مسیر دستیابی به رشد اقتصادی
رییسجمهوری در روزهای گذشته یک بار دیگر از ایدهاش برای تحقق رشد 8درصدی در اقتصاد ایران خبر داد؛ بدون اینکه مشخص کند، این رشد اقتصادی قرار است با استفاده از کدامین راهکارها، مبتنی بر چه برنامهای و با چه مکانیسمی محقق شود.
آیا قرار است این رشد اقتصادی با درآمدهای نفتی محاسبه شود؟ یا تنها مبتنی بر درآمدهای بخش تولیدات صنعتی، کشاورزی، خدماتی و...؟ یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران فقدان توجه به سایر کشورها و نمونههاست. بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه قبلا این مسیر را طی کرده و این راه را پیمودهاند. باید مسیر این کشورها از منظر تحلیلی بررسی شده و نهایتا الگوی خاص اقتصاد ایران برای توسعه ارایه شود. در مسیر توسعه قرابت بسیاری میان ایران و کشورهای شرق آسیا وجود دارد؛ روایتهای بسیاری وجود دارد که در آنها، اعلام شده ایران همزمان با ژاپن نخستین تلاشها برای توسعه را آغاز کرده است.
در دهه 50 هم قرابت نزدیکی میان تلاشهای ایران و کره جنوبی برای دستیابی به توسعه صنعتی و صادراتی شکل گرفته است. تلاشهایی که در ادامه منتج به نتیجه مناسب نشد و ایران نتوانست مسیر خود در چهارراه توسعه را به اتمام برساند. اما کشورهای شرق آسیا چگونه توانستهاند رشد اقتصادی مد نظر خود را محقق کنند؟چهار ببر آسیایی اصطلاحی است که به اقتصاد چهار کشور هنگکنگ، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی داده میشود. علت نامگذاری رشد بالای اقتصادی در درآمد و تولیدسرانه در فرایند توسعه است. چهار ببر آسیایی با تاکید بر صنعتی شدن صادراتمحور، از دهه 1960 بهطور پیوسته نرخ رشد اقتصادی بالایی را داشته و حفظ کردهاند و به ردیف ثروتمندترین کشورهای جهان پیوستهاند. اقتصاد هنگکنگ با رشد صنعت نساجی در دهه 1950 صنعتی شدن را تجربه کرد. در دهه 1960، تولیدات شامل لوازم الکترونیک، پوشاک و پلاستیک را در مسیر صادرات گسترش داد.
سنگاپور پس از استقلال، برنامه سیاستهای اقتصادی ملی را برای تقویت بخش تولید کشور تدوین و اتخاذ کرد. شهرکهای صنعتی تأسیس شد و این کشور مشوقهای مالیاتی ارایه کرد که سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در همین حال، کره جنوبی و تایوان در اواسط دهه 1960 با دخالت قابل توجه دولت، از جمله برنامهها و سیاستها، شروع به صنعتی شدن کردند. هر دو کشور توسعه صادراتمحور را دنبال کردند، مانند سنگاپور و هنگکنگ. چهار ببر آسیایی با الگوبرداری از مدل پیشرفت ژاپن و از طریق سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختها از همان استراتژی پیروی کردند
دلیل اصلی رشد اقتصاد چهار ببر آسیایی، سیاستهای صادراتی آنها بود. چهار کشور رویکردهای متفاوتی را دنبال کردند. سنگاپور و هنگکنگ رژیمهای تجاری نئولیبرالی را اجرا کردند که تجارت آزاد را ترویج میکرد. در حالی که تایوان و کرهجنوبی رژیمهای ترکیبی را اتخاذ کردند که مناسب تجارت صادراتی آنها بود. به دلیل محدود بودن بازارهای داخلی در سنگاپور و هنگکنگ، قیمتهای داخلی و خارجی به هم مرتبط بودند. کره جنوبی و تایوان مشوقهای صادراتی را برای بازار کالاهای مورد معامله اعمال کردند. دولتهای کره جنوبی، تایوان و سنگاپور همگی به دنبال ارتقای بخشهای صادراتی خاص بودند که به عنوان یک سیاست صادراتمحور توصیف شد. همه ابتکارات به چهار کشور کمک کرد تا به میانگین نرخ رشد 7.5 درصد در سال برای سه دهه برسند و در نتیجه جایگاه کشورهای توسعه یافته را به دست آورند. ویژگیهای فرایند رشد و توسعه ببرهای آسیایی که الگوی کشورهای بعدی شدند، بشرح زیر است:
اول) تاکید بر افزایش عوامل تولید و نه بهرهوری؛ دوم) افزایش نرخ مشارکت (زنان) در تولید؛ سوم) افزایش سرمایه انسانی؛ چهارم) دولتهای باثبات؛ پنجم) گسترش صنایع صادراتمحور، همراه با رقابت در سطح بینالمللی برای بقا و...مهمترین گزارهها در تحقق رشد اقتصادی پایدار است که اقتصاد ایران هم برای دستیابی به این مهم باید زمینه تحقق آنها را فراهم سازد.