4 گام برای راهیابی تشکلها به عرصه بینالمللی
این روزها ما شاهد فعالیت تعدد زیاد تشکلها هستیم. در واقع تعداد زیاد این تشکلها مانع فعالیت اثربخش آنها میشود؛ البته ادغام تشکلهای صنفی در قوانین متعدد نیز یادآوری شده است، به عنوان مثال در ماده 21 قانون نظام صنفی آمده است: «در هر شهرستان که واحدهای صنفی با فعالیتهای شغلی مشابه یا همگن وجود داشته باشد، افراد صنفی با رعایت این قانون مبادرت به تشکیل اتحادیه کنند.» درحقیقت، یکی از مشکلات ساختاری تشکلها برای دستیابی به بازارهای جهانی فعالیت تعداد زیاد تشکلهای موازی است، علاوه بر این موضوع برخورداری از کیفیت لازم محصولات تولیدی نیز از جمله مسائلی است که باید در عرصه تجارت بینالملل به آن توجه داشت. درحال حاضر به دلیل افزایش قیمت تمام شده محصولات تولیدی صنعتگران تمهیداتی لازم را برای ارتقا محصولات خود با کالاهای مشابه خارجی در نظر ندارد. باتوجه به رقم خوردن دوران پسابرجام ما باید با ارائه تسهیلات لازم فضا را برای رقابتی کردن محصولات تولیدی داخل ایجاد کنیم. البته با تزریق منابع لازم نیز ما باید حواسمان به چگونگی هدایت شدن این منابع در بخش تولید باشد. متاسفانه در سالهای گذشته سرمایه در گردش بانکها در بخش تولید افزایش یافت این موضوع درحالی است که هیچ یک از این منابع برای بهبود بخش تولید کشور خرج نشد. در واقع باتوجه به عمیق شدن رکود در فضای کنونی اقتصاد و ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران تشکلها باید به نحوه فعالیت خود اعتقاد داشته باشند و برای بهبود وضعیت تولید تمهیدات جدی را ابتدا از سوی خودشان به ارمغان برسانند. در شرایطی که بخش خصوصی کشور براین باور است که دولت نباید در بخش اقتصاد دخالت کند اما همچنان ما شاهد این هستیم که صنعتگران برای بهبود وضعیت اقتصاد چشمانشان به دستهای دولت است. بنابراین در این بازه زمانی دولت فعالان تشکلی باید آستینهای خود را برای اقدامات جدید بالا بزنند و تمهیدات جدید را بهطور عملیاتی در بدنه بخش اقتصاد پیادهسازی کنند. البته در این میان برخیهای دیگر هستند که از ماحصل وقت دیگران استفاده میکنند باید چنین شرایطی از بین برود و همه یک صدا کار ملی را برای بهبود شرایط اقتصاد کشور کلید زنند. بنابراین برای راهیابی تشکلها به بازارهای جهانی 4 گام اساسی باید درنظر گرفته شود، که از جمله میتوان به 1) فعالان اقتصادی باید به بحث تشکلی اعتقاد داشته باشند، 2) ادغام تشکل مرکزی در دستور کار اتاق بازرگانی قرار گیرد، 3) ضرورت برگزاری دورههای خاص آموزشی برای افراد در حوزه بازاریابی، 4) رقابتی کردن فضای اقتصادی اشاره کرد. البته در زمینه رقابتی کردن فضای اقتصادی آنچه امروز در جامعه شاهدش هستیم، این است که مصرفکننده ما متاثر از کیفیت و قیمت است؛ اگر توانستیم کالای داخلی را با کیفیت و با قیمت مناسب ارائه بدهیم، میتوانیم مصرفکننده را به سمت خودمان بیاوریم و اگر چنین نباشد، مصرفکننده استقبال نخواهد کردو باید به فروش محصولات وارداتی تن دهیم. بنابراین در فصل تازه ارتباطات باید به موضوع کیفیت و قیمت تمام شده محصولات توجه ویژهیی شود؛ به واقع، یکی از خواستههای اصلی بخش خصوصی توجه دولت به بخش زیرساختهاست. درواقع با تامین زیرساختها ناخودآگاه بخش قابل توجهی از هزینههای سربار تولید کاهش و دراین صورت نیز مصرف کالای داخلی اهمیت مییابد. اگر بخش تولید و افزایش کیفیت آن مورد توجه قرار گیرد، همه یک احساس مسوولیت اجتماعی را نسبت به کالای داخلی که موجب اشتغالزایی میشود، خواهند داشت و وجدان همه مصرفکنندگان نسبت به اهمیت کالای داخلی شکل میگیرد. در نهایت امیدواریم با تزریق منابع و تامین زیرساختها بتوانیم نواقصی که در تولید داخلی داریم را برطرف کنیم و در دوران پساتحریم نیز رایزنهای اقتصادی که در کشورهای مختلف حضور دارند بتوانند حضور تشکلهای داخلی رادر عرصه بینالملل رقم زنند.