بحران تورم و بی‌توجهی مسوولان

۱۴۰۲/۰۲/۲۵ - ۰۴:۵۳:۲۵
کد خبر: ۲۰۵۸۹۵
بحران تورم و بی‌توجهی مسوولان

چند سال پیش در نیمه‌های دهه 90 بود که تخم‌مرغ ناگهان از هر عدد 140 تا 150 تومان به هر عدد 300 تومان افزایش پیدا کرد، همان موقع وقتی خبرنگاری برای پرسیدن قیمت روز تخم‌مرغ به نماینده‌های مجلس زنگ زده بود، از 20 نماینده هیچ‌کدام نتوانسته بودند قیمت دقیق تخم‌مرغ را به خبرنگار بگویند. یعنی هیچ کدام آنها از این افزایش قیمت ناگهانی خبر نداشتند، امروز هم وقتی همان تخم‌مرغ‌ها بعد از گذشت 7 یا 8 سال به دانه‌ای 3 هزار 800 تومان رسیده قطعا خیلی از مسوولان قیمت آن را نمی‌دانند.

چرا که اگر می‌دانستند، قطعا برای این قوت لایموت بسیاری از مردم که دیگر دستشان به گوشت و مرغ نمی‌رسد کاری می‌کردند. اینکه به قول یکی از روزنامه‌های اصولگرا وقتی از پارکینگ خانه به پارکینگ محل کار می‌روند قطعا هم نمی‌توانند خبری از قیمت‌ها داشته باشند. بسیاری از آنها نه از خرید روزانه مردم خبر دارند و نه می‌دانند این میزان گرانی چه بلایی بر سر تعداد قابل توجهی از این مردم که انتظار ازدواج و فرزندآوری و... از آنها دارند آورده است.

اگر وکیلان ملت به آنچه در حال رخ دادن است توجه داشتند باید دولت و وزیران و تمامی مسوولانی را در که در زمینه کاری خود کوتاهی کرده‌اند و وضعیت اقتصادی مردم را به اینجا کشانده‌اند مورد بازخواست قرار دهند. اما چه وکیلانی که خود حالا دارند با خبر گرفتن ماشین‌های شاسی‌بلند سر و کله می‌زنند و به این فکر هستند تا برای به حاشیه بردن خبرهایی که حول مجلس می‌گردد خبرهایی در مورد گرفتن همین ماشین‌ها توسط کارکنان دولت و وزیران و... منتشر کنند.

در واقع دغدغه آنها نه گرانی‌هایی است که جان مردم را به لب رسانده و نه معیشتی است که هر روز و هر روز در خطر نابودی قرار دارد که اگر بود شاید واقعا شرایط اقتصادی کشور اینگونه نمی‌شد. حالا وکیلان ملت نه تنها از قیمت مرغ و تخم‌مرغ خبر ندارند که دستخوش می‌گیرند تا روزی افزایش قیمت بی‌رویه ماشین‌های غیراستاندارد هم سرپوش بگذارند.

هر چند زندگی برای درصد زیادی از مردم سخت می‌گذرد، هر چند فقر دامن بسیاری را گرفته هر چند بسیاری از جوانان به دنبال پیدا کردن شغل از این کارگاه به آن کارگاه و از این شرکت به آن شرکت می‌روند و در نهایت دست خالی  باز می‌گردند، اما مساله اینجاست که ما حداقل امنیت داریم.

اما این امنیت نه شغلی است نه معیشتی و نه حتی اقتصادی. اینکه هنوز مساله حقوق کارگران حل نشده است و معلوم نیست در سال 1402 قرار است چه میزان دریافتی داشته باشند هر چند که دولت یک طرفه مبلغ 8 میلیون و 200 هزار تومان را بدون توجه به میزان تورم و مشکلات اقتصادی به تصویب رسانده اما... صدای بازنشستگان و معلمان هم هر روز به دلایل مختلف از جمله عدم دریافت به موقع معوقات یا دریافت حقوق‌هایی که   کفاف خرج و دخلشان را نمی‌دهد، بلند است اما همچنان گوش شنوایی برای هیچ یک از این مشکلات وجود ندارد. به هر حال این وضعیت باعث می‌شود تا شمار بیشتری از مردم امنیت معیشت خود را از دست بدهند، شمار بیشتری از مردم سفره‌هایشان کوچک‌تر شود، این وضعیت فقر را در جامعه گسترش می‌دهد و گسترش فقر در جامعه پیامدهای اجتماعی زیادی به دنبال خواهد داشت.

در واقع این بی‌توجهی مسوولان به افزایش تورم خبر نداشتن آنها از قیمت‌ها و عدم کنترل افسار گسیخته تورم می‌تواند باعث بروز مشکلات بسیاری برای خانواده‌ها شود، مشکلاتی از جمله خودکشی، فحشا، طلاق و.... در واقع این بی‌توجهی‌ها به آسیب‌های اجتماعی دامن می‌زند، وضعیت را بغرنج می‌کند و در نهایت امنیت اجتماعی را هم از بین می‌برد. مساله اینجاست که نمی‌توان با برگزاری نشست و سخنرانی و دادن وعده‌هایی که هیچ ضمانت اجرایی ندارند، اقتصاد را بهبود بخشید. با شعار نمی‌توان به جنگ مشکلات معیشتی مردم رفت. شرایط بحرانی‌تر از آن است که کسی بخواهد از زیر بار مسوولیت شانه خالی کند.