«تجارت گاز» برخلاف «تجارت نفت» اصلا تحریمپذیر نیست
در بحث مربوط به تجارت گاز یکی از اصلیترین بحثها، افزایش عرضه است؛ در بحث مربوط به شبکه کلی توسعه تجارت گاز، مفهومی تحت عنوان «باز طراحی انرژی ایران» داریم؛ به این معنا که ساز و کار قبلی که در اقتصاد دنیا و بینالملل داشتیم، از سال 2008 با پیدایش نفت شیل بهطور کلی از بین رفت و نه تنها نفت ایران، بلکه نفت تمام کشورهایی که میخواستند رو در روی نظام جریان غرب قرار بگیرند، به این سرنوشت دچار شد.
نادیا محرابی، کارشناس انرژی، در رابطه با اقدامات صورت گرفته در حوزه فاز 11 پارس جنوبی، در گفتوگو با خبرنگار «تعادل» اظهار کرد: «نفت شیل»، در حالت عادی یعنی در میانگین قیمتی 30 الی 40 دلاری، ارزش تولید ندارد؛ اما وقتی به 70 دلار برسد، با توجه به اینکه در بحث مربوط به تجارت انرژی به خصوص تجارت نفت، باز طراحی نداریم، به مشکلات جدی برخورد میکنیم؛ اما تجارت گاز بر خلاف تجارت نفت برای ما بسیار مزیت دارد.
تجارت گاز برخلاف تجارت نفت اصلا تحریم پذیر نیست؛ چراکه انتقال آن محدود و به شکل خط لوله است و کشورهای اطراف ما شدیدا به آن نیاز دارند و جایگزینی برای آن وجود ندارد؛ قطر قرارداد گازی خود را 30 الی 35 ساله به صورت فیوچری و با آلمان، کره جنوبی و ژاپن بسته است و اصلا ظرفیتی ندارد و در نتیجه ایران و روسیه بزرگترین صادرکننده گاز هستند و روسیه هم به بازار عراق دسترسی ندارد و در صورت دسترسی، انتقال آن هزینه جدی دارد؛ همچنین هند بازار بسیار جذابی برای روسیه است.
او با تاکید بر ضرورت اهمیت توسعه میادین مشترک گازی پارس جنوبی، اظهارداشت: فاز 11 پارس جنوبی کلیدیترین بخش برای رسیدن به هاب انرژی است. از سال 94 و 95 با افت فشار جدی در این حوزه داشتیم درحالی که 70 درصد گازمان هم از همین میدان استخراج میشود و در نتیجه افت فشار، بالغ بر 100 میلیون متر مکعب گاز از دست میدهیم و اگر ظرفیت فعلی تولید گاز کشور، حدود 600 الی 700 هزار متر مکعب در روز باشد، بنابراین اگر نخواهیم فشار افزایی داشته باشیم، 100 میلیون متر مکعب گاز از دست میدهیم. در نتیجه ما با کاهش افت فشار سنگین در میدان گازی رو در رو هستیم و قطر به سمت فشار افزایی گام برداشته است درحالی که ایران، توسعه را از میدان لب ساحل شروع کرد و به سمت مرزمشترک با قطر حرکت نکردیم؛ بنابراین فاز 11 چون مرزیترین و پیچیدهترین لایه برای برداشت گاز در میدان گازی پارس جنوبی است
اهمیت بسیاری دارد. این کارشناس انرژی ادامه داد: از اواخر سال 78 ما درگیر این هستیم که فاز11 پارس جنوبی را توسعه دهیم اما به خاطر تحریمها هیچ شرکتی بهطور ثابت و تا نتیجه نهایی پای کار نبوده است و طی سالهای 84 تا 97 شرکتهای توتال و cmbc بارها ایران را ترک کردند. در حالی که ما ظرفیتهای داخلی داریم و چند فاز پارس جنوبی با توان پیمانکاران داخلی به بهرهبرداری میرسند که ریسک پایینتری دارد. لذا این فاز اگر برداشت شود، بخشی از فشار افزایی ما را از نظر تکنیکی تامین میکند، و گاز از مرزیترین لایه با فشار کمتری به سمت ایران وارد میشود. نکته بسیار مهمتر این است که برداشت این لایه با توجه به افت فشاری که لایههای دیگر دارند، بسیار برای ما کلیدی بوده و نکته بسیار مهمتر، این است که این فاز با ابتکار خارق العاده و بینظیری نسبت به فازهای دیگری به بهرهبرداری رسید.
خانم محرابی تصریح کرد: فاز 12 پارس جنوبی، بخش شرقی میدان گازی است و در نتیجه با توجه به افت فشاری که داشت، یک سکوی آن بهطور کل از کار میافتاد؛ اگر ما میخواستیم به صورت عادی با توجه به پیمانکار داخلی که قرار بود سکو را بسازد وارد کار شویم، با این وجود تا سال 1405 نمیتوانستیم از فازهای پارس جنوبی، گاز برداشت کنیم؛ اما با توجه به ابتکاری که وزارت نفت در دولت سیزدهم انجام داد، بحث کلید خوردن فاز 11 شروع شد.
انجامش هم به این شکل بود که متوجه شدند افت فشار در سکوی 1230 وجود دارد و سکوی 1230 عملا بیکاربرد میشد و حجم برداشت به صفر میرسید، بنابراین قرار شد این سکو برداشته شود و به سکوی 550 انتقال و روی فاز 11 نصب شود که ابتدای تابستان نصب شد و از انتهای این ماه به سمت برداشت گاز به معادل 15 میلیون مترمکعب در روز میرویم که عدد بسیار مهمی برای ما است و سکوی دوم هم که دو الی سه سال دیگر ساخته میشود، به 56 میلیون متر مکعب میرسد که معادل یک چهارم ناترازی فعلی ما است.
وی ادامه داد: برداشت دو و نیم میلیارد متر مکعب زودتر از موعد از فاز 11 پارس جنوبی برای ما مزیت دارد؛ همچنین با حساب میعاناتی که حدودا دو و نیم تا سه میلیارد خواهد بود، بنابراین تقریبا تا 3 سال آینده 7 الی 8 میلیارد دلار سود به نفع کشور خواهد بود. بنابراین اگر بخواهیم تقریبا 330 روز در سال گاز را در حجم 15 میلیون متر مکعب صادر کنیم، رقمی بالغ بر 5 الی 6 میلیارد متر مکعب خواهد بود که معادل یک سوم کل صادرات گازی کشور است؛ توسعه فاز 11 که عملیاتی شده و آخر مرداد ماه وارد مدار میشود، اهمیت جدی برای ما دارد؛ چراکه بخش زیادی از ناترازی مقطعی ما در زمستان با ذخیرهسازی رفع خواهد شد. همچنین این گاز میتواند ذخیرهسازی و صادر شود یا جایگزین گازوئیلی شود که به نیروگاهها برای تولید برق داده میشود و در مجموع بر اساس ساز و کاری که انتخاب میکنیم که گاز را به کدام سمت ببریم، بین 7 تا 10 میلیارد دلار برای کشور ارزآوری دارد که عدد بسیار جدی و مهمی است و میتوانیم تقریبا 2 الی 3 میدان را با آن توسعه دهیم.