هیچ کس پاسخگو نیست
ماجرای مفقود شدن 48 تخته فرش نفیس کاخ سعدآباد این روزها به یکی از خبرهای داغ تبدیل شده است، اینکه بعد از گذشت چند سال ماجرای مفقود شدن این فرشها به سرخط خبرها رسیده هم خود جای سوال دارد. اینکه به گفته برخی این فرشها طی سالهای 92 تا 95 مفقود شدهاند یک بحث است و اینکه میراث فرهنگی در جوابیهای اعلام کرده ساختمانی که فرشها در آن قرار داشته زیرنظر ریاستجمهوری بوده و ربطی به میراث فرهنگی نداشته و محافظت از آن ساختمان نیز جزو وظایف سازمان میراث فرهنگی نیست.
این اولینبار نیست که مسوولان برای قبول بار مسوولیتی اتفاقی که رخ داده راهکار پاسکاری را در پیش میگیرند و هر کدام سعی دارند مسوولیت این اتفاق را به گردن دیگری بیندازند. همانطور که در مورد اختلاسهای میلیاردی این اتفاق رخ داد همانطور که در مورد فیشهای حقوقی نجومی و املاک نجومی و... چنین اتفاقاتی رخ داد و هیچ کس مسوولیت هیچ کدام از این جریانها را به عهده نگرفت. حالا هم 48 قطعه فرش به ارزش 127 میلیارد تومان مفقود شده است. نه از یک خانه یا یک اداره از ساختمان حافظیه مرکز دیپلماسی – سیاسی ریاستجمهوری، نزدیک کاخ موزه سعد آباد. یعنی مفقود شدن از جایی که قطعا حفاظت میشود، حالا چه توسط میراث فرهنگی و چه توسط نهاد ریاستجمهوری. چطور ممکن است چنین اتفاقی طی این سالها رخ داده باشد اما هیچکس از آن سخنی به میان نیاورد. این خبر چرا و چگونه به یکباره سر از خبرگزاریها و فضای مجازی در میآورد و در این بین هم هر مسوولی که مورد سوال قرار میگیرد بدون اینکه توضیحی در این رابطه بدهد، یا شانه از بار مسوولیت خالی میکند یا اصلا اطلاع درست و دقیقی در این رابطه ندارد.
چه کسی باید پیگیر و پاسخگو باشد؟ چرا وقتی پای چنین اتفاقاتی به میان میآید هیچ کدام از مسوولان خود را موظف به پاسخگویی نمیدانند. جالب اینجاست که رد پای انتشار این خبر به سال 99 باز میگردد، در آن زمان اما این خبر تنها در دستگاه قضایی مورد بررسی قرار گرفت و رسانهای نشد. اما حالا با آنچه در بیانیه منتشر شده از سوی دفتر حسن روحانی به آن اشاره شده است، انتشار خبری که سه سال از زمان رسیدگی به آن میگذرد، در شرایط کنونی تنها میتواند یک دلیل داشته باشد آن هم انحراف اذهان از آنچه اکنون در جامعه رخ میدهد.
اما مساله اینجاست که فرقی نمیکند این فرشها در چه سالی گم شدهاند، چه سالی خبر گم شدن آنها به دست مراجع قضایی رسیده است و در طی این سالها چه اقداماتی برای پیدا کردن ردی از این فرشها صورت گرفته است. مساله اینجاست که چرا وقتی چنین اتفاقاتی رخ میدهد، ابتدا اخبارش از اذهان عمومی مخفی میشود، چرا باید مردم از این موضوعات در زمان درست آن مطلع نشوند و سوال دقیقتر اینکه چرا هیچ کس پاسخگوی اتفاقات رخ داده نیست.
چرا هیچ کدام از مسوولان نمیخواهند مسوولیت این موضوع را به عهده بگیرند؟صرف اینکه بگوییم در دوره ما این اتفاق نیفتاده یا این ساختمان زیرنظر نهاد دیگری است و به ما ربطی ندارد، میتواند صورت مساله پاک کند و سوالهای بیشمار مردم را پاسخ دهد. اگر این اتفاق یک دزدی بوده که بر اثر غفلت و سهل انگاری رخ داده است که باید همان روزهایی که مسوولان متوجه شدند خبر آن را با مردم در میان میگذاشتند، اما اگر این مساله هم به یکی از دیگر از سوءاستفادههای افراد از موقعیت و رانت و... بازمیگردد باز هم باید مردم بدانند و مسوولان در مقابل آنها پاسخگو باشند. باید مشخص شود چرا افرادی نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی ما چنین بیتوجه هستند، چه کسانی به خود اجازه میدهند این میراث را از مردم بگیرند وبه اموال شخصی خود تبدیل کنند، و اصلا چه کسانی باید در این باره مورد سوال قرار بگیرند.