دولت آينده و تحولات نوين حوزه انرژي
يكي از موضوعات مهم در خصوص انتخابات چهاردهم رياستجمهوري، راهبردهايي است كه دولت آينده قرار است در حوزه بازار نفت و بخش انرژي كشور در پيش بگيرد. با توجه به اينكه بر اساس اعلام مسوولان، ايران نيازمند سرمايهگذاري بيش از 250ميليارد دلاري تنها در حوزه نفت و گاز است، مهم است، فردي سكان هدايت ساختار اجرايي را به دست بگيرد كه بتواند به اين بايدها و ساير ضرورتها پاسخ دهد.
يكي از موضوعات مهم در خصوص انتخابات چهاردهم رياستجمهوري، راهبردهايي است كه دولت آينده قرار است در حوزه بازار نفت و بخش انرژي كشور در پيش بگيرد. با توجه به اينكه بر اساس اعلام مسوولان، ايران نيازمند سرمايهگذاري بيش از 250ميليارد دلاري تنها در حوزه نفت و گاز است، مهم است، فردي سكان هدايت ساختار اجرايي را به دست بگيرد كه بتواند به اين بايدها و ساير ضرورتها پاسخ دهد. هر فردي كه بتواند توجه افكار عمومي را جلب كند، برنامههاي مناسبتري ارايه كند و نهايتا به عنوان رييس دولت آينده انتخاب شود، يكي از سياستهايي كه بايد به صورت جدي مورد توجه قرار دهد، سياستگذاريهاي مرتبط با حوزه انرژي است. ما در برههاي قرار داريم كه تحولات علمي و فناوري و نوآوريهاي بسياري در جهان پيرامون حوزههاي مختلف اقتصادي از جمله حوزه انرژي جريان دارد. به سرعت برق و باد، فرصتها يكي پس از ديگري از دست ميروند، بدون اينكه ايران بهره خود را از تحولات برده باشد. همه ايرانيان چشم انتظار حضور رييسجمهوري كارآمد و متخصص در پاستور هستند تا بتواند منافع عمومي و مصالح ملي را در عاليترين سطح محقق كند. طبيعي است كه رييسجمهور به همه حوزههاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و...مسلط نخواهد بود، اما روساي جمهوري موفقتر خواهند بود كه همكاراني متخصص و شايسته را در پستهاي وزارت و معاونتهاي اقتصادي و...به كار بگمارند. در اين يادداشت به مهمترين نيازهاي حوزه انرژي در دورنماي آينده ميپردازم:
1-امروز كشورهايي چون عربستان كه داراي بالاترين منابع نفت و گاز هستند و صادرات آنها به 9ميليون بشكه نفت ميرسد، بهرغم وجود اين منابع عظيم و بستر همواري كه براي توليد و صادرات منابع خود فراهم كردهاند، در ساير انرژيهاي نو هم سرمايهگذاريهاي قابل توجهي صورت دادهاند. عربستان با كمك فناوري چينيها در حوزه انرژيهاي خورشيدي، حدود 36كيلومتر مربع پنلهاي خورشيدي در صحراهاي خود تعبيه كرده است. بر اساس گزارشهاي مستند، برقي كه از اين صحراها استحصال ميشود براي تامين برق مورد نياز يك كشور بزرگ اروپايي به تنهايي كافي است. عربستان بهرغم داشتن منابع انبوه فسيلي، برنامههاي مدوني در بخش انرژيهاي جديد اجرايي كرده است. در واقع اين كشور آيندهاي را ميبيند كه در آن خودروهاي برقي و هيبريدي، بازار را در اختيار گرفته و لازم است كه انرژيهاي مرتبط با اين خودروها استحصال شوند. خودروهاي جديد كه تعداد قطعات آنها يكصدم قطعات مكانيكي و سرويس و نگهداري و تعميرات آنها بسيار سادهتر از خودروهاي مكانيكي است. استهلاك اين خودروها كمتر و لوازم يدكي آنها در اختيارتر است.دولت چهاردهم هم بايد براي چنين شرايطي در جهان آماده باشد. هر تحولي با فرصتها و تهديدهايي همراه خواهد بود. ايران نه تنها در حوزه انرژي مورد نياز اين خودروهاي برقي، بلكه در زمينه توليد اين نوع خودروها هم ظرفيتهاي بسياري دارد كه بايد از آنها بهره ببرد.
2-در حوزه گاز كشور، كارهاي بر زمين مانده بسياري وجود دارد. در دولتهاي يازدهم و دوازدهم بناي دولت وقت بر اين بود كه 22ميليون تا 25ميليون بخاري گازي غيراستاندارد را از رده خارج كند. بخاريهايي كه بخش قابل توجهي از انرژي گاز كشور را هدر ميدهند. دولت يازدهم و دوازدهم تلاش كرد اين روند را اصلاح كند و اين بخاريها را با دستگاههاي نوين و پكيجها جايگزين كند. اين كار نيمه تمام باقي ماند. دولت جديد بايد اين روند نيمه تمام را تكميل كند. ساخت پكيجها و بخاريهاي كم مصرف ديواري بايد در دستور كار قرار بگيرند. از سوي ديگر به جاي كولرهاي گازي پرمصرف بايد از كولرهاي آبي كم مصرف بهره برد يا اينكه بايد كولرهاي گازي خاصي توليد و استفاده شود كه راندمان آنهاa يا aپلاس است.
موضوع مهم دولت آينده سرمايهگذاري روي ميادين مشترك انرژي است. دولت چهاردهم بايد توان جذب گسترده سرمايههاي خارجي را پيدا كند. وقتي ديده ميشود در دولتهاي دوازدهم و سيزدهم، كشور هندوستان قولهاي بسياري براي توسعه بندر چابهار يا سواحل مكران ميدهد (سواحلي كه از تحريمها مستثني شدهاند) بايد از اين فرصت به بهترين نحو استفاده كرد. به عنوان يك كارشناس تصور ميكردم كه قرار است يك سرمايهگذاري حداقل 20الي 30ميليارد دلاري با هنديها آغاز شود، اما مشخص شد كه حجم اين سرمايهگذاريها تنها چند ميليون دلار است. كريدور جنوب به شمال ايران از چابهار به كشورهاي آسياي ميانه بايد با استفاده از استانداردهاي روز كه سيستم ريل برقي است به كار بيفتد. انرژيهاي مورد نياز اين حوزه هم بايد تامين شود.
3-در بحث آب شيرينكنها (اخيرا روز محيط زيست را پشت سر گذاشتهايم) بهرغم تبليغات دولت سيزدهم، ايرادات بسياري مشاهده ميشود. ايران بايد به مصالح عمومي خود توجه كند. بايد به اين پرسش پاسخ داده شود كه آيا ايران بايد به ايده آب شيرينكنها و ارسال آب شيرين به ايران مركزي ادامه دهد يا به منافع ديگري چون حفر چاههاي عميق و بهرهگيري از آبهاي زيرزميني فكر كند؟ جز چاههاي موجود، ايران ميتواند ايده اجرا شده در سيستان و بلوچستان را در خصوص حفر چاههاي عميق گسترش دهد.
4-پتروشيميها هم يكي از حوزههاي مهم سياستگذاري در دولت آينده است. پتروشيميهاي جديد ايران بايد در سواحل خليجفارس مستقر شده و از ظرفيتهاي اين مناطق بهره ببرند. اين ساختارهاي تازه اقتصادي بايد بتوانند زنجيره اين صنعت در ايران را توسعه داده و به سمت بهبود هدايت كنند. اين روند نيازمند همكاري وزارت نفت و صمت است. ضمن اينكه در زمينه ساير انرژيها چون انرژيهاي زمين-گرمايي، انرژي باد و انرژي زيست توده، قدمهاي خوبي برداشته شده، اما كافي نيستند. ايران در زمينه نيروگاههاي زيست توده به ويژه در شهرهاي شمالي كه با آلودگيهاي بيشتري دست به گريبان هستند به ايدههاي تازهاي نياز دارد. نيروگاههاي بادي در نقاط بادخيز كشور بايد تقويت شده و براي توسعه آنها سرمايهگذاري شود.اين روند در خصوص ساير انرژيهاي نوين هم بايد به كار گرفته شود.