بازي در بازار سرمايه تغيير ميكند؟
فراز و نشيبهاي اخيري كه بر سر راه فعاليتهاي بازار سرمايه ايجاد شد، تحليل و ارزيابي روند سرمايهگذاري در اين بازار را بسيار دشوار ساخته است. رخدادهاي اخير در عرصه سياسي و راهبردي به همراه قرار گرفتن در اتمسفر تبليغات انتخاباتي شرايط تازهاي را براي اقتصاد ايران و بازار سرمايه نويد ميدهد.
فراز و نشيبهاي اخيري كه بر سر راه فعاليتهاي بازار سرمايه ايجاد شد، تحليل و ارزيابي روند سرمايهگذاري در اين بازار را بسيار دشوار ساخته است. رخدادهاي اخير در عرصه سياسي و راهبردي به همراه قرار گرفتن در اتمسفر تبليغات انتخاباتي شرايط تازهاي را براي اقتصاد ايران و بازار سرمايه نويد ميدهد. شرايطي كه ابعاد و زواياي گوناگون آن تحليلهاي متفاوتي را مبتني بر دادههاي مستند طلب ميكند. اصولا براي بورس ايران كه تابع سياستهاي دولت است هيچ چيزي تعيينكنندهتر از نوع استقرار دولتها و نحوه سياستگذاريهاي آنان واجد اهميت نيست (خصوصا در دورههاي ۲-۳ساله) اگرچه كه همواره نيروهاي خود بازار توانايي ايجاد روندهاي جداگانه در بازار را دارند و وقتي بازار به محدودههاي ارزشمند بنيادين ميرسد واكنشهاي بازار شكل ميگيرد. طي روزهاي اخير اما بازي بورس عوض شده است. با توجه به اينكه در آستانه فصل مجامع هستيم از طرفي، حدود ۱۰ روز ديگر شاهد ورود كانديداها به صحنه انتخابات خواهيم بود، مجموعه اين گزارهها ميتواند پاي بورس ايران را هم به ميدان انتخاباتي باز كند. تجربههاي انتخابات رياستجمهوري در دورههاي گذشته نشان ميدهد كه بازار سرمايه ايران يكي از محورهاي اساسي، برنامههاي اقتصادي و تبليغاتي ايران را شكل ميدهند. كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري نشان دادهاند كه حداقل در ظاهر برنامههايي براي بورس ارايه داشته و آن را در معرض قضاوت تحليلگران و افكار عمومي قرار ميدهند. ضمن اينكه پس از رخدادهاي تلخ اخير در عرصه كلان سياستگذاريها، وضعيت سياسي و كلان اقتصادي ما هم تغيير خواهد كرد كه هر دو عامل بازار سرمايه ايران را تحت تاثير قرار ميدهند. به نظر من سياستهاي اقتصادي ما با نرخ سود بدون ريسك ۳۵ الي ۴۰ درصدي به بنبست رسيده و احتمالا بخش داغ مناظرهها و برنامههاي تبليغاتي كانديداها حول محور اقتصاد و سياست خارجي خواهد چرخيد. تا اينجاي كار نميتوان براي بورس آيندهاي ترسيم كرد و احتمالا تا دو، سه ماه آينده كمي فضاي برزخي بورس با نگاه به وضعيت سياسي ادامه داشته باشد. فصل برگزاري مجامع از يك جهت ديگر هم مهم است. فصلي كه تا چند سال پيش هميشه جزو فصول داغ بازار بود و علت آن امكان دريافت سود نقدي و چيدن ميوه سهام بعد از يكسال بود.
حالا به فصل مجامع بعد از يك اصلاح طولانيمدت رسيدهايم كه باعث كاهش p.e (نسبت قيمت به سود هر سهم) بازار شده و توزيع سود نقدي باعث كاهش بيشتر p.e بازار خواهد شد به عبارت ديگر سرمايهگذاران با خريد يك سهم در فصل مجامع (قبل از روز مجمع) در عرض يكسال دو مجمع عمومي عادي سالانه را تجربه ميكنند و امكان دريافت دو سود مجمع را با نگهداري يكسال خواهند داشت!
اين مثال را براي درك بهتر مفهوم ارزندگي سهام بر اساس p.e آن عرض كردم. به نظر من در اين دوره برزخي تا تعيين تكليف وضعيت سياسي بايد به دقت وضعيت بنيادين و تكنيكال سهام بنيادي با p.e پايين را مدنظر قرار داد تا اولا در فصل مجامع انتخاب بهتري انجام داد و دوم اينكه در زمان برگشت بازار ارزندهترين سهام بازار را در واچ ليست خود داشت. شخصا همچنان در بين بازارها مستعدترين بازار را در قبال ريسك منطقي، «بازار سرمايه» ميدانم و معتقدم بازار ارز حداقل «يك دوره زماني بعد از رشد بورس» رشد خواهد كرد و اصطلاحا نوبت رشد ارز بعد از بورس قرار دارد و همانطور كه ديديم بدترين اتفاقات سياسي و جنگ و ... هم نميتواند ارز را مجددا به قلههاي جديد پرتاب كند. در ركود ساير بازارها نقدينگي آماده دريافت چراغ سبز بازار سرمايه است كه به نظرم زمان زيادي طول نميكشد تا نقدينگي، بازار سرمايه را انتخاب كند. سعي ميكنم در اين ايام، سهامي كه وضعيت مناسب بنيادين دارند و كمتر مورد توجه قرار گرفتهاند را همراه با تحليلگران اماكو واكاوي كنم و نكات مهم صورتهاي مالي و فرصتهاي پيش روي آنها را در فصل مجامع بازگو كنم. معتقدم شرايط متغير اخير در فضاي كلان سياسي و راهبردي اثرات مستقيمي در تحولات بازار بورس خواهد داشت و دورنماي مثبتي پيش روي اين بازار قرار دارد. با توجه به اين واقعيت كه اقتصاد ايران يك اقتصاد دولتي است و نقش دولت در نظم و نظامات بازارها كليدي است، تحولات اخير ميتواند چشمانداز مقابل بازار سرمايه را هم دچار قبض و بسط سازد.