ترس در بازار سرمايه
سهامداران بورس تهران بهمن ماه را با ترس و لرز و بازاري خونين شروع كردند، بازار سرمايه در اين هفته و هفته گذشته از جانب ريسكهاي سيستماتيك و غير سيستماتيك شديدا تحت فشار بود به نحوي كه از يكسو از ابعاد سياسي و برونمرزي بد و از يكسو هم از جانب اخبار و حواشي پيرامون برخي صنايع بزرگ همچون پالايشيها كه حواشي اين گروه هم از ازديبهشت ماه گريبانگير سهامداران شده است.
سهامداران بورس تهران بهمن ماه را با ترس و لرز و بازاري خونين شروع كردند، بازار سرمايه در اين هفته و هفته گذشته از جانب ريسكهاي سيستماتيك و غير سيستماتيك شديدا تحت فشار بود به نحوي كه از يكسو از ابعاد سياسي و برونمرزي بد و از يكسو هم از جانب اخبار و حواشي پيرامون برخي صنايع بزرگ همچون پالايشيها كه حواشي اين گروه هم از ازديبهشت ماه گريبانگير سهامداران شده است. اما امروز بازار را در حالي آغاز كرديم كه يكي از پرتلاطمترين و پرخبرترين بهمنهاي احتمالي را در پيش داريم چه از بعد خبرهاي سياسي، چه اقتصادي و بودجهاي و دلاري چه كدالي و گزراشي و چه موارد ديگر و البته اميدواريم اين بهمن به مانند بهمن ماه سال 1357 براي سهامداران خونين نباشد. مشكلات بازار سرمايه ما بيشمارند و روزبهروز بر آنها افزوده ميشود بدون كوچكترين راهحلي براي حل كردن مشكلات قبلي و مشكل روي مشكل ميشود وضعيت كنوني كه شاخص كل تنها 8 درصد بازدهي را از ابتداي سال به امروز به ثبت رسانده! چالش اولي كه اين روزها گريبان بازار را گرفته است جريان سياسي است با اينكه معتقديم قوه عقلانيت نسبي در مسير حل و فصل مسائل سياسي و عدم ورود كشور به تنش وجود دارد اما اين ريسك، ريسك كوچكي نيست و فضاي نرخ ارز هم به خوبي آن را نشان ميدهد، از طرفي پول بسيار هوشمند و ترسو است، بنابراين تحت شرايط اينچنيني ترجيحي براي خريد سهام وجود ندارد. ريسك ديگري كه بازار را تحت تاثير قرار داده است دولت و دخالتهاي بيمورد و ندانمكاري شركتهاي بورسي است كه باعث حال و روز بد اين روزها شده است، البته سازمان بورس و مصوبههايش هم بيتاثير نيست مخصوصا مباحثي پيرامون جرمانگاري كه جديدا ابلاغ شده است! به نحوي كه ميتوان هر شخصي كه سهام خريداري ميكند را مجرم اعلام كرد؟ لازم است اينجا سوال بپرسيم كه اين قوانين با كدام يك از فرضيههاي بازار كارا همخواني دارد؟ در بهترين مقطع و در حالي كه گزارشهاي خوب شركتها ميتوانست نقش عمده و بسزايي در تثبيت قيمتها در اكثر نمادها داشته باشد اما جو منفي خبرهاي سياسي و پالايشي همهچيز را برهم ريخت و كل گزارشها را زير سوال برد!
كليت گزارشها نه خيلي خاص و نه خيلي منفي بود و نرمال و مساعد پيش رفت و البته در برخي شركتها هم رد پاي دولت در زدن جيب شركتها به چشم ميخورد و نكته بعد اينكه گزارشها را اگر با قيمتها كنار هم بگذاريم بايد گفت كه آنقدر قيمتها افت كرده و درجا زده كه گزارشهاي فعلي كه معمولي هستند باعث جذابيت دوباره شده وp/eهاي فعلي و فوروارد بازار را كاهش داده است در دو روز اخير هم شاهد كمترين P/E ttm بازار از ابتداي ۱۳۹۸ تا به امروز بودهايم. با انتشار گزارشات اكثر شركتها، نسبت P/E ttm بازار به محدوده 1/6 واحد رسيده است كه كمترين P/E فصلي بازار سرمايه از ابتداي ۱۳۹۸ ميباشد. اما ممكن است سوال پيش بيايد كه در برهه زماني فعلي با توجه به وضعيت موجود گزارشهاي شركتها مهم هستند يا خير؟ بايد گفت كه همواره گزارشها عامل مهمي براي بازار بودهاند تحت هر شرايطي و اثرات چندگانه را در بازار داشته باشد اثر اول اثر تثبيتي است و به نوعي همزمان با اين موضوع كاهش ريسكهاي بازار را نيز به همراه دارد بدان معني كه انتشار گزارشها يك بار ديگر نشان ميدهد كه بازار در قيمتهاي خوب و منطقي قرار داشته و اين نقاط فعلي ريسك آنچناني براي بازار ندارد از همين رو نقش تثبيتكننده در قيمت را داشته و مانع از افت بيش از پيش قيمتها ميشود. اثر دوم اثر پيشران بودن است بدين معني كه برخي گزارشها آنقدر شرايط خوب را ترسيم ميكنند كه در كنار قيمت فعلي بازار به اين جمعبندي و نتيجه ميرسد كه قيمتهاي فعلي قيمتهاي حداقلي بوده و رشد كوتاهمدت موقت را به سمت بازار سرمايه تزريق ميكند. اثر سوم اثر زمان و لحاظ شدن سودها در دل قيمتهاست گزارشهاي ۹ ماهه به عنوان آخرين مقطع از گزارشهاي مياندورهاي كه در سال جاري منتشر ميشود مهمترين نقشه راه و نشانه براي جريان و چشمانداز سودآوري امسال و سال آتي شركتهاست. گزارشات فعلي به خوبي نشاندهنده اين است كه چه چشماندازي از سود ميتواند براي سال آتي وجود داشته باشد و چه ميزان تقسيم سود در دل شركتهاست و دقيقاً اثر گذر زمان در اين شرايط زماني معلوم ميشود كه ما هرچه پيش برويم سودهاي قويتر در دل شركتها بيشتر شده و فضاي بنيادي آنها را با توجه به اين سودها بهتر ميكند. در واقع هرچه زمان بگذرد و سودها قطعيتر بشود و قيمتها نيز در جا بزنند و تغيير نكنند فنر ارزندگي سهمها جمعتر شده و جايي رها ميشود و اين دقيقاً پتانسيل فعلي بازار بعد از گزارشها خواهد بود.
و در نهايت اثر گزارشها اثر آماري هم به همراه دارد و نشان ميدهد كه p/e بازار بعد از انتشار گزارشها در چه مرتبه و چه مقطعي قرار گرفته و به شكل آماري نيز اثبات ميكند كه فضاي فعلي بازار قابليتهاي قوي براي جذب جريان پول و حركت را خواهد داشت. يكي ديگر از مهمترين موضوعات مطرح شده در روزهاي اخير اختلاف بين بانك مركزي و بورس كالا در مورد عرضه شمش و گواهي شمش اتفاقاتي از اين دست است. درواقع به صراحت عرض ميكنم كه سياستهاي بانك مركزي در جهت غير شفاف كردن و ايجاد رانت است! به نوعي معاملات شمش را به بازاري منتقل ميكنند كه نه شفاف است نه نرخ در آن واضح مشخص است و نه فرايند عرضه و تقاضا در آن ديده ميشود و تازه اسمش را هم با يك ساختمان عريض و طويل مركز مبادله گذاشتهاند؟ تنها هدف اين كار پنهان كردن قيمتهاي واقعي همانند نرخ ارز و روشن شدن ناكارآمدي سياست سركوب نرخ ارز است. تنها چيزي كه مشخص است اين است كه بخش قابل توجهي از پولهاي موجود در بازارهاي مختلف به اين نتيجه رسيدهاند كه يك تورم در كالاها و بازارهاي سرمايهاي وجود خواهد داشت! و به همين دليل روزانه شاهد خروج سنگين پول از سپردههاي بانكي و صندوقهاي با درآمد ثابت هستيم. از طرفي بازار اينقدر شكننده و ضعيف است كه در سهم ذوب بعد از انتشار عدد تجديد ارزيابي فقط يك روز توانست مثبت و صف خريد بشود و امروز شاهد تعادل و حتي معامله منفي در اين سهم بوديم.