پیش‌بینی بورس ایران از دریچه بازار نفت

۱۴۰۲/۰۶/۲۱ - ۰۱:۱۳:۰۴
کد خبر: ۲۱۵۰۵۱

نشست «تحولات بازار نفت و آثار آن بر بازار سرمایه» با سخنرانی آقایان عباس ملکی، استاد سیاست‌گذاری انرژی دانشگاه شریف، روز دوشنبه ۱۳ مردادماه برگزار شد. در این نشست که با حضور جمعی از فعالان بازار سرمایه، فعالان حوزه انرژی و سایر علاقه‌مندان برگزار شد، بحث و بررسی پیرامون پرسش‌ها و نظرات مخاطبان صورت پذیرفت.

بررسی بازار انرژی در جهان، نیروهای پیشران در آینده انرژی، تغییرات ائتلاف‌های استراتژیک انرژی، ‌گذار انرژی و چالش‌های سیاست‌گذاری انرژی در ایران از مواردی بود که در این نشست ازسوی ملکی مطرح شد. همچنین، حسین عبده‌تبریزی تأثیر تحولات بازار نفت بر بازار سرمایه را به‌طور اجمالی مورد بررسی قرار داد.

   جایگاه ایران در عرصه انرژی

ملکی با نگاهی به جایگاه ایران در عرصه انرژی گفت: «ایران با اینکه یک درصد از جمعیت جهان و یک درصد از مساحت خشکی‌های جهان را به خود اختصاص داده است، ۷ درصد منابع معدنی جهان، ۱۱ درصد منابع ثابت‌شده نفت خام متعارف و ۱۷ درصد ذخایر ثابت‌شده گاز جهان را در اختیار دارد. این خیلی عجیب است که با چنین ذخایری، کشور به دنبال اورانیوم می‌رود که از قضا ایران در ذخایر آن، جایگاه هفتادم جهان را دارد! »

او با اشاره به اسناد بالادستی در حوزه انرژی کشور، فقدان متولی مشخص در این بخش را به عنوان مهم‌ترین علل ناکامی مربوط به تدوین سیاست‌های جامع انرژی کشور دانسته و گفت: «گاو شیرده انرژی در ایران، نفت و گاز است و گاهی ما آن را فراموش می‌کنیم و صرفا به درآمدهای مستقیم حاصل از آن می‌اندیشیم.»

  تأثیر تحولات بازار نفت بر بازار سرمایه

در بخش دیگری از این نشست، حسین عبده‌تبریزی، استاد مالی، در رابطه با تأثیر تحولات بازار نفت بر بازار سرمایه گفت: «بازار سرمایه از مسیر تورم با قیمت نفت سروکار دارد. میزان فروش نفت روی بودجه اثرگذار است و به‌تبع آن، روی نرخ تورم و نقدینگی تأثیر روشنی دارد؛ این تورم بر بازار سرمایه اثرگذار خواهد بود. یکی از نکات جالب اینکه هر زمان نفت می‌فروشیم و هر زمان نفت نمی‌فروشیم، در هر دو حالت، اقتصاد ایران با تورم روبروست.

با فروش بیشتر نفت و درآمدهای ارزی حاصل از آن، عموما طرح‌های توسعه پرشماری تعریف می‌شود که بودجه آنها از درآمدهای نفتی افزون‌تر می‌شود؛ در نهایت با ابتلا به بیماری هلندی، نرخ تورم با افزایش روبرو می‌شود. برعکس زمانی‌که نفت نمی‌فروشیم، به دلیل چسبندگی هزینه‌های دولت، چون نمی‌توانند هزینه‌های خود را کاهش دهند، دولت‌ها با کسری بودجه روبرو می‌شوند. برای جبران آن یا اقدام به تزریق پول پرقدرت کرده یا به منابع بانک‌ها مراجعه می‌کنند؛ بانک‌هایی که خود ناترازی دارند و به سراغ بانک مرکزی می‌روند.

در هر دو حالت، نقدینگی در کشور افزایش یافته و به‌تبع آن نرخ تورم هم بیشتر می‌شود. این تورم نیز روی بازار سرمایه اثر جدی دارد. البته این روزها بازار سرمایه با احتیاط حرکت می‌کند؛ درحالی که بیش از یکسال است بورس نتوانسته تورم را بگیرد و در این بازه زمانی رشد شاخص از نرخ تورم کمتر بوده، اما لزوما چنین امری پایدار نیست.» عبده‌تبریزی در ادامه با اشاره به پیش‌بینی‌ها درباره تأثیرپذیری بازار سرمایه از نرخ تورم، افزود: «پیش‌بینی کارشناسان آن بود که بازار سرمایه در سال جدید از نرخ تورم پیشی بگیرد، زیرا بازار مسکن به دلیل افزایش قیمت مسکن در سال گذشته، چنین توانی را نداشت؛ اما این اتفاق نیفتاد. چه شد که بازار مطابق با پیش‌بینی‌ها حرکت نکرد؟ آنچه فعالان بازار سرمایه این روزها در پیش روی خود می‌بینند آن است که باتوجه به انتخابات پیش‌روی، دولت خواهان عدم تغییر نرخ ارز است و افزایش قیمت عمده ارز نخواهیم داشت. پس باید در داخل شرکت اتفاقاتی برای فروش، بهره‌وری و بازده رخ دهد تا با رشد عمده شاخص روبرو شویم؛ این روند نیز طولانی‌مدت است.»

این اقتصاددان اشاره کرد که همواره تحولات بازار نفت بر بازار سرمایه اثرگذار است: «بازار سرمایه از نفت اثر می‌گیرد؛ قیمت نفت و شاخص سهام در خلیج‌فارس و البته منطقه، همواره هم‌بستگی بالایی دارند و به همین خاطر در تحلیل‌های تورم، یکی از متغیرها قیمت نفت است.» او به نکته درخور توجه دیگری نیز اشاره کرده و افزود: «درحال‌حاضر عملاً چیزی به نام بودجه عمرانی در کشور نداریم.

به نظر می‌رسد که دولت اگر بتواند، همانا هزینه‌های جاری خود را می‌دهد. بهره‌برداری و توسعه میادین دیگر مساله دولتی نیست؛ گویی دولت دستش را بالا گرفته و اعلام می‌کند دیگر منابعی ندارد؛ یعنی به نوعی به شرکت‌های بزرگ اعلام می‌کند که اگر به خوراک نیاز دارند، خود برای توسعه میادین نفت و گاز وارد عمل شوند؛ همانطور که در مورد «آب» اقدام کرده‌اند.» وی اشاره کرد که در نفت و گاز حدود ۱۷ سال است که موجودی‌ سرمایه کشور منفی است و سرمایه‌گذاری به اندازه استهلاک صورت نگرفته است.

نه طرف مصرف به این موضوع توجهی می‌کند، و نه قیمت علامتی می‌دهد. در چارچوب اقتصاد سیاسی، سیاست‌گذار تسلیم به نظر می‌رسد، نه قیمت را می‌تواند افزایش دهد و نه عرضه بیشتری می‌تواند داشته باشد. حتی مصرف به سرعت در حال افزایش است، دولت در اقتصاد سیاسی امروز، کاری هم برای اصلاح قیمت بنزین نمی‌کند. در مقابل، تغییرات قیمت حامل‌های انرژی برای شرکت‌های حاضر در بازار سرمایه مورد اعتراض بوده، چون متناسب با شرایط نیست.

در گذشته ارز چندنرخی بوده و حالا انرژی هم چندنرخی شده است. این به‌هیچ‌وجه مزیت‌های نسبی کشور را نشان نمی‌دهد. عبده تبریزی می‌گوید در سه چهار ماه آینده، گزینه دیگری جز افزایش قیمت‌ها وجود ندارد. اکنون دولت به این نقطه رسیده که با هر تنشی باید قیمت انرژی را افزایش دهد، اما نکته آن است که اقدامات دولت‌ها در این زمینه درست انجام نمی‌شود. به این معنا که تنش ایجاد می‌شود، اما در کنار آن، حرکت در مسیر درست انجام نمی‌شود. «وقتی دولت تنش تغییر قیمت را می‌پذیرد، حداقل باید آن را در مسیر مزیت نسبی کشور سوق دهد.

نمی‌شود که مسیر غلط برویم و بگوییم هرکه در صنعت خود سود بیشتری دارد، قیمت حامل‌های انرژی بالاتری را تحمل کند. پس مزیت نسبی چه می‌شود؟ مزیت نسبی بدین معناست که هر صنعتی که سود بیشتری دارد، باید مورد حمایت قرار گیرد. اما خلاف آن ازسوی دولت در حال اجراست، و همین مساله به چالش در بازار سرمایه بدل شده است.»