نوشین منافی
متاسفانه این روزها خبر مسمومیتهای سریالی در مدارس کشور هم باعث شده تا سلامت جسمی دانشآموزان به خطر بیفتد و هم از طرفی میتواند تاثیر بسزایی در به خطر انداختن سلامت روحی آنها داشته باشد. هر چند که این گازهای سمی به گفته برخی مسوولان و کارشناسان تاثیرات بلندمدت بر سلامت جسمی دانشآموزان ندارند، اما از تاثیراتی که این اتفاق میتواند بر سلامت روان آنها داشته باشد نباید غافل شد. متاسفانه چنین حوادثی برای برخی میتواند تبدیل به تروما شود.
برخی از افراد میتوانند به راحتی از این مسائل عبور کنند و به عنوان یک خاطره از دوران تحصیل به آن فکر کنند، اما برخی دیگر وقتی چنین اتفاقی برایشان رخ میدهد از نظر روحی و روانی تاثیرات عمیقی میپذیرند و این حادثه میتواند تا مدتها ذهن و فکر آنها را درگیر کرده و حتی دچار تروما بعد از حادثه شوند.
به همین خاطر باید والدین و البته آموزش و پرورش ترتیبی بدهند که این دانشآموزان بتوانند از خدمات مشاوره و روانشناسی برخوردار شوند تا بتوانند تاثیرات منفی این حادثه را از ذهن و روان خود پاک کنند. چنین اتفاقاتی آن هم در محیطی که قرار است بعد از خانه و خانواده امنترین مکان برای بچهها باشد، تا حد زیادی به اعتماد آنها لطمه وارد میکند.
از سوی دیگر انگیزه آنها برای ادامه تحصیل را با توجه به این ترس که ممکن است دوباره در شرایط مشابهی قرار بگیرند تا حد زیادی در افراد از بین میبرد. کودکان زیادی در این حادثه آسیب دیدهاند، این آسیبها فقط جسمی نیست، به خصوص در کودکان با سنین پایینتر به خصوص دانشآموزان مقطع ابتدایی چنین تاثیراتی میتواند عمیقتر هم باشد. بچهها ممکن است دچار ترس مرضی شوند. هر بویی آنها را به وحشت بیندازد. از رفتن به مدرسه خودداری کنند. حتی دیگر حضور در جامعه هم برای آنها همراه با ترس باشد.
چنین تاثیراتی اصلا دور از ذهن نیست. باید به این مسائل عمیقا توجه کرد. در حال حاضر بیش از هر چیز سلامت جسمی دانشآموزان برای خانواده مهم است، اما از سلامت روحی آنها هم نباید غافل شوند. مدرسه همیشه برای دانشآموزان جدای از اینکه محل کسب علم و دانش بوده جایی بوده برای گردهمایی دوستانه. بسیاری از بچههایی که در مدرسه رفتن تنبلی میکنند وقتی به وقت گذراندن با دوستانشان میاندیشند، زحمت رفتن به مدرسه را قبول میکنند. در واقع به خصوص برای دانشآموزانی که به سختی پذیرفتهاند که به مدرسه بروند چنین اتفاقاتی باعث میشود تا آنها بیشتر از قبل به فکر ترک تحصیل و خودداری کردن از رفتن به مدرسه بیفتند. این تاثیرات میتواند در آینده بچهها نقش بسزایی داشته باشد. به همین منظور باید این دانشآموزان مورد بررسی روانشناختی قرار بگیرند.
باید تمامی ترس از این حادثه را با جزییات بیان کرده و بتوانند آن را پشت سر بگذارند، در چنین شرایطی آموزش و پرورش این وظیفه را دارد تا چنین خدماتی را به صورت رایگان در اختیار دانشآموزان قرار دهد. متاسفانه بحث دیگری که در این میان مطرح میشود، بزرگ نمایی یا شاخ و برگ اضافه دادن به اتفاقاتی است که در حال رخ دادن است، همین اخبار میتواند تاثیر منفی در روحیه دانشآموزان داشته باشد. در حال حاضر حتی آن دسته از دانشآموزانی که چنین اتفاقی را تجربه نکردهاند، با ترس به مدرسه میروند، هر لحظه انتظار میکشند که این اتفاق در محل تحصیل آنها هم رخ بدهد، این دست
هراس افکنیها هر چند که در بسیاری از موارد ناخواسته اتفاق میافتد اما میتواند تاثیرات بلندمدتی بر روح و روان دانشآموزان داشته باشد. والدین تا جایی که میتوانند باید آنها را از کانون اخبار دور نگه دارند، در ضمن باید روشهایی را برای مقابله با چنین اتفاقی به آنها آموزش دهند، اما این آموزش نباید به گونهای باشد که ایجاد وحشت کند. به هر حال شرایط عادی نیست و این عادی نبودن شرایط نباید باعث شود تا فرزندان ما که در واقع آیندهسازان این مرز و بوم هستند در دام ترسهایی بیفتند که میتواند آنها را از رسیدن به اهدافشان دور کند.