روایت عریان فساد در حوزه ورزش
مسعود فریدونی
دوشنبه شب، میلیونها مخاطب برنامههای ورزشی و غیر ورزشی، شاهد برنامهای بودند که در یک سوی آن علی فتحاللهزاده و مظلومی (مدیرعامل و عضو هیاتمدیره استقلال) و در سوی دیگر، قربانزاده (رییس سازمان خصوصیسازی) نشسته بود. مناظره برگزار شده، دوشنبه شب در شبکه 3سیما، اما یکی از نمونههای عالی از وجود مدیریت غیرحرفهای، غیرشفاف و غیرپاسخگو در اتمسفر مدیریت ورزشی کشور است. ساختاری که در طول تمام دهههای گذشته بدون تخصص و شفافیتهای لازم در راس هرم مدیریت ورزشی کشور حضور پیدا کرده و باعث بروز مشکلات فراوانی برای ورزش کشور شدهاند.
همانطور که مشاهده شد و مخاطبان دیدند، علی فتحاللهزاده مدیرعامل استقلال نتوانست پاسخهای درستی به ابهاماتی که در خصوص هزینههای مالی و ضرورتهای مدیریتی و مالی در یک باشگاه ورزشی از سوی رییس سازمان خصوصیسازی مطرح شد، دهد. این امر نشان میدهد، مدیریت ورزشی کشور چه در حوزه باشگاهی و چه در بخش ستادی در وزارت ورزش دچار نقصانهای فروانی است. مشکلاتی که به این شکل بروز میکند و مشکلات فراوانی را برای بخش ورزشی کشور ایجاد میکند. یکی از نمونههای این نوع بحرانها را میتوان در ماجرای حذف استقلال از بازیهای لیگ قهرمانان آسیا به عینه مشاهده کرد. میلیونها طرفدار تیم آبی بدون اینکه بدانند، چرا؟ شاهد حذف تیم محبوب خود از بالاترین سطح باشگاهی آسیا بودند. اما برای رفع این مشکل چه باید کرد؟ دولتها در ایران ابتدا میبایست تصدیگری خود در باشگاههای ورزشی را کاهش دهند تا باشگاهها در بستر بخش خصوصی به فعالیت بپردازند و از فساد اقتصاد دولتی دور شوند. اگر باشگاهها در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرند، بدون تردید شاهد یک چنین مشکلاتی نخواهیم بود و اینگونه حیف و میل کردن اموال در آن مشاهده نمیشود.
بخش خصوصی برای هزینهکرد هر ریال و هر دلار، برنامهریزی میکند و خواستار پاسخگویی عوامل و مدیران است. اما همانطور که اقتصاد کلان دولتی فساد میآفریند، مدیریت ورزشی دولتی هم همراه با فساد و مشکل است. اگر یک باشگاه یا شرکت ورزشی سهامدارانی داشته باشد که این سهامداران بتوانند نظارت عالیه بر هزینهکردها داشته باشند، یک چنین مشکلاتی به وجود نمیآیند. اما با توجه به اینکه مدیران ورزشی از بودجههای دولتی استفاده میکنند مشخص نمیشود، باشگاهها چه هزینههایی صرف کردهاند و چه سرمایهگذاریهایی داشتهاند. در کشورهای توسعهیافته اروپایی باشگاهها از الگوی فیرپلی مالی استفاده میکنند. بر اساس این ایده، شفافیت در فعالیتها در بالاترین سطح قرار دارد و هر دلار هزینهکرد باشگاهها کاملا مشخص است.
مدتی قبل یوونتوس با تنبیههای فراوانی مواجه شد چون، در خصوص هزینههای خود شفافسازی لازم را نداشت. در ایران اما یک چنین بایدهایی مورد توجه قرار ندارد و سالهاست که باشگاهها در یک فضای غیرشفاف به فعالیت میپردازند. برخی معتقدند که مدیران ورزشی لازم نیست که حتما نسبتی با ورزش داشته باشند و مدیران اقتصادی و سیاسی و... میتوانند، فعالیت کنند. این گزاره هم در کوتاهمدت قابلیت اجرایی شدن دارد. حوزه ورزش ریزهکاریها و ضرورتهایی دارد که با سایر حوزههای اقتصادی و سیاسی متفاوت است.
لازم است تربیت مدیران ورزشی و مهمتر از آن استفاده از این مدیران در سطوح ورزشی مورد توجه مسوولان قرار بگیرد تا شاهد یک چنین اتفاقاتی در حوزه مدیریت کلان ورزشی نباشیم. نباید فراموش کرد که مدیریت در باشگاههای بزرگ ورزشی مانند استقلال و پرسپولیس با طرفداران دهها میلیونی خود، نیازمند تخصص و دانش فراوانی است. لازم است نسل تازهای از مدیران ورزشی متخصص در کشورمان به کار گرفته شوند تا دیگر شاهد مشکلاتی که برای استقلال رخ داده نباشیم.