رقبا ما را آنالیز می‌کنند، ما چه می‌کنیم؟

۱۴۰۲/۰۶/۳۰ - ۱۴:۲۰:۲۰
کد خبر: ۲۱۵۷۵۰
رقبا ما را آنالیز می‌کنند، ما چه می‌کنیم؟

به فوتبالمان نگاه کنید. مربیان دستمزدهای میلیاردی می‌گیرند اما چیزی به فوتبال و بازیکنانشان اضافه نمی‌کنند. اگر ببرند حریف را بالا می‌برند تا کار خود را مهم جلوه دهند و اگر ببازند، زمین و زمان و داوری همه مقصرند جز آن‌ها!

به گزارش خبرورزشی، در کشتی هم داستان همین است؛ چون در تمام ورزش مدیران متخصص سر کار نیستند. نگاه کنید به پدیده‌ای چون رحمان عموزاد که سال قبل تمام دنیا را محو هنر خود کرد...

سال قبل رحمان عموزاد با سبکی جدید دنیا را شگفت‌زده کرد. درست همان‌طور که حسن یزدانی ۸ سال قبل سبکی جدید به نام خود بنیان گذاشت. وقتی شما با یک شیوه جدید موفق می‌شوید به طور طبیعی الگوی بقیه قرار می‌گیرید و خیلی‌ها از شما تقلید می‌کنند. این اتفاق مثل سکه دو رو دارد؛ هم خوب است و باعث افتخار که دنیایی از ما تقلید می‌کنند و هم خطرناک است چرا که رقبا هم دستمان را می‌خوانند، روی کشتی ما کار می‌کنند و راه‌های مقابله با ما را تمرین می‌کنند. در چنین شرایطی یک قهرمان باید همیشه پلن B داشته باشد، یعنی اگر رقیبی با یک آنالیز قوی راه‌های نفوذ و پیروز شدن ما را می‌بندد باید تاکتیکی برای تغییر داشته باشیم.

حسن یزدانی استعدادی بی‌نظیر بود که متاسفانه هرگز مربی خوبی نداشت. یزدانی تک و تنها با تمرین کردن در یک جنگل و بیابان هم می‌تواند بیاید و در مسابقات به فینال برسد! او با یک دست هم همه را می‌برد اما مقابل تیلور چه؟

و حالا همان بلا در بر سر رحمان عموزاد آمده است. سبک کشتی او لو رفته و رقبا راه مقابله با او را پیدا کردند. دیدیم که دو قهرمان مجارستان و روس چطور تحرک رحمان روی تشک را خنثی و هرگاه اراده می‌کردند به پای او رسیدند. رحمان به جای تمرکز روی کشتی حواسش به داوری و چلنج بود، وقتی حمله می‌کرد هیچ دفاعی نداشت و در حملات هم فن می‌خورد! سوال مهم اینجاست که چه کسی باید روی ضعف‌های رحمان کار می‌کرد؟ اصلا مربیان برای چه در اردو هستند؟

اگر کشورهای دیگر می‌توانند به این خوبی قهرمان ما را آنالیز و قهرمان خودشان را مسلح به مصاف ما بفرستند، ما برای آماده کردن قهرمان خود چه می‌کنیم؟ در همین تیم فعلی چندین و چند آنالیزور حضور دارند اما شما اثری از آنالیز رقبا در مسابقات امسال دیدید؟

ورزش در دنیا یک علم و یک تخصص حرفه‌ای است. دیگر نمی‌توان با روش‌های ۴۰ سال قبل نتیجه گرفت؛ دیگر نمی‌توان پشت موفقیت انفرادی یک قهرمان مخفی شد و وقتی دستش بالا می‌رود باد به غبغب بیاندازیم و سینه سپر کنیم اما وقتی شکست خورد، خودش را مقصر بدانیم!