، جنین یا کودک خود را در سطل زباله یا کنار خیابان رها میکنند چون اگر کودک حاصل رابطه مشروع باشد مادر در بیمارستان میتواند اعلام کند کودک را نمیخواهد تا مسوولان بیمارستان، نوزاد را تحویل بهزیستی دهند. اگر مادر در بیمارستان هم این کار را نکند معمولا کودک را در ملاءعام میگذارد و از دور تماشا میکند چه کسی او را برمیدارد به همین دلیل اکثر نوزادانی که در سطلهای زباله رها میشوند از رابطههای نامشروع هستند. هیچ کشوری در دنیا آمار دقیقی از تعداد این کودکان رها شده ندارد طبیعتا در ایران هم آماری در دست نیست چرا که بسیاری از این موارد پنهان هستند.اما ماجرا فقط رابطه نامشروع نیست، دسته دیگر این خانوادهها کسانی هستند که به دلیل مشکلات فراوان از جمله مسائل مالی، فقر، تعداد فرزندان زیاد و... مجبور میشوند کودک خود را سر راه بگذارند. در واقع این خانوادهها چون توان پرداخت هزینههای معیشتی یک بچه جدید را ندارند، به امید زندگی بهتر او را در خیابان و محلههای بالای شهر رها میکنند تا شاید فرد این بچه را به سرپرستی بگیرد و شرایط زندگی بهتری برای او فراهم کند. همین مساله است که در بحث جوانی جمعیت باید مورد توجه قرار بگیرد. ما نمیتوانیم با جلوگیری از فروش وسایل ضد بارداری یا جلوگیری از آزمایشهای غربالگری جمعیت را افزایش دهیم، جمعیتی که بدون پشتوانه به دنیا بیاید نمیتواند برای جامعه مفید باشد و همین مساله میتواند به افزایش کودکان سر راهی هم منجر شود. مساله دیگر نوع نگاهی است به این افراد و خانوادههایی که فرزند خود را رها میکنند میشود. در واقع همه به کودکان رها شده ترحم میکنند اما باید به خانواده و مادری هم که مجبور شده این کار را انجام دهد نگاه کرد و دید چه عاملی باعث شده این مادر بتواند فرزند خود را در خیابان رها کند. نباید او را قضاوت کنیم، هر مسالهای ممکن است باعث بروز چنین اتفاقی شود. بیش از همه فقر و ارتباط نامشروع در این ماجرا دخیل هستند. در مواردی هم بوده که چون فرزند یا فرزندان قبلی از سوی پدری که اعتیاد دارد مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، مادر تنها به این دلیل که فرزند دیگری را به این وضعیت دچار نکند ترجیح میدهد او را در خیابان رها کند، چرا که فکر میکند پیدا کردن او توسط پلیس و فرستادن آن به بهزیستی میتواند امنتر از خانهای باشد که در آن مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. در واقع اگر میخواهیم با چنین پدیدهای مواجه نباشیم یا حتی آمار آن را کاهش دهیم باید دلایل متعدد این امر را مورد بررسی قرار داده و درصدد رفع آنها بر بیاییم.