در حال حاضر شاهد رسیدن به دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری هستیم تا نهمین ريیس‌جمهور عملا بتواند چهار سال آتی مسائل اجرایی کشور را به دست بگیرد. ريیس‌جمهوری که می‌تواند عملا ادامه دولت سیزدهم باشد یا برعکس ادامه‌دهنده دولت دوازدهم (به دلیل باقی ماندن دو نامزد از سمت مختلف سیاسی) باشد و مورد مهمی است، زیرا می‌تواند در بسیاری از موارد خصوصا اقتصاد و سیاست خارجه که جزو یکی از مسائل مهم و اصلی به شمار می‌رود کاملا متفاوت و مخالف باشند.
حال پس از برگزاری اولین مناظره دو نفره این دو نامزد پس از کناره‌گیری و حذف شدن دیگر رقبا می‌توانیم اندکی متمرکز و جزيی‌تر به دیدگاه، سابقه و نگرش‌های این دو شخص نگاهی بیندازیم، زیرا عملا تا چهار سال آینده بسیاری از سیاستگذاری‌ها و اجرای بسیاری از برنامه روی دوش شخص و تیم منتخب خواهد بود.
البته باید به نکته مهمی هم اشاره نمود که هر چند شاهد واگرایی محسوسی بین این دو شخص هستیم در برخی موارد هم شاهد همگرایی تنگاتنگی خواهیم بود که متاسفانه برخی از دیدگاه‌های ممکن را پوشش نخواهد داد که باعث می‌شود برخی به ناچار پس از یک جمع‌بندی مورد مناسب‌تر را انتخاب نمایند یا حتی از انتخاب بین این دو شخص سر باز بزنند. موردی که پس از اولین‌بار که در سال 1384 در انتخابات ریاست‌جمهوری رخ داد و باعث رفتن به دور دوم شد شاهد دومین باری هستیم که چنین فرآیندی انجام می‌پذیرد.
موردی که باید به آن اشاره داشت علی‌رغم شرکت کردن حداقلی افراد جامعه که یکی از دلایل عمده کشیده شدن به دوره دوم انتخابات بود (هر چند مطابق اصل ۱۱۷ قانون اساسی، برنده شدن یک کاندیدا در مرحله اول انتخابات ریاست‌جمهوری ایران نیازمند کسب «اکثریت مطلق» آرای «شرکت‌کنندگان» در انتخابات است؛ یعنی برای برنده شدن در مرحله اول انتخابات، یک کاندیدا باید بیش از ۵۰درصد آرای کسانی که در انتخابات مشارکت می‌کنند را به دست آورد) ولی به علت چنین میزان استقبالی را می‌توان علت دانست که البته انتظار می‌رود که در دور دوم شاهد شرکت نمودن درصد بالایی از افراد جامعه در رای‌گیری به خصوص نسبت به دور اول باشیم تا شاهد اندکی اصلاح عددی میزان مشارکت از عدد 39.9درصد تا محدوده دست‌کم 50درصدی باشیم که هر چند یک سناریوي دیگر که از میزان احتمال کمتری برخوردار است میزان مشارکتی در همین محدوده دور اول می‌باشد که در صورت وقوع احتمال اول به به احتمال بالایی شاهد انتخاب نامزد اصلاح‌طلب و در صورت درجا زدن اعداد و ماندگاری میزان مشارکت شاهد راه یافتن نامزد اصولگرای این انتخابات خواهیم بود که می‌تواند مسیر بسیاری از موارد اجرایی کشور را متفاوت سازد.
مورد دیگری هم که باید به آن اشاره نمود با توجه به جهت‌گیری‌های گذشته مشاوران و تیم احتمالی نامزدهای انتخاباتی، شاهد یک دیدگاه مثبت یا منفی نسبت به بازار سرمایه خواهیم بود و صرفا گزینه رفتار میانه‌گرایانه از هر دو سمت (حداقل در قسمت‌های کلیدی) امکان‌ناپذیر است و صرفا ممکن است در برخی جزيیات انجام پذیرد، هر چند اگر به مناظره‌ها و صحبت‌های گذشته زمان تبلیغات نگاهي داشته باشیم شاهد اهرم کردن این قسمت از کشور که دارای جامعه افرادی نسبتا بزرگی می‌باشد توسط هر یک از این کاندیداها بوده‌ایم که صرفا می‌توانیم همان‌طور که گفته شد بسته به دیدگاه‌ها و نظرات گذشته نامزدها و اشخاص نزدیک آنها به یک جمع‌بندی نسبت به آنها برسیم.
مورد قابل‌توجه دیگری هم که می‌توان به آن اشاره داشت این است که باتوجه به کنار رفتن دو کاندیداي باقی‌مانده در کنار اشخاص انصرافی دور اول و البته حمایت یکی از آنها پس از کنار رفتن او باتوجه به آرا در دور اول هر چند در پله اول به نظر برسد که تمامی آرا به سمت شخص ذکر شده خواهد رفت ولی به احتمال نسبتا بالایی شاهد سوخت شدن برخی از این آرا و عدم شرکت آنها هستیم و در برخی از آنها پس از مناظره مجدد و حتی آشنایی بیشتر با دو طرف باقی مانده شاهد چرخش برخی از نظرات و شخص انتخابی خواهیم بود هر چند حتی با اینکه شاهد کنار رفتن شخصی در حزب مقابل نبوده‌ایم ولی درنهایت ممکن است که شاهد چرخش آراي این افراد هم در دور دوم باشیم که هر چند این مورد پس از بررسی مقدار احتمال پایین‌تری را دارد.
