واقعیت‌های آماری راهکارهای انسانی

۱۳۹۵/۱۰/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۵۸۲۹۰

سال گذشته تحقیقی توسط انجمن دیده‌بانی مدنی یک شهر صورت گرفت که به بررسی آماری از دستفروشان پرداخته شد. این نتایج و آمارهای به دست آمده، نشان می‌دهد که ویژگی‌های فردی، خانوادگی، شغلی، اقتصادی و فرهنگی دستفروشان بر هر چیز دیگری که مطرح می‌شود، غالب است. بر خلاف آنچه گفته می‌شود که دستفروشان بساط‌گستر افرادی منزوی و غیراجتماعی هستند و از این رو نسبت به جامعه مسوولیت‌ناپذیر هستند، نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که ۷۶درصد دستفروشان سرپرست خانوار هستند و ۶۴ درصد از آنها متاهل. متوسط تعداد فرزندان دستفروشانی که متاهل هستند بالغ بر 2.3 نفر است که با میانگین این رقم در میان شهرنشینان کشور برابری می‌کند. بسیار شنیده می‌شود که دستفروشان دارای مشاغل دیگری هستند و درآمد آنها از دستفروشی حاصل زیاده‌خواهی آنان است. این تحقیقات نشان می‌دهد حدود ۹۰ درصد دستفروشان هیچ شغل دیگری ندارند و تقریباً تمامی آنها یعنی ۹۸درصدشان غیر از درآمد حاصل از دستفروشی هیچ درآمد دیگری ندارند و حدود ۳۱درصدشان حتی یارانه هم نمی‌گیرند. آنچه آنان را شاید از سایر شاغلان جدا می‌کند سرمایه فرهنگی حاصل از تحصیلات و سرمایه مالی‌شان است. 88.6درصد دستفروشان بساط گستر دارای مدرک دیپلم یا کمتر از دیپلم هستند. همین رقم در مورد همسران آنها نیز صدق می‌کند. میانگین سرمایه لازم برای ورود به این حوزه شغلی فقط بالغ بر 2.4میلیون تومان است. بسیاری از آنها ساعت‌های متوالی در روز را برای درآمد متوسط ۴۵هزار تومان روزانه کار می‌کنند و به این اعتبار با وجود تلاش طاقت‌فرسای روزانه همچنان زیر خط فقر به سر می‌برند. رسمیت نیافتن شغلشان باعث می‌شود ۴۱درصد آنها از پوشش هیچ بیمه‌یی برخوردار نباشند حتی بیمه سلامت و فقط ۲۵درصد آنها از پوشش بیمه تامین اجتماعی برخوردار هستند.

33.5درصد دستفروشان اعلام می‌کنند که این شغل نخستین شغل آنهاست و 43.1درصد به علت اجبار، تعدیل نیرو یا ورشکستگی به این شغل روی آورده‌اند. ۳۶درصد آنها پیش از روی آوردن به شغل دستفروشی کارگر ماهر بودند و ۲۱درصد آنها کارگر ساده یا کارگر کارخانه. به‌عبارت‌دیگر ۵۸ درصد آنها پیش از اینکه شغل دستفروشی را برای امرار معاش انتخاب کنند، در حوزه تولید مشغول به کار بودند و رکود اقتصادی یا ناتوانی جسمی آنها را به سمت انتخاب این شغل کشانده است.


تنش و ساماندهی

درصد بالایی از دستفروشان یعنی ۹۴درصد آنها و درصد بالایی از مغازه‌داران یعنی ۸۶ درصد آنها موافق ساماندهی دستفروشان هستند. آن دست از مغازه‌دارانی که با این امر موافقت ندارند به این دلیل است که نسبت به این موضوع خوش‌بین نیستند. دلیل این موافقت گسترده در دو سوی معادله تنشی است که میان شاغلان به این دو نوع دادوستد وجود دارد. ۴۲درصد دستفروشانی که در مجاورت مغازه‌داران بساط می‌گسترند اعلام کرده‌اند که با مغازه‌داران مشکل داشته‌اند و ۲۸درصد آنها که به دور از مغازه‌داران فعالیت می‌کنند نیز به وجود مشکل با مغازه‌داران اذعان می‌کنند.

۵۳ درصد دستفروشانی که در مجاورت مغازه‌داران بساط خود را پهن می‌کنند علت تنش با مغازه‌دار را سد معبر می‌دانند و ۴۵درصد از آنها فروش ارزان‌تر. اما فقط ۳۲درصد مغازه‌داران دلیل تنش با دستفروشان را ارزان‌فروشی می‌نامند و ۲۹درصد آنها اختلال در عبور مشتری. ۲۸درصدشان مدعی هستند که دستفروشان باعث می‌شوند که آنها مشتری‌شان را از دست بدهند و 11.5درصد آنها می‌گویند دستفروشان باعث زشت شدن محل کسب آنها می‌شوند.

می‌دانیم که تنش موجود میانِ دستفروشان و ماموران شهرداری حاصل درگیری‌ای است بر سرِ فضا که ماموران شهرداری را وادار می‌کند با استناد به ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها از کسب‌وکار آنها جلوگیری کنند. بخشی از تنش میان دستفروشان و مغازه‌داران نیز حاصل منازعه بر سر فضاست. به عبارت دیگر مسلم است که یکی از مشکلات هر ساماندهی مشکل تنظیم و تقسیم فضا خواهد بود. به ویژه آنکه وقتی از دستفروشان که اکثریت قریب به اتفاقشان با ساماندهی موافق هستند، حدود ۶۰ درصدشان متقاضی آن هستند که در همان محلی که هم‌اکنون فعال هستند ساماندهی شوند. ۲۸درصدشان حاضرند جابه‌جا شوند به شرطی که شلوغ باشد یا در نزدیکی بازار. 42.5درصد مغازه‌داران نیز بر این نظر بودند که مهم‌ترین نظارت بر کار دستفروشان باید نظارت بر محل کسبشان باشد.


راهکارها

براساس این تحقیق باید به دستفروشی نه همچون یک تهدید بلکه یک فرصت نگریست. نباید آن را پدیده‌یی دید که چهره شهر را «زشت» می‌کند، بلکه باید در آن توان بالقوه جذاب کردنِ شهر از منظر توریستی را دید. باید در دستفروشی امکان برون رفت بخش‌های اداری شهر را از شب مُردگی دید و ایجاد امنیت در مناطقی که به علت خالی ماندن از حضور مردم، وضعیت ناامنی برای رفت‌وآمد ایجاد می‌کنند. باید در دستفروشی گسترش شبکه پخش تولیدات داخلی همچنین دسترسی تولیدکنندگان خُرد را به بازارها دید. نهایتا باید در دستفروشی راه‌حلی مردمی را دید برای ایجاد اشتغال وقتی دولت‌ها و صاحبان سرمایه از چنین کاری ناتوان هستند. اگر چنین تغییری در دیدگاه‌ها ایجاد شود، آن وقت خواهیم دید که صدها محل مناسب در همین شهر تهران برای ایجاد روزبازار و شب‎بازار و بازارهای تخصصی و صنایع‌دستی و مواد غذایی آماده و نیمه آماده وجود خواهد داشت. نمونه‌هایی از این فضاها به صورت اسلاید نشان داده شد.

پاسخ‌دهندگان به این تحقیق خاطرنشان کرده‌اند که هم میانگین درآمد و هم میانگین سرمایه‌های لازم برای شاغل شدن به دستفروشی مورد تاکید آنها بود. هم اینکه انعطاف ساعات کاری این شغل برای آنها که مسوولیت‌های دیگری را نیز در قبال خانواده‌شان بر دوش می‌کشیدند، از جذابیت‌های این شغل برای آنان است.

نکته مورد توجه دیگر آن بود که این دستفروشان خود پیشنهادهای روشن و عملی‌ای هم برای ساماندهی‌شان داشتند و هم برای تغییر شغل احتمالی. اعطای وام برای راه‌اندازی کارگاه‌های خانگی در حوزه‌های مختلف خدماتی، ایجاد تعاونی‌های توزیع کالا یا مواد خوراکی ازجمله این پیشنهادات بودند. صحبت‌هایی که همه حکایت از وجود ذهن کارآفرینی در میان این زنان داشت.

مشاهده صفحات روزنامه