دورنمای بازار نفت و دو تنگه مهم اقتصادی
پس از توفیق ایران در عرصه منطقهای که با حمله ایران به اسرايیل رخ داد، پرسش مهمی شکل گرفته که لازم است به طور دقیق به آن پاسخ داده شود و آن اینکه مکانیسم تبدیل این توفیق نظامی به ارزش افزوده اقتصادی چگونه باید باشد؟ در واقع ایران باید بتواند این توفیق میدانی را به سایر حوزههای راهبردی بدل کرده و از آن استفاده کند.
پس از توفیق ایران در عرصه منطقهای که با حمله ایران به اسرايیل رخ داد، پرسش مهمی شکل گرفته که لازم است به طور دقیق به آن پاسخ داده شود و آن اینکه مکانیسم تبدیل این توفیق نظامی به ارزش افزوده اقتصادی چگونه باید باشد؟ در واقع ایران باید بتواند این توفیق میدانی را به سایر حوزههای راهبردی بدل کرده و از آن استفاده کند. از ۷ اکتبر و آغاز مناقشه اسرايیل با حماس، تنشهای زیادی در جهان اتفاق افتاد به گونهای که همواره احتمال درگیری قدرتهای منطقهای و بینالمللی به دلیل این تنازعات وجود داشت. یکی از بارزترین نمونههای این درگیریها بحث مشکلاتی بود که در تنگه بابالمندب و دماغه امید نیک در منتهیالیه آفریقا ایجاد شد، مشکلاتی که اثرات آن در اقتصاد منطقهای و جهانی به عینه نمود داشت. با کنترلی که حوثیهای یمن در بابالمندب اعمال کردند، امکان ارسال تسلیحات به اسرايیل تا حد زیادی مسدود شد. این روند اما باعث افزایش قیمت نفت، قیمت مواد غذایی و سایر قیمتها از جمله حمل و نقل و بیمه و... شد. دلیل کمتر شدن عبور از کانال سوئز تنشها بین نیروهای یمنی و کشتیهایی است که به سمت سرزمینهای اشغالی حرکت میکنند. نیروهای یمنی اعلام کردهاند تا زمانی که حملات رژیم صهیونیستی به باریکه غره متوقف نشود آنها اجازه عبور کشتی از تنگه بابالمندب و دریای سرخ به سمت بنادر اسرايیل را نخواهند داد. براساس چنین فضایی بود که بازار نفت هم متاثر از این تحولات رشد قیمت مستمری را تجربه کرد. این روند ادامه داشت تا اینکه اسرايیل به رهبری نتانیاهو، ماجراجوییهای خطرناکی را در حمله به کنسولگری ایران در سوریه آغاز کرد. این حمله اوضاع منطقه را وخیم تر ساخت و مشکلات را بیشتر کرد. در این مرحله بازارهای بینالمللی با نوعی نگرانی از آینده، رخدادها را دنبال میکردند. حمله متقابل ایران به اسراییل شرایط تازهای را شکل داد، حملهای که در راستای اعمال حقانیت ایران صورت گرفت و باعث شد موازنه منطقه به نفع محور مقاومت تغییر کند. همانطور که اشاره شد ایران در مراحل پس از حمله باید تلاش کند، ظرفیتهای راهبردی و نظامیاش را به ارزش افزوده اقتصادی بدل کند. ایران ابتکار عمل را در سطح منطقهای دراختیار دارد، ضمن اینکه در تنگههای مهم اقتصادی و راهبردی تنگه هرمز (دریای عمان) و بابالمندب (دریای سرخ) هم، دارای حاکمیت و نفوذ قابلتوجهی است. ازسوی دیگر، ایران توانسته در منطقه نفوذ قابل توجهی کسب کند به گونهای که اقبال مردم منطقه به جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری طی نیم قرن اخیر است. این اقبال یکی از مهمترین عواملی است که میتواند به ایران در یافتن بازارهای مختلف کمک کند.
نهایتا این رخدادها زمینهای را ایجاد کرده تا محدودیتهای امریکا و غرب علیه ایران در بازارهای جهانی تا حدی بیاثر و فروش نفت ایران به چین با افزایش مواجه شود.
پیشبینیها حاکی از آن است که بازار نفت رونق خواهد گرفت و ایران نیز سهم بیشتری از بازار نفت را دراختیار میگیرد.
باتوجه به نزدیک بودن انتخابات امریکا طی ماههای پیش رو، قیمت نفت به یک عنصر مهم در تحولات سیاسی ایالاتمتحده خواهد بود. به این دلیل است که بایدن اما تلاش خود را صورت میدهد تا تنازعات منطقهای بیش از این افزایش نیافته و باعث نارضایتی رایدهندگان امریکایی نشود. شوک سیاسی یا ژئوپلیتیکی مثل تنازعات منطقه خاورمیانه باعث تکانههای نوسانی در بازار نفت خواهد شد و این روند باعث گرانی بنزین در امریکا میشود.
نارضایتی امریکاییها از تحولات بازار انرژی نتیجه مستقیمی در انتخابات آینده میگذارد و بایدن مایل نیست تا چنین روندی شکل بگیرد. نخستین تاثیر نوسان ذرات قیمتی در بازار نفت باعث شکست بایدن و توفیق ترامپ خواهد شد. در این شرایط ایران با استفاده از تمام ظرفیتهای ارتباطی، دیپلماسی و راهبردیاش باید تلاش کند تا مناسبات ارتباطی با کشورهای منطقه را بهبود بخشد و در مرحله بعد به دنبال پایان دادن به تنشهای منطقهای گام بردارد. افزایش قیمت نفت در افق آینده ادامهدار خواهد بود و هر اندازه تنشها بیشتر شود، صعود نفت در نمودار کلی بازارها هم بیشتر خواهد بود. نهایتا باید قبول کرد که ایران یک بازیگر غیرقابل انکار در عرصه سیاسی و اقتصادی بینالمللی است و باید تلاش کند این دایره نفوذ نظامی و راهبردی را بدل به ارزش افزوده اقتصادی کند.