سهم کم آی‌تی در GDP

۱۴۰۲/۰۳/۲۹ - ۰۳:۱۰:۳۶
کد خبر: ۲۰۸۶۳۴
سهم کم آی‌تی در GDP

وزرای فناوری اطلاعات و ارتباطات بارها در سال‌های گذشته وعده داده‌اند سهم اقتصاد دیجیتالی از تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا می‌کند، زیرا اقتصاد دیجیتالی می‌تواند باعث شفافیت بیشتر اطلاعات در سطح کلان و افزایش رفاه در سطح خرد شود؛ با وجود این سهم اقتصاد دیجیتالی در ایران از تولید ناخالص داخلی ۷.۵ درصد است که نسبت به سرعت رشد فناوری اطلاعات در دنیا عدد پایینی محسوب می‌شود؛ در عین حال که وزیر ارتباطات دولت سیزدهم هم وعده دستیابی به سهم 10 درصدی را تا پایان سال 1404 داده است و باید دید این وعده چطور در دو سال آینده محقق خواهد شد.

تحولات تکنولوژیکی روزبه‌روز به همه حوزه‌های سنتی‌تر رسوخ پیدا می‌کند و ماهیت سازوکاری آنها را تغییر می‌دهد. اقتصاد یکی از این حوزه‌هاست که با پیشرفت فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی در همه شاخه‌های بانکداری، تجارت، صنعت و اشتغال از این فناوری‌ها تاثیر پذیرفته است. فضای مجازی خود حالا علاوه بر تاثیرهایی که بر اقتصاد گذاشته، تبدیل به شاخه‌ای جدید از اقتصاد با عنوان «اقتصاد دیجیتال» شده است. اردیبهشت سال 1399، محمدجواد آذری جهرمی

 که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را در اختیار داشت، گفت که: «سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی، با «رشد حدود دو برابری»، به 6.5 درصد رسید. بیشترین سهم همچنان متعلق به اپراتورها و بیشترین رشد برای استارت‌آپ‌هاست.» آذری جهرمی همان زمان گفته بود: «این عدد در چین ۳۰ درصد و در امریکا ۳۱.۶ درصد و به‌طور متوسط در جهان ۱۵.۵ درصد است.

این یعنی ما در حوزه اقتصاد دیجیتال جای رشد زیادی داریم. خدمات دیجیتال هم از مهم‌ترین حوزه‌هایی است که می‌تواند رشد قابل توجهی داشته باشد و در کنار این رشد اشتغال فراوانی هم ایجاد کند.» با وجود این و با گذشت دو سال از این اظهارات، سهم اقتصاد دیجیتالی از تولید ناخالص داخلی در ایران به ۷.۵ درصد رسیده است و این یعنی تنها یک درصد رشد داشته؛ این در حالی است که عیسی زارع‌پور - وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت سیزدهم- سال گذشته گفته بود: «سهم اقتصاد دیجیتال در درآمد سرانه کشور این میزان تا سال ۱۴۰۴ باید به ۱۰ درصد برسد که به نظرم در افق ۱۰ ساله می‌توان آن را با برنامه‌ریزی به ۳۰ درصد هم رساند.»

    سهم پایین اقتصاد دیجیتالی  از تولید ناخالص داخلی

سید محمد موسی‌زاده موسوی، مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری‌های نوظهور دیجیتال، علت سهم پایین اقتصاد دیجیتالی از تولید ناخالص داخلی را بررسی و بر لزوم بازارسازی برای استارت‌آپ‌ها و فراهم کردن زیرساخت‌هایی چون اینترنت پایدار تاکید کرده است. موسی‌زاده موسوی، که برای مرکز پژوهش‌های مجلس نیز گزارش‌هایی با موضوع بررسی وضعیت اکوسیستم اقتصاد دیجیتالی تهیه کرده، درباره سهم ۷.۵ درصدی اقتصاد دیجیتالی از تولید ناخالص داخلی که نسبت به بسیاری از کشورها سهم پایینی محسوب می‌شود گفت: ابتدا باید بپرسیم چرا سهم اقتصاد دیجیتالی در صنایع و کسب‌وکارها تا این میزان پایین است؟ صنایع و کسب‌وکارهای بزرگی در کشور داریم که هنوز به اقتصاد دیجیتالی میدان نداده‌اند.

مثلاً در صنایع بالغ مانند کشاورزی، حمل‌ونقل، سلامت و آموزش رسمی نتوانستیم بازار را برای ورود اقتصاد دیجیتالی مهیا کنیم که ارزش اقتصادی قابل توجهی خلق کند. از سوی دیگر در کشور ما زیرساخت‌های لازم برای توسعه اقتصاد دیجیتالی هم به خوبی فراهم نشده است. برخی از این زیرساخت‌ها تخصصی است مانند زیرساخت‌های ذخیره‌سازی و پردازشی، یا اینترنت پایداری که برای کسب‌وکارها و فعالان قابل دسترس باشد. بخشی از زیرساخت‌ها هم به توسعه کسب‌‌وکار مربوط می‌شود.

    زیرساخت ضروری اقتصاد دیجیتالی  در اختیار همگان نیست

او با بیان این جمله که «میزان سرمایه‌گذاری کشور در کسب‌وکارهای نوپا، اقتصاد دیجیتالی و استارت‌آپ‌ها بسیار کم است» گفت: اقتصاد دیجیتالی ما زیرساخت ضروری‌ و پایداری نیاز دارد که در اختیار همگان نیست. از سوی دیگر، به سرمایه لازم برای توسعه کسب‌وکار دسترسی ندارد. علاوه بر این، دسترسی به دیتا نیز دشوار است. در چنین شرایطی نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که سهم اقتصاد دیجیتالی از GDP با کشورهایی برابر باشد که همه این دسترسی‌ها را دارند و مواردی همچون سرمایه‌گذاری خارجی هم برایشان مهیاست.

موسی‌زاده درباره تاثیر عوامل فرهنگی بر تمایل نداشتن به سرمایه‌گذاری در کسب‌وکارهای نوپا به پیوست گفت: به صورت سنتی و در صنایع بالغ، مدیران یا صنعتگران تا زمانی که مجبور نباشند نوآوری را در اولویت فعالیت‌های سازمان خود قرار نمی‌دهند؛ چراکه در صنایع یا بخش‌هایی حضور دارند که نوآوری در آنها تعیین‌کننده پیشرانی و پیشتازی نیست و صرفاً باید به همان شیوه گذشته کارها را انجام داد. فرهنگ محافظه‌کاری و پرهیز از تغییر، شرایطی ایجاد می‌کند که افراد از سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی که احتمالاً ریسکی هم دارد بپرهیزند. ما داریم درباره اقتصادی صحبت می‌کنیم که اگر در آن دارایی‌ای بخریم و از آن استفاده نکنیم، مطمئناً در ۶ ماه آینده سود می‌کنیم ولی اگر روی استارت‌آپی سرمایه‌گذاری کنیم آیا ممکن است که در ۶ ماه آینده به سود خوبی برسیم یا حتماً از تصمیم خود راضی باشیم؟ بعید است.

    مساله 8000  شرکت دانش‌بنیان بازارسازی است

مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری‌های نوظهور دیجیتال ادامه داد: در مرحله توسعه ظرفیت‌های خوب و نهادسازی‌های خوبی انجام شده و دستگاه‌هایی مانند معاونت علمی و صندوق نوآوری حمایت کرده‌اند اما در مرحله کاربرد و تجاری‌سازی چالش جدی داریم. تشکیل شرکت‌های بزرگی که در زنجیره ارزش خود دارای چندین شرکت استارت‌آپی باشد به سختی محقق می‌شود. بازار مهیا و آماده‌ای وجود ندارد که استارت‌آپ بتواند خلق ارزش اقتصادی کالا یا سرویس خود را نشان دهد.

از سوی دیگر در توسعه کسب‌وکارهای جدید همواره عدم اطمینان وجود داشته است و سرمایه‌گذاری در این حوزه نسبت به کشورهای دیگر کمتر بوده است. بازارهای این حوزه بازارهای پررونقی نبوده و به نظر من به تجربیات کشورهای دیگر توجه نکرده‌ایم. از جنبه فرهنگی، باید تجربه‌های موفق را معرفی و تشویق کنیم اما این اتفاق چندان نیفتاده است. این موارد باعث شده است شرکت‌ها عمدتاً در مرحله توسعه کمی باقی بمانند و در توسعه بازار با مشکل مواجه شویم. در حال حاضر مساله هشت هزار شرکت دانش‌بنیان این است که نتوانسته‌ایم برای آنها بازارسازی کنیم.

    مزیت‌های رشد اقتصاد دیجیتالی  برای شرایط اقتصادی ایران

موسی‌زاده موسوی درباره مزیت‌های اقتصاد دیجیتالی برای شرایط اقتصادی کشور توضیح داد: ارتقای شفافیت، در لحظه بودن اطلاعات و آمار، افزایش بهره‌وری، کاهش هزینه مبادله در تصمیم‌گیری‌های فردی و اجتماعی از مزایای اقتصاد دیجیتالی است. اگر کشور را یک شرکت در نظر بگیریم، در شرایطی که اطلاعات لازم درباره وضعیت تقاضا و عرضه محصولی که قرار است خریداری یا فروخته شود وجود نداشته باشد، با چالش‌های جدی روبرو می‌شود. در نظام حاکمیت و تصمیم‌گیری همچنین شرایطی وجود دارد.

حاکمیت هم به این نتیجه رسیده است که به اقتصاد دیجیتالی نیاز دارد. در خصوص یارانه انرژی، سلامت و آموزش سعی می‌شود از ظرفیت‌های اقتصاد دیجیتالی استفاده شود چون بهره‌وری افزایش می‌یابد و ارزش‌هایی همچون عدالت اجتماعی و اقتصادی برقرار می‌شود.

او افزود: همچنین می‌دانیم که یکی از مصادیق عدالت اجتماعی این است که بتوانیم خدمات را بدون توجه به موقعیت جغرافیایی افراد به مردم جامعه ارایه دهیم. اقتصاد دیجیتالی بسیار راحت این امکان را فراهم می‌کند. دانش‌آموزی که در شهرستان زندگی می‌کند می‌تواند با ابزار مبتنی بر اقتصاد دیجیتالی به محتوای آموزشی‌ای که یک مدرس در تهران تولید می‌کند دسترسی داشته باشد. از سوی دیگر، مفهوم عدالت اقتصادی با مشاغلی که در فضای اقتصاد دیجیتالی ایجاد می‌شود توان محقق شدن دارد. شاغلان در روستاها یا شهرهای کوچک در فضای دیجیتالی می‌توانند برای کسب‌‌وکارهای بزرگ در شهرهای دیگر کار کنند. بنابراین مفاهیم خوبی که حاکمیت در هر کشوری دنبال می‌کند به کمک اقتصاد دیجیتالی تحقق می‌یابد.

ایجاد شفافیت هم همواره جزو مزیت‌های اقتصاد دیجیتالی شمرده شده است. مدیرعامل صندوق پژوهش و فناوری‌های نوظهور دیجیتال با اشاره به سهم ۷.۵ درصدی اقتصاد دیجیتالی از تولید ناخالص داخلی گفت: اعداد مساله نیستند. مهم این است که ما ظرفیت‌هایی در صنایع بالغ می‌بینیم که اقتصاد دیجیتالی باید در آن حضور داشته باشد و راه زیادی برای رسیدن به وضعیت مطلوب در آنها داریم. راه‌حل این موضوع ایجاد شرایط اطمینان و ثبات برای کسب‌وکارها، کاهش موانع ایجاد و فعالیت کسب‌وکارها و بازارسازی و تسهیل ورود کسب‌وکارها به این حوزه‌هاست.

    اقتصاد دیجیتال  راه‌حل برون رفت از بحران اقتصادی

ابزارهای دیجیتالی به حفظ بقای بسیاری از مشاغل کمک‌ می‌کنند و همچنین امکان شکل‌گیری همکاری‌های لازم را برای رفع موانع اقتصادی در این اوقات دشوار، فراهم‌ می‌سازد. بسیاری از ما آینده را به‌گونه‌ای تصور می‌کنیم که در آن روبات‌ها مسوولیت وظایف و ارتباطات اساسی را بر عهده گرفته، زندگی ما را آسان‌تر کرده و اقتصاد کارآمدتری را ایجاد می‌کنند. کووید ۱۹ ممکن است نقش یک کاتالیزور (عامل فعال‌کننده) را برای انتقال ما به دوران اقتصاد دیجیتال ایفا کند و روزبه‌روز بیشتر آشکار می‌شود که راه برگشتی به عقب وجود ندارد. قتصاد جهانی هیچگاه تا این اندازه به کارآفرینان و مبتکران وابستگی نداشته است.

دقیقا همانطور که امروزه برخی مشاغل وجود دارند که هیچ‌کس حتی ۲۰ سال پیش به امکان وجودشان فکر نکرده بود، در آینده نزدیک نیز مشاغل جدیدی که هرگز تصورش را نمی‌کردیم، ایجاد می‌شوند. در سراسر جهان‌، دولت‌ها تمام تلاش خود را برای حفظ نقدینگی در اقتصاد انجام‌ می‌دهند. با این حال، راه رفع مشکل، تا حدود زیادی در دست مبتکرانی است که‌ می‌توانند یک اکوسیستم دیجیتالی ایجاد کنند و فراتر از حد و مرزهای اقتصاد فیزیکی، فرصت‌های بی‌شماری را برای مردم فرآهم‌ می‌کند. اگرچه واقعیت این است که در زمان دشواری قرار گرفته‌ایم، اما انسان‌ها ثابت کرده‌اند که هرچقدر هم زمان سخت و چالش‌برانگیز باشد، برای یافتن کارآمدترین راه‌حل‌ها برای مشکلات، سازگار می‌شوند و این همان هسته اصلی نوآوری است.