لزوم سرمايه‌گذاري بخش خصوصي در هوش مصنوعي مدل زباني فارسي

۱۴۰۲/۱۲/۲۲ - ۰۱:۴۱:۲۹
کد خبر: ۳۰۸۵۵۲

رييس مركز ملي فضاي مجازي گفت: اميدواريم به زودي شاهد سرمايه‌گذاري شركت‌ها و بخش خصوصي در هوش مصنوعي مدل زباني فارسي باشيم. محمدامين آقاميري در مراسم اختتاميه بزرگ‌ترين مسابقه ملي توسعه هوش مصنوعي اختصاصي بزرگ زباني فارسي (هكاتون) كه دیروز برگزار شد با اشاره به اينكه مركز ملي فضاي مجازي نقش دبيرخانه شوراي عالي فضاي مجازي را دارد، گفت: نهادي كه قرار است سرمايه‌گذاري كند هر چقدر داده‌هاي معتبر داشته باشد مي‌تواند سياست‌هاي دقيق‌تري براي كشور پيشنهاد دهد.

رييس مركز ملي فضاي مجازي گفت: اميدواريم به زودي شاهد سرمايه‌گذاري شركت‌ها و بخش خصوصي در هوش مصنوعي مدل زباني فارسي باشيم. محمدامين آقاميري در مراسم اختتاميه بزرگ‌ترين مسابقه ملي توسعه هوش مصنوعي اختصاصي بزرگ زباني فارسي (هكاتون) كه دیروز برگزار شد با اشاره به اينكه مركز ملي فضاي مجازي نقش دبيرخانه شوراي عالي فضاي مجازي را دارد، گفت: نهادي كه قرار است سرمايه‌گذاري كند هر چقدر داده‌هاي معتبر داشته باشد مي‌تواند سياست‌هاي دقيق‌تري براي كشور پيشنهاد دهد. وي افزود: با توجه به شروع طرح هكاتون مدل بزرگ زباني فارسي به زودي شاهد سرمايه‌گذاري ساير دستگاه‌ها اعم از دولتي و بخش خصوصي با توجه به فرايندي كه آغاز شده است، خواهيم بود. آقاميري تصريح كرد: ستاد فراداده در مركز ملي فضاي مجازي، در حوزه جمع‌آوري داده‌ها پيشرو است و تمام داده‌هاي جمع‌آوري شده در اين ستاد به صورت ديجيتال و به روز است و بنابراين به همين دليل ما مي‌توانيم اهداف مركز را به درستي دنبال كنيم. وي ادامه داد: بايد از ظرفيت ابزاري ايجاد شده حداكثر بهره‌برداري را كنيم، هر چند هنوز به آن توانمندي نرسيده‌ايم و تا هدف اصلي فاصله زيادي وجود دارد. رييس مركز ملي فضاي مجازي گفت: تا امروز شاهد بوديم كه وقتي يك مساله براي سازمان تعريف مي‌شود آنها تلاش مي‌كنند مشكل را درون سازمان خود و از طريق نيروهاي خودشان حل كنند در حالي كه هر ميزان سرريز عمومي يك دانش بيشتر باشد كار بهتر انجام مي‌شود به همين دليلي هم تلاش كرديم تا از نيروهاي جوان نخبه در حل مساله و در قالب مسابقه بهره ببريم. وي افزود: سه سرفصل سخت افزار، داده و اطلاعات و الگوريتم بسيار مهم هستند اما همه اينها ابزار كار نيروي انساني به شمار مي‌روند. نيروي انساني هوشمند و ماهر نقش مهمي در توسعه ابزارهاي مختلف دارد. آقاميري در پايان گفت: بدون شك مركز ملي فضاي مجازي مشتري خروجي‌هاي متمايزي خواهد بود كه بعد از اين رويداد در حوزه مدل زباني فارسي توسط تيم‌ها ارايه شود.

 

اگر در هوش مصنوعي رشد نكنيم

دچار نوعي استعمار مي‌شويم

همچنين خسروپناه در اين همايش درباره تدوين سند هوش مصنوعي اظهار كرد: امروز شاهد سيستم‌هاي هوش مصنوعي هستيم كه نيازهاي واقعي و علمي ما را تأمين مي‌كند، به جاي انسان عمل و حتي تدبير مي‌كند اما بايد به ياد داشته باشيم كه هوش مصنوعي ساخته ذهن و روح انسان است. وي به ارايه مثالي در اين حوزه پرداخت و ادامه داد: در حوزه حكمراني ۲۰۷ منبع را شناسايي و ۲۰۰ تعريف حكمراني را استخراج كرده‌ايم. ۵۱ كليد واژه اصلي نيز استخراج شد كه از ماشين‌هاي متنوع هوش مصنوعي درباره آنها سوال شد، هر كدام پاسخ‌هايي دادند، تعاريف هوش مصنوعي از منابع دست اول حكمراني بهتر و دقيق‌تر بود و اين تعاريف را به كمك آنها دسته‌بندي كرديم. در مجموع ۲۰ تعريف از هوش مصنوعي دريافت شد كه در كنار ۲۰۰ تعريف قبل، به تعريف جامع‌تر در اين حوزه رسيديم. دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي بيان كرد: تعريف برگزيده از حكمراني اين است كه فرآيندهاي شبكه‌اي از سياست‌گذاري، تنظيم‌گري (قانون‌گذاري ساختارسازي نگاشت نهادي) تا گفتمان‌سازي، راهبري، هدايت‌گري، نظارت، كنترل و ارزيابي است كه با مشاركت سازمان‌هاي دولتي و ذي‌نفعان مردمي صورت مي‌گيرد، بنابراين حكمرانان اين عرصه « ساختارهاي دولتي، بخش خصوصي و ذي‌نفعان مردمي» هستند. وي با بيان اينكه الگوي حكمراني بايد مشخص شود، ادامه داد: حكمراني بايد با رويكرد بازتوزيع و تسهيل در سطوح مختلف محلي، ملي، منطقه‌اي و جهاني مدنظر باشد. اهداف حكمراني شامل مشاركت عمومي، شفافيت، مسووليت‌پذيري، قانون‌مندي، امنيت پايدار، رفاه عمومي و اثربخشي است. خسروپناه افزود: اينكه در شوراي عالي انقلاب فرهنگي سندي بنويسيم بخشي از حكمراني است اما از سياست‌گذاري تا اثربخشي چند فرآيند شبكه‌اي، طولاني، بسيار پيچيده و چند بعدي است. برخي حكومت‌داري را با حكمراني يكي مي‌دانند قطعاً تصوّر اشتباهي دارند، حكمراني با حكومت‌داري يكسان نيست. وي درباره اصول حكمراني هوش مصنوعي حكمت‌بنيان گفت: سياست‌گذاري و تنظيم‌گري حكيمانه مبتني بر علم نافع عقلاني (شامل عقل نظري، عقل عملي، عقل معاش و عقل معاد) در هوش مصنوعي بايد مدنظر باشد. دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي با بيان اينكه حكمت معادل انگليسي ندارد، بيان كرد: حكمت از سياق علم نافع و مبتني بر عقل است. سياست‌گذاري در حوزه هوش مصنوعي بايد بر اساس حكمت باشد كه از جنس حقيقت و فضيلت است، بايد هوش مصنوعي كه طراحي مي‌كنيم مبتني بر حقيقت و فضيلت عمل كند. خسروپناه با تأكيد بر نظارت و ارزيابي با شاخص‌هاي اهداف، شفافيت، عدالت و مشاركت عمومي تأكيد كرد: بايد سيستم‌هاي هوش مصنوعي را به صورت مستمر رصد كنيم، حكمرانان شامل ساختار دولتي، بخش خصوصي و ذي‌نفعان مردمي هستند كه بايد در سياست‌گذاري هوش مصنوعي مشاركت داشته باشند. در مدل حكمراني شوراي عالي انقلاب فرهنگي و در سند نگاري هوش مصنوعي، بخش خصوصي و ذي‌نفعان مردمي در سياست‌گذاري مشاركت دارند. دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي ادامه داد: در بحث هوش مصنوعي خيلي عقب هستيم و بايد با سرعت رشد كنيم خودمان مولّد شويم كه اگر اينگونه نشود دچار شكلي از استعمار مي‌شويم. در حال حاضر مهم‌ترين نوع استعمار؛ استعمار نرم است. در دهه اخير كارهاي زيادي انجام شده است اما كافي نيستند كه بايد ادامه پيدا كند. كار دولت تسهيل گري، نظارت، ارزيابي و هدايت ارزش‌هاست. وي اضافه كرد: آموزش و گفتمان‌سازي در حكمراني هوش مصنوعي بايد مدّنظر باشد. معيارهايي كه به هوش مصنوعي مي‌دهيم بايد بر اساس زيست بوم و فرهنگ ايراني اسلامي باشد. خسروپناه گفت: جامعيت هوش مصنوعي نيز بايد مدّنظر باشد و حوزه‌هاي نظير تعليم و تربيت، دفاعي و امنيتي، كشاورزي، حقوقي، رسانه و فضاي مجازي كه نياز به هوش مصنوعي دارند در نظر گرفته شود، البته سياست‌بسندگي اشتباه است و سياست‌گذاري، بخشي از چند فرايند است كه در درون حكمراني هوش مصنوعي است.

 

داده بيشتر؛ قدرت بيشتر

بهروز مينايي، دبير ستاد توسعه فناوري‌هاي هوش مصنوعي و رباتيك در بحث خود به سير تطور فناوري هوش مصنوعي تا به امروز پرداخت و گفت: در دهه‌هاي ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ «سيستم‌هاي خبره»
(Expert systems)، فناوري غالب در دنياي «هوش مصنوعي» بود كه به عنوان يك پايگاه دانشي عمل مي‌كرد و برآمده از تلاش‌هاي محققان بود كه اساسا كاري به حوزه توليد نداشت و بيشتر در پي تشخيص بود. به گفته او در ۱۹۹۰ گام مهمي در حوزه هوش مصنوعي برداشته شد و «داده كاوي» به ميدان آمد. در اين نسل از فناوري‌هاي هوش مصنوعي، ديگر نيازي نبود كه داده‌ها از يك متخصص گرفته شود و افراد تنها از رهگذر داده‌ها مي‌توانستند به يك الگو برسند. مينايي، تفاوت «سيستم‌هاي خبره» با سيستم‌هاي «داده‌كاوي» را در ميزان دقت آنها عنوان كرد و گفت: سيستم‌هاي خبره از دقت بالاتري در مقايسه با سيستم‌هاي داده كاوي برخوردارند، اما در مقابل، داده‌كاوي‌ها، توان كار روي داده‌هاي سنگين را دارا هستند. وي در ادامه به «سيستم‌هاي يادگيري عميق» اشاره و تاكيد كرد: اين نوع سيستم‌ها در شناخت تصاوير به اندازه انسان توانايي دارند و مي‌توانند لايه‌هاي مختلف از شبكه‌هاي عصبي را ايجاد كنند. به گفته او در فاصله ۲۰۱۲تا ۲۰۱۸ «سيستم مدل‌هاي زباني» طراحي شد، اين سيستم‌ها، مي‌توانند رابطه يك كلمه را در بستر اطرافش ببينند و بردارها را با هم نسبت سنجي كنند، و اين نسبت سنجي‌ها مي‌تواند درك مطلب را در اين سيستم‌ها عميق‌تر كند. مينايي، مزيت نسل جديد سيستم‌هاي هوش مصنوعي را در مقايسه با گذشته، محدود نبودن توان آنها به يك دامنه خاص و افزايش توان افقي آنها دانست كه در مدارهاي معنايي و درك مطلب از اهميت بالايي برخوردار است.