گرانی ارز و خواب زمستانی بانک مرکزی

۱۴۰۱/۰۸/۱۲ - ۰۱:۲۹:۰۱
کد خبر: ۱۹۳۹۸۱
گرانی ارز و خواب زمستانی بانک مرکزی

آلبرت بغزیان

نرخ دلار دیروز در کانال 34 هزار تومانی قرار گرفت و باعث بروز التهابات فراوانی در اقتصاد شد؛ حدود یک ماه پیش در قالب یادداشتی که در روزنامه «تعادل» چاپ شد به احتمال افزایش نرخ دلار تا مرز 39 تا 40 هزار تومان اشاره کردم و با ارزیابی لایه‌های پنهانی موضوع به مدیران بانک مرکزی و تیم اقتصادی دولت هشدار دادم که تداوم این روند اقتصاد را با خطرات بیشتری مواجه می‌کند. در ادامه هم به زمزمه‌هایی اشاره کردم که برخی مشاوران اقتصادی دولت در خصوص آزادسازی نرخ ارز به محدوده 50 هزار تومانی مطرح کرده‌اند. اما در همان زمان برخی مدیران بانک مرکزی نسبت به این اظهارات واکنش نشان داده و اعلام کردند که بازار ارز در ثبات کامل است و هیچ مشکلی در بازار ارز وجود ندارد. اما گذشت زمان نشان داد که اوضاع آنچنان هم بر وفق مراد مردم نیست. البته ممکن است برخی افراد و جریانات از افزایش نرخ ارز سودهای کلانی به جیب بزنند، اما بدون تردید گرانی ارز باعث زیر و رو شدن بیشتر زندگی مردم می‌شود. بعد از گرانی نرخ ارز خبر رسید که تقاضا برای خرید دلار افزایش پیدا کرده و این تقاضا بدون تردید باعث تداوم روند صعودی نرخ ارز می‌شود. اما دلیل اصلی گرانی نرخ ارز چیست؟ با توجه به اینکه هرگز شفافیت مناسبی در حوزه اطلاع‌رسانی شاخص‌های اقتصادی وجود ندارد؛ اغلب شاهد پخش شایعات غیررسمی در این زمینه‌ها هستیم، از جمله اینکه:

1) برخی معتقدند موضوع گرانی نرخ ارز به عدم احیای برجام و اظهاراتی که مقامات امریکایی در خصوص فاصله گرفتن از توافق مطرح می‌کنند، باز می‌گردد. این دسته از تحلیلگران با اشاره به اهمیت این متغیر می‌گویند که انتشار اخبار ناامید‌کننده در خصوص برجام دلیل اصلی افزایش نرخ ارز است.

2) برخی دیگر از تحلیل‌ها، مرتبط با خروج سرمایه از کشور است، این دست از کارشناسان اعلام می‌کنند که جریان خروج سرمایه از کشور تسریع شده و این روند در بالا رفتن تقاضا برای ارز اثر داشته و نهایتا نوسان آفریده است.

3) سومین دسته از تحلیل‌ها مرتبط با رخدادهای اخیر در کشور است. مبتنی بر این استدلال برخی معتقدند که نابسامانی‌های اخیر باعث شده تا اعتماد عمومی در جامعه کاهش پیدا کند؛ بسیاری از مشاغل آنلاین تعطیل شوند و نهایتا تبعات این رخداد در بازار ارزی خود را نمایان کرده است.

4) تلاش‌های دولت برای جبران کسری بودجه و تامین منابع مورد نیازش، سطح بعدی تحلیل‌ها در خصوص افزایش نرخ ارز را تشکیل می‌دهند. برخی اشاره می‌کنند که دولت با توجه به نیازهای بودجه‌ای‌اش با نرخ ارز بازی می‌کند و هر از گاهی از آن بهره می‌برد تا خواسته‌هایش را محقق کند.

5) بخش دیگری از دلایل هم به ابعاد بین‌المللی تحولات بازمی‌گردد؛ یعنی از آنجا که نرخ تورم ایالات متحده بالا رفته و این نرخ در کنار تورم بالای 40 درصدی ایران شرایطی را ایجاد می‌کند که در هر ماه ارزش پول ملی ایران حداقل 38 درصد نزول کند.

هر کدام از این گزاره‌ها ممکن است دلیل اصلی یا بخشی از دلیل نوسان در بازار ارزی کشورمان باشد، اما واقعیت آن است به دلیل عدم شفافیت در نظام پولی و مالی کشور، هرگز مشخص نمی‌شود که اندازه و حجم هر کدام از این گزاره‌ها در نوسان رخ داده، چقدر است.  تحولات آینده اما احتمالا خطرات بیشتری را ایجاد می‌کنند؛ بر اساس اعلام تحلیلگران طی ماه‌های گذشته، نرخ دلار در معاملات طلا حتی به بالای 39 هزار تومان نیز رسیده بود، اما دولت تلاش کرد تا نرخ ارز را سرکوب کرده و از این طریق به‌زعم خود از حجم انتقادات عمومی بکاهد. باید بدانیم، نرخ ارز در کنار نرخ‌هایی چون نرخ تورم، نرخ بهره و نرخ دستمزد در سطح اقتصاد کلان بر همه بازارهای خرد اثرگذار هستند. در واقع این نرخ‌ها، نرخ‌های مادری هستند که سایه سنگین آنها تا دورترین بازارها تداوم پیدا می‌کند. بنابراین هر نوسانی در این نرخ‌ها، کل اقتصاد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به عنوان یک تحلیلگر و استاد دانشگاه، هنوز متوجه نشده‌ام که آیا رییس کل بانک مرکزی قصد دارد، اجازه بدهد نرخ ارز در بازار آزاد تعیین شود یا به سیستم نرخ ارز شناور مدیریت شده معتقد است؟ در جهان سیستم نرخ ارز شناور مدیریت شده جریان دارد، یعنی نرخ بین دلار و پوند، دلار و یورو، دلار و درهم و... از طریق برخی مناسبات خاص اقتصادی تعیین می‌شود و این گونه نیست که اجازه داده شود، نرخ ارزهای بین‌المللی در عرصه میدانی تعیین شود. در اقتصاد ایران اما دولت‌ها به نرخ ارز به عنوان یک ابزار نگاه می‌کنند که از طریق آن می‌توانند مشکلاتی چون کسری بودجه، کمبود منابع، نقدینگی و... را حل کرد. در حالی که یک چنین برخوردی با نرخ ارز باعث بروز نوسانات جدی در کل اقتصاد می‌شود. البته ممکن است در کوتاه‌مدت مشکل کسری بودجه دولت را حل کند، اما در بلندمدت اقتصاد ایران را با مشکلات عدیده‌ای چون افزایش تورم، فقر و... مواجه می‌کند. بنابراین با این دست فرمان، باید منتظر نوسانات بیشتری در بازار ارز و متعاقب آن در سایر بازارها باشیم. نوساناتی که سفره مردم را کوچک‌تر و معیشت آنها را تنگ‌تر می‌کند.