انگور، عنب، اوزوم و تورم
سخنگوی دولت دیروز اعلام کرد یگانه مرجع و منبع برای اعلام نرخ تورم مرکز آمار ایران است، نه بانک مرکزی، مرکز پژوهشهای مجلس یا هر نهاد دیگری.این اظهارنظر سخنگوی دولت در شرایطی مطرح شده که اخیرا مرکز آمار بانک مرکزی و مرکز پژوهشهای مجلس اعداد و ارقام جدیدی درباره واقعیت نرخ تورم، احساس تورم و تورم نقطه به نقطه مطرح کرده بودند. بانک مرکزی نرخ تورم را حدود ۷۰درصد و مرکز پژوهشهای مجلس هم احساس تورم را بالای ۸۰درصد اعلام کرده بود. آمار نهادهای اقتصادی و تلاش سخنگوی دولت برای تلطیف آمارها مرا یاد داستانی میاندازد که بد نیست با مخاطبان هم در میان گذاشته شود.
۱) مولوی در دفتر دوم مثنوی داستانی را درباره همسفر شدن چهار مرد از چهار سرزمین مختلف را روایت میکند که اگرچه هر 4نفر انگور میخواهند اما چون به چهار زبان مختلف سخن میگویند و حرف هم را درک نمیکنند، منشأ منازعه میان آنها میشود. در این داستان یک عرب، همراه با یک ترک، یک فارس و یک رومی در کنار هم قرار میگیرند تا هدفی را محقق کنند. هدف تهیه انگور است، اما هر کدام با زبان متفاوتی این خواسته را مطرح میکند، یکی «اوزوم»می خواهد، دیگری «عنب»، یکی «انگور» و شخص رومی هم «استافیل»!!!چهار هدف که در ظاهر تفاوت دارند اما در واقع یکی هستند. تاسفآور اینکه این ۴فرد بر سر خواسته خود با هم نزاع میکنند و خود را محق میدانند. اگر فردی وجود داشت که حرف دل افراد را میدانست میتوانست این اجزای متکثر را به هدف یکسانشان برساند. ماجرای بیان آمارهای متفاوت از تورم از یک چنین بستری برخاسته است. مرکز آمار، بانک مرکزی و مرکز پژوهشهای مجلس هر کدام با زبان خاص خود نرخی را مطرح میکنند، که همگی معنی یکسانی دارد. معنی همه این اعداد و ارقام یعنی گرانی و فشار بیشتر بر مردم.
۲) من و شما و مردم عادی که دسترسی به اعداد و ارقام اقتصادی نداریم، بلکه این نهادهای مهم حاکمیتی مانند مرکز آمار ایران، بانک مرکزی و مرکز پژوهشهای مجلس هستند که میتوانند بگویند زیر پوست شاخصهای اقتصادی چه خبر است؟ علت تفاوت در اعداد و آمارهای ارایه شده هم آن است که ابعاد مختلفی را بررسی کردهاند. در واقع هر سه عدد ارایه شده درست است، اما با روشهای مختلفی محاسبه شدهاند. مرکز آمار ضرایبی دارد که با ضرایب بانک مرکزی متفاوت است. بانک مرکزی هم شاخصهایی دارد که با مرکز پژوهشها فرق دارد. همه این تفاوتها اما از یک هدف کلی حکایت میکنند و آن اینکه نرخ تورم باید مهار شود.
۳) هرچند سخنگوی دولت حق دارد که منبع و منشأ اعلام آمارها را اعلام کند، اما ایکاش این مسوول محترم در کنار آن اعلام میکرد که دولت برای مهار تورم، کاهش نوسانات اقتصادی و افزایش قدرت خرید مردم چه برنامهها و راهبردهایی را تدارک دیده است؟ با هر عینکی که به قیمتها نگاه شود و از هر منظری که گرانیها را تحلیل کنیم، یک نتیجه حاصل میشود و آن اینکه کمر مردم زیر بار گرانیها در حال خم شدن است. کافی است نگاهی به قیمت اقلاممصرفی مردم شود تا مشخص شود این روزها تامین معیشت به چه گزاره دشواری بدل شده است. حتی اگر صحبتهای سخنگوی محترم دولت هم فرض بگیریم، نمیتوان فراموش کرد که نرخ تورم از سوی مرکز آمار بالای ۵۰درصد عنوان شده است. این عدد یعنی نزدیک شدن به تورم سه رقمی و ظهور ابرتورم.
4) نقطه مشترک این سه عدد، اما وخیم بودن آنهاست. تورم ۵۴درصدی یا ۶۸ درصدی و ۸۶درصدی هر سه خطرناک است. جالب اینجاست که طی سالهای اخیر دولت هر سال، بستههای ویژه مهار تورم داشته است. هر دوره هم میگویند نرخ تورم قرار است کاهش پیدا کند، اما نه تنها یک چنین کاهشی رخ نمیدهد بلکه هر سال دریغ از پارسال تورم بالا میرود. این در حالی است که اغلب کشورها با تورمهای تک رقمی یا اندک رو به رو هستند و تنها برخی کشورهای خاص هستند که یک چنین تورمهایی را تجربه میکنند. آلمان و بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی تا قبل از جنگ اوکراین با تورمهایی بسیار ناچیز مواجه بودند.
پیش از جنگ در اوکراین هم نرخ تورم این کشورها تکرقمی و بسیار پایین است. بانکهای مرکزی این کشورها به سرعت توانستند، تکانههای تورمی را مهار کنند. ایران هم باید تکلیف خود را با تکثر در دیدگاهها مشخص کند. همه در این کشور، مهار تورم را میخواهند مانند ۴مردی که انگور میخواستند، اما مساله اینجاست که هر کس به زبان خود حرف میزند و راه خود را میرود. کجاست متخصصی که همه این تنوع و تکثر را یکی کند؟