تفاسیر عجیب از روابط تجاری در جهان
حسن بهشتیپور
این روزها تفاسیر عجیبی در برخی رسانههای اصولگرا در خصوص مناسبات چین با کشورهای عربی مطرح میشود که واقعا عجیب است. در این دسته از ارزیابیها عنوان میشود با توجه به اینکه بستن قراردادهای نجومی چین با کشورهای حاشیه خلیج فارس منجر به دوری این کشورها از غرب و امریکا میشود، بنابراین این قراردادها به نفع منافع راهبردی ایران است! اساسا اینکه در تحلیل یک خبر و یک رخداد سیاسی، این اندازه فضاسازی میشود، یعنی یک بازی سیاسی جریان دارد. از این نوع فضاسازیها، در سایر بخشها و گزارههای ارتباطی نیز مشاهده شده است. متاسفانه حوزه سیاسی ما، بدل به عرصه رقابتهای جناحی شده است؛ وگرنه انجام یک سفر هر اندازه مهم باشد، آیا میتوان تصور کرد که رویکرد کشوری مثل عربستان سعودی که سالها و دهههای متمادی با غرب روابط راهبردی دارد، به دلیل یک سفر تغییر یابد. اولا که باید توجه داشته باشیم، سیاست عربستان سعودی پس از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان به سمت موازنه مثبت میل کرده است. یعنی همچنانکه با غربیها شامل امریکا و اروپا روابط نزدیکی دارد، با روسیه در حوزه نفت و انرژی همکاری میکند. بر خلاف ایران که موازنه منفی مورد ریشهدارش را بدل به نوع خاصی از سیاست یکجانبه کرد که نتیجه آن امروز باعث دوری شرکای تجاری از ایران شده است. عربستان نه فقط با غرب بلکه با چین هم در بخشهای مختلف اقتصادی همکاری دارد. از جمله به دنبال تاسیس نیروگاه هستهای با مشارکت چین است. در واقع عربستان آن بخشهایی که کشورهای غربی حاضر به همکاری مشترک نیستند را با سایر شرکای تجاریاش ساماندهی میکند. عربستان سعودی، تلاش میکند تا موازنه مثبت با کشورهای مختلف (غرب و شرق) ایجاد کند. باید بدانیم عربستان هرگز روابط راهبردیاش با غرب را فدای رابطه با چین نمیکند. این روابط ریشهدار است و دهههای مستمر و قرنها سابقه دارد. ضمن اینکه عربستان نمیخواهد همه تخم مرغهای خود را در سبد چین و روسیه بگذارد. همه دیدند، عربستان در برابر درخواست امریکا برای افزایش تولید نفت بیشتر ایستادگی کرد و با هماهنگی با روسیه تولید نفت را افزایش نداد. تصمیمی که هرچند باعث دلخوری بایدن شد، اما چون در راستای منافع ملی عربستان بود، مورد قبول قرار گرفت و همه آن را درک و تایید کردند. این رفتارهای عربستان پاسخی است برای همه افراد غیرآگاهی که میگویند، عربستان نوکر امریکاست و آب بدون اجازه امریکا نمیخورد و گاو شیردهی است که فقط منفعت به امریکا و اروپا میرساند. این تلقیها اشتباه است و کمکی به ایران نمیکند. ایران باید تصویر واقعی از مناسبات ارتباطی خود با سایر کشورها و مناسبات ارتباطی سایر کشورها با هم داشته باشد. اگر واقعبینانه نگاه شود، عربستان به دنبال تامین منافع خود است . شرکای مختلفی را پیدا کرده و با همه کار میکند. در سوی دیگر، چین هم تلاش میکند در راستای منافع ملیاش با عربستان وکشورهای حاشیه خلیج فارس رابطه برقرار کند تا طرح یک کمربند یک جاده را اجرا کند. چرا با ایران اجرا نمیکند؟ چون ایران تحریم است. اگر تحریمهای ایران برداشته شود، شک نکنید، چین هم با ما قرارداد میبندد. برخی افراد و جریانات در ایران تصور میکنند با اتکا به چینی که بیش از 2هزار میلیارد دلار در امریکا سرمایهگذاری کرده، میتوانند امریکا را دور بزنند یا یک سیاست مستقل بینالمللی شکل دهند. چین خودش آویزان امریکاست و بده بستانهای بزرگ در این کشور دارد. امریکا و چین هم رقابت دارند و هم همکاری دارند. آمار تجارت خارجی امریکا با چین اخیرا منتشر شده است. 470میلیارد دلار رقم تجاری میان دو کشور است. این رقم تجاری میان دو کشور بیسابقه است. این دو کشور هم با هم رقابت میکنند و هم با هم همکاری دارند. ایران هم به جای اینکه اینقدر ناراحت شود که چرا چین با امریکا روابط اقتصادی بالا دارد، روابطش را با عربستان، چین، اروپا و امریکا بهتر کند. به هر حال روزی باید مشکلات ایران و امریکا حل و فصل شود.اینگونه که نمیتوان ادامه داد. در کل عربستان، چین، قطر، مصر، بحرین و... همگی در راستای منافع ملی خود روابط تجاریشان را ساماندهی میکنند. تنها ایران است که در آن، مناسبات سیاسی و ایدئولوژیک بر روابط اقتصادی و راهبردیاش سایه انداخته است.