همهچیز به نداشتن قدرت خرید ختم میشود
گلی ماندگار| وقتی از قدرت خرید افراد صحبت میکنیم، اولین چیز همان سبد معیشتی است که این روزها مردم برای تامین آن هم با مشکلات زیادی مواجه شدهاند. با اینکه قرار نبود کالاهای اساسی افزایش قیمت داشته باشند، و دولت وعده ثابت نگه داشتن قیمتها را به مردم داده بود، اما طی همین چند روز قیمت ارز با نوسانهای چشمگیری همراه بود، ناگهان قیمت برخی اقلام خوراکی هم افزایش پیدا کرد، گوشت چرخکرده بستهبندی از 190 هزار تومان به 204 هزار تومان رسید. مرغ 10 هزار تومان گران شد، برنج از کیلویی 125 هزار تومان به کیلویی 140 هزار تومان رسید و....
در همین چند روز نهتنها قیمت اقلام خوراکی که حتی قیمت ماشینهای تولید داخل هم به طرز غیرقابل باوری افزایش پیدا کرد، حالا دیگر آن رانندهای که از صبح تا شب با ماشین پرایدش در حال مسافرکشی است میتواند مدعی شود که سوار ماشین 300 میلیونی شده است. در واقع ما حالا میلیونرهایی هستیم که حتی پول بنزین ماشینهایمان را هم به سختی فراهم میکنیم و میلیاردرهایی که توان پرداخت شارژ آپارتمان خود را نداریم. وقتی اقتصاد از هر طرف افسار پاره میکند و بر هیچ اصل و اساسی استوار نمیماند، دیگر نمیتوانیم توقع داشته باشیم، که هزینههای زندگی ما منطقی باشند.
به هر حال اما این روزها از آنجایی که همهچیز به نداشتن قدرت خرید باز میگردد، نه تنها تامین هزینههای معیشت و پوشاک برای خیلیها سخت شده که تامین هزینه تعویض وسایل خانه اگر دچار خرابی یا سوختگی هم بشوند، مصیبت تازه به مصیبتهای قبلی اضافه میکند و همین است که رییس اتحادیههای لوازم خانگی از کاهش 80 درصدی فروش کالاها خبر میدهد. در واقع مردم در هر زمینهای قدرت خرید خود را از دست دادهاند، همانطور که خیلیها دیگر توان خرید لوازم الکترونیک ندارند و بیشتر به تعمیر آن روی میآورند، خیلیها هم دیگر توان خرید یخچال و ماشین لباسشویی و... را ندارند و سعی میکنند در صورت خرابی و فرسودگی فقط به فکر تعمیر آن باشند.
مجوز افزایش قیمت داده نشد اما...
به گفته رییس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی با توجه به شوکهای روانی ایجاد شده در بازار لوازم خانگی بعد از نوسانهای نرخ ارز، شرکتها به شکل رسمی هیچگونه افزایش نرخی را اعمال نکردند و نتوانستند مجوز افزایش قیمت لوازم خانگی را از سازمان حمایت و سازمان صمت دریافت کنند. حال سوال اینجاست که آیا واقعا دریافت نکردن مجوز افزایش قیمت میتواند به عدم افزایش آن در بازار بینجامد.
فریدون یکی از فروشندگان لوازم خانگی به «تعادل» میگوید: ماههاست که بازار لوازم خانگی با رکود مواجه است، اما این افزایش ناگهانی نرخ ارز هم خود عامل دیگری بود چرا که بالاخره تولیدکنندگان و واردکنندگان لوازم خانگی هم باید به فکر سود سرمایه خود باشند، اگر قرار باشد، لوازم را با همان قیمت دلار 28 هزار تومانی بفروشند و با دلار بالای 40 هزار تومان جایگزین کنند، قطعا ورشکسته خواهند شد. اینکه وزارت سمت مجوز افزایش قیمت نمیدهد، مسالهای است که بهطور رسمی عنوان میشود اما در بازارغیر رسمی این نرخ دلار است که قیمت نهایی اجناس را تعیین میکند.
او میافزاید: طی سه هفته گذشته قیمتها با نوسان رو به رو شده است، البته خیلی از شرکتها فروش خود را متوقف کردهاند، برخی دیگر که در نمایشگاهها اجناس را به فروش رساندهاند، تحویل ندادهاند، مثلا یخچال فریزر ایرانی که تا دو هفته پیش قیمتی معادل 28 میلیون تومان داشت، بیش از 32 میلیون تومان افزایش قیمت داشته است. البته این افزایش 4 میلیونی هم نمیتواند تضمینکننده سود سرمایه باشد اما به هر حال وضعیت به این شکل رقم میخورد.
فروشی در کار نیست
علی یکی دیگر از فروشندگان لوازم خانگی در خیابان امینحضور نیز به «تعادل» میگوید: فعلا فروشی در کار نیست، قیمتها به قدری بالا رفته که کسی جرات نمیکند حتی درباره آن سوال کند. در حال حاضر بیشتر مردم به سراغ تعمیر لوازم خانگی خود میروند. کسانی هم که مجبورند جهیزیه تامین کنند بیشتر به دنبال خرید قسطی هستند، تا همین سه سال پیش میشد با 80 میلیون تومان یک جهیزیه کامل درست کرد اما الان برای خرید سه قلم کالای ایرانی جهیزیه از قبیل یخچال و ماشین لباسشویی و ماشین ظرفشویی باید مبلغی بالای 80 میلیون تومان پرداخت کنی و این برای خیلی از خانوادهها سخت است.
ساختمان آلومینیوم و بازار سکه تعمیرکاران
یکی از مجتمعهایی که در خیابان جمهوری قرار دارد و از قدیم محل تعمیر لوازم خانگی به شمار میرفته ساختمان معروف آلومینیوم است، ساختمانی با بیش از 6 طبقه و راهروهای تو در تو و مغازههای کوچک و بزرگی که پر است از لوازم خانگی تعمیری. هر چه مغازههای فروش لوازم خانگی سرشان خلوت است، این ساختمان پر از رفت و آمد و هیاهوست. افراد زیادی با ساکهای بزرگ لوازمی را که برای تعمیر آوردهاند حمل میکنند، برخی میتوانند صاحب مغازه را راضی به تعمیر کنند و برخی دیگر با سری افکنده از پاسخهای منفی که دریافت میکنند از ساختمان خارج میشوند.
آقا سیروس یکی از این تعمیرکاران به «تعادل» میگوید: مردم چارهای ندارند، وقتی قیمت یک جارو برقی الان به بیش از 8 تا 10 میلیون تومان رسیده یا یک چرخ گوشت را باید بالای 20 میلیون تومان بخری، ترجیح میدهی هر چقدر هم فرسوده و از کار افتاده باشد به تعمیر کردنش دلخوش کنی.
او میافزاید: در حال حاضر 90 درصد مردم توانایی خرید لوازم خانگی نو را ندارند، به همین خاطر به سراغ تعمیرات میآیند، لوازمی را اینجا میآورند که واقعا دیگر قابل استفاده نیست، اما صاحب آن اصرار میکند که تعمیرش کنیم و ما هم تمام سعی مان را میکنیم. اما این وضعیت تا کی میخواهد ادامه پیدا کند؟
تقاضا نباشد تولید معنایی ندارد
خسرو بهرامی، فعال صنفی نیز در این باره به «تعادل» میگوید: تقاضا برای خرید لوازم خانگی بهشدت کاهش داشته و در چنین شرایطی تولید بیشتر هیچ معنایی ندارد، در واقع تولیدکننده ترجیح میدهد، چرخ کارخانه از حرکت بایستد تا اینکه مجبور باشد، تولیداتش را در انبار نگه دارد و دچار فرسودگی شود. مساله این است که قدرت خرید مردم هر روز کمتر و کمتر میشود، افراد زیادی برای تامین معاش مشکل دارند، پس حتی به فکر خرید لوازم غیر ضروری هم نمیافتند. خیلیها میپرسند چرا تولیدات داخل باید اینقدر افزایش قیمت داشته باشند، پاسخ این است که از 100 درصد تولیدات داخل تنها 30 درصد آن در داخل تولید میشود و بقیه قطعات وارداتی هستند و با دلار خریده میشوند.
او میافزاید: این مشکل فقط در بخش لوازم خانگی وجود ندارد، در بخشهای دیگر تولیدی هم این مساله هست، در بخش دارو و تولیدات دیگر ما بخش عمدهای از نیازمان را با واردات بر طرف میکنیم و همین مساله باعث میشود که هر گونه افزایشی در قیمت دلار بر روی نرخهای تولیدات داخلی هم تاثیر مستقیم داشته باشد.
این فعال صنفی اظهار میدارد: وقتی اقتصاد دچار اختلال میشود به تمام جوانب لطمه وارد میکند، هم تولید هم واردات و هم معیشت به طرق مختلف دچار اختلال و از هم پاشیدگی میشوند. در شرایط کنونی هم وقتی قیمت ماشینهای تولید داخل به ناگاه این میزان افزایش پیدا میکند که پراید به بیش از 290 میلیون میرسد، خب نمیتوانیم توقع داشته باشیم که لوازم خانگی ارزان شود، چون این لوازم هم حتی اگر تولید داخل باشند، باز هم از قطعات خارجی برای ساخت آنها استفاده میشود.
آخرین اعداد خط و نرخ فقر بر اساس آخرین دادههای موجود، برای سال ۱۴۰۰ بوده و خط فقر برای سال ۱۴۰۱ بر اساس برآوردها بهطور متوسط در کل کشور بهطور سرانه ۲.۸۵ میلیون تومان برای خانوار چهارنفره در حدود ۷.۷ میلیون تومان است. این عدد برای خانوار چهارنفره و سهنفره در شهر تهران برای سال ۱۴۰۱ در حدود ۱۴.۷ و ۱۱.۹ میلیون تومان برآورد میشود.
خط فقر تهرانیها 15 میلیون برآورد شد
تمام این اتفاقات در حالی رخ میدهد که بر اساس گزارش رسمی وزارت کار خط فقر برای یک خانواده 5 نفره تهرانی به 15 میلیون تومان رسیده است، این آماری است که وزارت کار در روز 12 دی ماه 1401 اعلام کرد. این در حالی است که بسیاری از افراد قدرت خریدشان هر روز کاهش پیدا میکند.
البته رقم اعلام شده برای خیلی از خانوادههایی که حقوق کارگری دریافت میکنند با خلایی 8 میلیون تومانی مواجه است. خلایی که معلوم نیست از کجا و چگونه باید پر شود، در این شرایط نباید انتظار داشت که خرید لوازم غیر ضروری که البته داشتن یخچال و ماشین لباسشویی و گاز خوراکپزی و... را نمیتوان جزو لوازم غیر ضروری به حساب آورد، در سبد خرید افراد جایی داشته باشد.