راه دور زدن قانون را از مسوولان بیاموزیم
گلی ماندگار|
از زمانی که ثبت نام مدارس آغاز شده است تاکنون چندین و چند بار مسوولان آموزش و پرورش از وزیر گرفته تا معاونان او درباره اخذ وجه هنگام ثبت نام دانشآموزان توسط مدارس دولتی و غیرقانونی بودن آن اظهارنظر کردهاند. اما مساله اینجاست که هیچ کس به این اظهارنظرها توجهی نمیکند. در واقع خیلی وقت است که اصل ۳۰ قانون اساسی که بر تحصیل رایگان برای تمامی اقشار جامعه تاکید داشته از بین رفته است و این قانون دیگر نمود بیرونی و عینی ندارد و نخواهد داشت.
سالهاست که اولیای دانشآموزان اظهار میکنند که مدارس دولتی به انواع گوناگون از آنها پول دریافت میکنند. چه هنگام ثبت نام در مدرسه چه در بین سال تحصیلی و حتی هنگام اخذ کارنامه مجبورند مبلغی را به مدرسه بدهند تا بتوانند کارنامه پایان سال فرزندان خود را دریافت کنند. اما حالا دیگر کار به جایی رسیده که مسوولان به جای ابراز ناخرسندی از این رویه غلط راههای دور زدن قانون را به مسوولان مدارس دولتی یاد میدهند و از آنها میخواهند نه در هنگام ثبت نام که در طول سال تحصیلی تقاضای پول کنند. به این ترتیب اولیا دیگر راه فراری از این پرداختهای اجباری نخواهند داشت و به این دلیل که آبروی فرزندشان در مدرسه و بین دیگر دانشآموزان حفظ شود هر طور شده این مبلغ درخواستی مدرسه را تهیه و پرداخت میکنند.
راهکاری که بعد از این همه سال مخالفتهای ساختگی بالاخره نشان دادن اگر ارادهای برای اجرای قانون وجود داشته باشد قطعا اجرایی شدن آن کار سختی نیست. اما زمانی که قانونی با تمام اما و اگرهای مسوولان اجرایی نمیشود یعنی ارادهای برای اجرای آن وجود ندارد و به این ترتیب آنچه که در خبرها از قول مسوولان عنوان میشود تنها برای گرفتن زهر این بیقانونیهاست و هیچ کارایی دیگری ندارد. در واقع از زمانی که برخی مسوولان احساس کردند مدارس دولتی جای مناسبی برای آموزش فرزندانشان نیستند و تصمیم گرفتند مدارسی در خور برای آنها ایجاد کنند باید فاتحه اصل ۳۰ قانون اساسی خوانده میشد.
وقتی پای پول به مدارس باز شد دیگر فرقی نمیکند مدرسه غیرانتفاعی یا دولتی یا هیات امنایی... هر کسی به هر دلیلی میتوانست از اولیای دانشآموزان درخواست پول کند. آنها که در خانوادههای متمول زندگی میکردند راهشان را از دیگر دانشآموزان جدا کردند و به مدارس غیر انتفاعی با امکانات ویژه رفتند. برخی دیگر راهی مدارس هیات امنایی شدند و البته درصد زیادی از مردم که توان تامین هزینههای این مدارس را نداشتند همچنان فرزندانشان را در مدارس دولتی ثبت نام کردند. اما آنها هم از گزند پولی شدن آموزش در امان نماندند و حالا دیگر مدارس دولتی هم به هر بهانهای بود قبضهایی را برای دریافت پول از اولیا دانشآموزان صادر میکردند.
شهریههای ۲ تا ۴ میلیون تومانی برای مدارس دولتی
کافی است یک روز وقت بگذارید و سری به مدارس دولتی در سطح شهر تهران بزنید. از منطقه ۱ گرفته تا منطقههای محرومی که جز مدرسه دولتی مدرسه دیگری در آنها وجود ندارد. فرقی نمیکند در منطقه ۴ ساکن باشی یا در منطقه ۱۹ وقتی برای ثبت نام فرزندت به مدرسه دولتی مراجعه میکنی اولین برگهای که باید به آن توجه کنی برگهای است که شماره حساب برای دریافت شهریه روی آن نوشته شده است.
عاطفه بینا مادر دانشآموز کلاس هشتم در این باره به «تعادل» میگوید: من اگر توان پرداخت ۳ میلیون تومان را داشتم که فرزندم را در مدرسه دولتی ثبت نام نمیکردم. همسرم کارگر است یک دختر دیگر هم دارم که در کلاس دوم ابتدایی تحصیل میکند برای ثبت نام او هم که رفتم گفتند باید یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به حساب مدرسه واریز کنی. حقوق دریافتی همسر من به سختی به ماهی ۹ میلیون تومان میرسد. اجاره خانه و قبض آب و برق را که پرداخت کنیم تنها میتوانیم مایحتاج خانه را آنقدری که بچهها در طول ماه گرسنه نمانند تهیه کنیم. من چطور میتوانم برای ثبت نام دو فرزندم روی هم ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کنم.
او میافزاید: برای اینکه کمک خرج خانواده باشم در خانههای مردم کار میکنم اما پولی که میگیرم هم بیشتر از همه خرج خورد و خوراک بچهها میشود. همین الان برای پول دفتر و کتاب و وسایل
مدرسه شان هم لنگ ماندهایم چه برسد به اینکه بخواهیم برای ثبت نام پول بدهیم.
او در پاسخ به این سوال که آیا به مسوولان مدرسه اعتراض کرده یا نه میگوید: مگر میشود اعتراض نکنم اما گفتند این شهریه مدرسه است تا پرداخت نکنید ثبت نام نمیکنیم. گفتند میتوانیم قسطبندی کنیم.
مگر قرار نبود تحصیل و آموزش برای همه رایگان باشد
مجتبی علیپور پدر دانشآموز پایه ششم در این رابطه به تعادل میگوید: من اگر میخواستم تحصیل فرزندم پولی باشد او را در مدارس غیر انتفاعی ثبت نام میکردم. توان مالی هم دارم اما نکته این است که میخواهم فرزندم یاد بگیرد و ببیند که همه مردم از همه امکانات برخوردار نیستند و او باید در زندگیاش علاوه بر تلاش برای به دست آوردن موفقیتهای بیشتر قناعت را هم یاد بگیرد.
او میافزاید: مسوولان چطور میتوانند قانون اساسی را نادیده بگیرند. اینکه اولیا مدرسه به من میگویند ما هم باید هزینههای جاری مدرسه را از جایی تامین کنیم چه معنی دارد. مگر تامین این هزینهها بر عهده آموزش و پرورش نیست. چرا همهچیز در کشور ما باید ارزش و اعتبار خود را از دست بدهد حتی قانونی که حق تحصیل رایگان را برای همه محترم شمرده است.
علیپور در بخش دیگری از سخنانش میگوید: برای ثبت نام فرزندم باید ۴ میلیون تومان پرداخت کنم. برای من پول زیادی نیست اما میخواهم بدانم پدر کارگری که حداقل حقوق را دریافت میکند چطور میتواند این مبلغ را پرداخت کند. اعتراض هم که میکنیم میگویند شما که وضع مالی ات خوب است چرا اعتراض میکنی بگذار آنها که ندارند اعتراض کنند.
اولیا مجبور به پرداخت پول هستند
رویا خورشیدی مادر یکی دیگر از دانشآموزان پایه یازدهم به تعادل میگوید: مدارس دولتی به نحوی با اولیا برخورد میکنند که مجبورند پولی را که از آنها طلب میکنند پرداخت کنند. در واقع ما را در شرایطی قرار میدهند که نمیتوانیم بگوییم طبق قانون حق دریافت پول را ندارند. اول اینکه همیشه فرزندانمان باید این استرس را داشته باشند که اولیای مدرسه در مقابل دیگر دانشآموزان از آنها به خاطر پول بازخواست کنند. از طرف دیگر به نحوی به ما میفهمانند که اگر این پول را پرداخت نکنید نمیتوانید توقع آموزش با کیفیت داشته باشید و ممکن است فرزندانتان با افت تحصیلی مواجه شوند به همین خاطر اکثر اولیا هر طور شده این شهریهها را فراهم کرده و به مدرسه پرداخت میکنند. حالا دیگر سالهاست عدالت آموزشی در کشور ما بیشتر به یک شوخی شبیه است تا واقعیتی که بتوان به آن تکیه کرد. در واقع ضربالمثل «هر چقدر پول بدهی همانقدر آش میخوری» خیلی وقت است که در مدارس دولتی مصداق پیدا کرده است.
راهکار مسوولان برای دور زدن قانون
این در حالی است که سید مجتبی هاشمی رییس ستاد مرکزی ثبت نام دانشآموزان وزارت آموزش و پرورش درباره مدارس عادی دولتی که به هنگام ثبت نام از والدین هزینه دریافت میکنند، به ایسنا میگوید: مقرراتگذاری ما در این زمینه روشن است و هیچ کسی نگفته است که مدارس حق دارند در زمان ثبت نام از والدین پول دریافت کنند. در قانون اساسی هم این امر آمده و سیاست آموزش و پرورش به هیچوجه اخذ مبلغ به هنگام ثبت نام نیست. اما درباره اخذ مشارکتهای مردمی از سوی مدرسه، عرضمان این است که استفاده از وجود اولیاء یکی از نقاط قوت واحد آموزش مدرسه محسوب میشود. این استفاده نیز انواع مختلف دارد. روشهای مختلفی برای جلب مشارکت اولیاء وجود دارد که یکی از آنها بحث مشارکت مالی است. برخی مدارس به قدری شفاف از ظرفیت مشارکت اولیاء استفاده میکنند که هم مدرسه رضایت دارد و هم اولیاء این رضایت را دارند چراکه میدانند نفع این عمل را فرزند آنها میبیند.
او معتقد است که استفاده از ظرفیت اولیاء برای جلب کمکهای مالی یک هنر است.
هاشمی با بیان اینکه جلب مشارکت مالی از اولیاء نباید در زمان ثبت نام باشد، میافزاید: کار ثبت نام باید با مقررات قانونی پیش رود و مدارس نباید از اولیاء پول دریافت کنند ولی در طول سال تحصیلی مدرسه میتوانند با هنر مدیریتی مسائل خود را از طریق انجمن اولیاء پیش ببرند. بالغ بر ۹۰ درصد مدارس ما از این ظرفیت استفاده میکنند. اینکه جلب مشارکت مالی از اولیاء به سمت اجبار پیش رود هنر نیست.