زلزله در کمین تهران؟
فریبرز ناطقی الهی| زلزله اخیر در ترکیه با 7.8دهم ریشتر یکی از تکانههای شدیدی است که طی سالهای اخیر در پهنه خاکی به وقوع پیوسته است. اما همزمانی و نزدیکی وقوع زمینلرزه در ترکیه با زلزله خوی در ایران، این پرسش را برای بسیاری ایجاد کرده که آیا ارتباطی میان این دو زمینلرزه وجود دارد و اینکه آیا میتوان وقوع زمینلرزه در ترکیه را باعث جنبش در گسلهای ایران تلقی کرد؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت هرچند گسلها در مناطق مختلف با هم در ارتباط هستند، اما بر اساس علم موجود در جهان، این گسلها برای اثرگذاری بر یکدیگر باید حداقل در مجاورت هم باشند. زلزله خوی و زلزله ترکیه دو صفحه گسلی متفاوت هستند، این دو گسل هرچند میتوانند روی هم اثر بگذارند اما بر اساس دادههای موجود نمیتوان این ارتباط را محسوس دانست.
اگر بخواهیم بهطور قطع در این زمینه اظهارنظر کنیم باید حداقل 6ماه تا یک سال بر روی دادهها و گزارشهای پیشگاههای مختلف دنیا در خصوص زلزله کار کنیم تا بتوانیم تصویری از احتمالات ارتباط این دو زمینلرزه به دست آوریم. اگر فردی در حال حاضر بهطور قطع درباره یک چنین ارتباطی صحبت کند، بدون پایه و اساس است و نمیتوان حساب جدی روی آن باز کرد.
این دو زلزله (خوی و ترکیه) از هم مستقل هستند، زمینلرزهها دوره بازگشت دارند و رخ میدهند، اما چون انسانها و جوامع غیر توسعهیافته دچار فراموشی میشوند، تصور میکنند اگر زلزلهای در خوی رخ داد، ممکن است با تکانهای تازه در جنوب ترکیه هم ارتباط داشته باشد. حتی احتمال دارد 200سال قبل یک چنین تکانههایی با این میزان قدرت در این دو منطقه رخ داده باشند، اما چون در گذشته ثبت و ضبط نمیشدند، این تصورات و ترسها برای برخی در ایران ایجاد شده است.
این تکانهها در شمال سوریه، جنوب ترکیه و شمال عراق رخ داده است، پهنههایی که زلزلهخیز هستند. شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که نشان میدهد، هر از گاهی تکانههای شدید در این مناطق رخ داده است. البته تکانهای که در ترکیه به وقوع پیوسته است، بسیار بالا بوده و قدرت تخریبی زیادی دارد. قابل پیشبینی است میزان تلفات در سوریه، ترکیه و عراق حتی تا 10هزار نفر هم بالا برود، چرا که این تکانهها در منطقهای رخ داده است که ساخت و سازهای مقاومی در آنها وجود ندارد. گسلهای این پهنه مشخص است و این زمینلرزهها طبیعی است.
البته نباید فراموش کرد زلزله 7.8 دهم ریشتر زلزلهای است که میتواند منطقه را کُن فیکون کند. با عبور از این پرسشها باید دید پیام این زمینلرزه برای ایران چه میتواند باشد؟ مهمترین درس ایران از این تکانه این است که ایران چندین برابر ترکیه، لرزهخیزتر است، بنابراین خطر زلزله برای ایران جدیتر است. این خطر به خصوص درباره کلانشهری چون تهران بحرانی است.
نحوه ساخت و ساز در پایتخت ایران، بافتهای فرسوده فراوان و عدم توجه به مقاومسازی ساختمانها به گونهای است که ایران را با خطرات فراوانی مواجه میسازد. احداث کوچههایی با عرض کم و ساخت ساختمانهای چند طبقه در این کوچههای کوچک، خطرات فراوانی را یادآور میشود.
30سال است که اساتید و کارشناسان در این زمینه هشدار میدهند، اما عملا در راستای مقاومسازی و مدیریت بحران زمینلرزه احتمالی، کاری نشده است. مهمترین نگرانی همگی ما زلزله احتمالی در تهران است. این تکانه میتواند بزرگترین فاجعه در تاریخ بشریت را ایجاد کند. حتی روند امداد و نجات هم در این شهر با محدودیتهای بسیاری مواجه است. این خطری است که هر روز و هر ماه و هر سال ممکن است رخ دهد، اما فکری برای آن نشده است.
برخی از تحلیلگران معتقدند، وقوع یک چنین زمینلرزهای تهران را با خطر تلفاتی حول و حوش 1.5میلیون تا 6میلیون نفر روبهرو کند. برای جلوگیری از یک چنین فاجعهای لازم است از همین امروز اقدامات لازم تدارک دیده شود. از یک طرف تهران نیازمند اصلاح در روند ساخت و ساز و بیمه ساختمانها است. از سوی دیگر باید از ساخت و ساز در نزدیکی گسلها جلوگیری شود. بدون این پیشبینیها همانطور که اشاره کردم، وقوع یک فاجعه در پایتخت ایران نزدیک است.
ای کاش مسوولان کشور این هشدارها را جدی بگیرند و تصور نکنند، مرگ برای همسایه است. باید از کشورهایی که توانستهاند در برابر این خطرات مصونیت ایجاد کنند، الگوبرداری کنیم و به گونهای برنامهریزی کنیم که وقوع حوادث طبیعی نتواند تلفات سنگینی در این کشور ایجاد کند.