دردسرهای پالایشگاهسازی در اقتصاد بیحساب و کتاب
گروه انرژی حمید مظفر
چهرهاش نشان نمیدهد اما از بیژن زنگنه نیز سن بیشتری دارد، شاید به همین دلیل است که برنمیتابد جوانی که تنها چند صباحی از عمر مدیریتیاش گذشته با دعوت نکردن تاپیکو به جلسه هیاتمدیره، اعتبارش را زیر سوال ببرد. به طور قطع برای کسی که عکسهای محمدرضا نعمتزاده بر جای جای دیوارهای اتاق کارش در خیابان سهروردی کوبیده شده و خود را از نسل مدیران برنامه سوم توسعه میداند که جهشی در صنعت پتروشیمی ایجاد کرد، کهنهکاری اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل است که اعتقاد دارد، صادقآبادی چراغ سبز حرکتی که رسانهها از آن با عنوان «شبهکودتا» یاد کردند را از وزیر نفت نگرفته و این حرکت، حرکتی «هیجانی» بوده است که از یک مدیر جوان برمیآید. عصر یکشنبه 7 آبان، محمدحسن پیوندی با ما به گفتوگو نشست. گفتوگویی که شاید به دلیل موقعیت حساس کنونی از مسائل مختلفی در آن سخن به میان آمد. جذابیت دیگر این گفتوگو در این است که پیوندی در طول چند سال اخیر از پشت میز دولتی به پشت میز خصوصی رفت و همین مساله سبب تغییر در برخی بیانات او شد. وقتی بخشی از پاسخش به پرسش روزنامه «تعادل» در مهر ماه سال 1394و زمانی که قائم مقام پتروشیمی بود را برایش میخوانم، یکه میخورد و صندلیاش کمی عقب میرود. او در آن زمان گفته بود:«نباید حیات و بقای یک بنگاه اقتصادی به قیمت خوراک وابسته باشد» حالا اما خواستار تخفیف در خوراک ستاره خلیج فارس است و استدلالش«ملی» بودن این پروژه است که در مقایسه صنعت پالایشی دیگر کشورها نیز «حساب و کتاب» داشتن اقتصاد آنها را عامل موفقیت این صنعت میداند. حدسش از دلیل برکناری «امامی» از مدیرعاملی ستاره نیز جالب توجه و خواندنی است. مشروح گفتوگوی صریح «تعادل» با محمدحسن پیوندی، مدیرعامل این روزهای هلدینگ تاپیکو را در ادامه میخوانید.
گفتوگو را با داغترین موضوع روز آغاز میکنیم. آخرین وضعیت تغییرات مدیریتی پالایشگاه ستاره خلیجفارس به چه صورت است؟ سرانجام و محتوای نامهیی که در این زمینه به آقای زنگنه ارسال کردید چه بود؟
نامه خدمت وزیر محترم نفت ارسال شده است. ما در این نامه تنها درخواست جلسه داشتیم. هیاتمدیره شرکت نیز هنوز از ما برای تشکیل جلسه دعوت نکرده است.
درخواست شما برای جلسه با آقای وزیر بوده است؟
این نامه در سطح جناب آقای ترکان نگاشته شد و تقریبا نوعی گله است. وزارت نفت حق دارد نمایندگان خود را عوض کند اگر جلسه هیاتمدیره طبق روال عادی نیز تشکیل میشد، حتی اگر ما مخالف هم بودیم چون اکثریت آرا را نداریم، اتفاق خاصی نمیافتاد. تنها چیزی که باعث کدورت ما شده این است که چرا جلسه هیاتمدیره را تشکیل ندادند.
آیا نمایندگان تاپیکو (آقایان امامی و وارطان) در هیاتمدیره تغییر خواهند کرد؟
فعلا تصمیمی برای تغییر آنها نگرفتهایم. منتظر جلسه با مدیران پالایش و پخش هستیم تا هماهنگی با وزارت نفت صورت بگیرد. پس از آن با نظر شستا تصمیمگیری خواهد شد.
از نظر شما مدیرعامل فعلی پالایشگاه ستاره خلیجفارس کیست؟
آقای دادور.
پس شما انتصاب ایشان را به صورت قانونی تایید میکنید؟
در هر صورت آقایان با سه رایی که دارند، میتوانستند این کار را بکنند. اما هنوز جلسه هیاتمدیرهیی با حضور نمایندگان ما تشکیل نشده است که بخواهند صحبتی در این زمینه داشته باشند.
فارغ از کدورتهای پیش آمده، نظر شما درباره اعضای جدید هیاتمدیره ستاره خلیجفارس چیست؟
ما نمیتوانیم مخالفتی داشته باشیم. روال این است که هماهنگی و مشورت صورت گیرد.
پرسش من این است که اگر جلسه هیاتمدیره طبق روال عادی برگزار میشد و پیشنهاد برکناری آقای امامی و جایگزینی آقای دادور داده میشد، نظر شما چه میبود؟
ببینید آقای امامی درست است که نماینده ما بود، اما در حقیقت مدیرعامل وزارت نفت بود. آقای امامی به عنوان یکی از اعضای اجرایی پارسجنوبی چهره شناخته شدهیی بود، اما معرفی شده ما نبود. جناب آقای نوروززاده که در آن زمان مدیرعامل شستا بودند نیز با جناب آقای زنگنه بر سر مدیریت عاملی آقای امامی تفاهم داشتند. قطعا رای ما آقای امامی بود چون دو ماه پیش به او حکم داده بودیم اما طرف مقابل سه رای دارد.
اینکه آقای صادقآبادی به عنوان نخستین اقدام جدی و تنها چند روز پس از معرفی به عنوان مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش، دست به چنین این اقدام جنجالی میزنند این شائبه را به وجود میآورد که او چراغ سبز را از وزیر نفت گرفته بود.
سخت است که من بخواهم چنین چیزی را قبول کنم. به همین دلیل نیز ما تعجب کردیم. یعنی اگر ما میدانستیم به قول شما جناب آقای زنگنه چراغ سبز را دادهاند که تعجب نمیکردیم. ما این حرکت را تحت آنچه به عنوان حرکات جهادی، انقلابی، هیجانی و امثال اینها معروف است، میبینیم. وگرنه همانطور که گفتم اگر جلسه هیاتمدیره تشکیل میشد نیز همین نتیجه حاصل میشد. زمانی شما میتوانید در رابطه با چراغ سبز و بحثهای اینچنینی صحبت کنید که در نتیجه تفاوتی ایجاد میشد. گله ما از این است که چه لزومی دارد که کسی را برنجانید و بگویید که او هیچ کاره است.
پس به نظر شما آقای صادقآبادی خودجوش و بدون مشورت با آقای زنگنه این کار را انجام داده است؟
بله، به نظر من اگر ایشان با آقای زنگنه مشورت میکرد حتما وزیر به ایشان میگفت که با سهامداران خود هماهنگ باشید.
حرکت آقای صادقآبادی را حامل پیام خاصی نمیدانید؟ به هر حال ایشان هم آگاه بودند که برگزاری جلسه هیاتمدیره نیز همین نتیجه را در پی میداشت اما تصمیم گرفتند که شبانه و آخر هفته این تغییرات را انجام دهند.
به هر حال یک مدیر جوان باید فرقی با من داشته باشد.
جوانگرایی برای افزایش تحرک و انرژی در بدنه مدیریتی است نه اینکه تصمیمات نسنجیده گرفته شود.
بله، درست است. شما به عنوان مثال در فوتبال هم نمیبینید که یک بازیکن جوان صرفا بیدلیل و بلافاصله در تیم بزرگسالان بازی کند و باید مراحل مختلف را طی کند. بازیکن جوانی که در تیم بزرگسالان بازی میکند صرفا به دلیل سنش نیست بلکه مهارت لازم در ردههای مختلف ملی به دست آورده است. لذا جوانگرایی نیز مرحلهبندی دارد.
من اجازه دارم این استنباط را از صحبتهای شما بکنم که شما آقای صادقآبادی را در تیم بزرگسالان پالایش و پخش نمیبینید؟
من همین دو ماه پیش با ایشان در سئول بودم. من ایشان را قبول داشته و دوست دارم. من نمیگویم که ایشان مراحل را طی نکردهاند. اما یکسری اصول علمی و اخلاقی وجود دارد که یک انسان را بزرگ میکند.
پس نهایتا شما فعلا در انتظار برگزاری جلسه با مقامات وزارت نفت برای بررسی این موضوع هستید؟
بله، باید ببینیم که هیاتمدیره شستا هم در رابطه با نمایندگان تاپیکو در ستاره خلیجفارس چه تصمیمی میگیرند. به هرحال این سیستم باید کار کند. از نظر من پروژه ستاره خلیجفارس یک پروژه ملی و نه یک پروژه بنگاهی است. این پروژه برای کشور خیلی ارزشمند است، چرا که اولا مشتری دایم خوراک 9فاز پارسجنوبی میشود، ثانیا نیمی از متوسط بنزین مصرفی کشور را با کیفیت یورو4 تولید میکند. در هر صورت ما از یک مدیریت منسجم استقبال میکنیم، اما مشکل اصلی ستاره خلیجفارس تکنیکی و فنی نیست که بگوییم آقای صادقآبادی مهارت لازم در این رابطه را دارد یا ندارد.
شما مدیریت آقای امامی را در این مدت کوتاه چگونه ارزیابی میکنید؟ چون انتقادات زیادی به او وارد شده است.
عمر مدیریت ایشان به دو ماه هم نرسید. ایشان فقط فرصت این را پیدا کرد که دادهها را جمعآوری و ارزیابی کند و برنامه خود را ارائه بدهد. ما باید درک کنیم که این پروژه به دلایلی که گفتم، ملی است و منافع یک سرمایهگذار یا یک گروه را تامین نمیکند بلکه متعلق به 80میلیون است. چیزی که ستاره خلیجفارس نیاز دارد، منابع مالی است.
شما در آخرین نشست خبری خود درخواست تخفیف برای خوراک این پالایشگاه را منتشر کردید.
بله، این پیشنهاد کارشناسی من از دیدگاه ملی است. منافع ملی برای من مهمترین سند بالادستی است. چه من باشم یا نباشم یا تاپیکو در این پروژه سهم داشته باشد یا نداشته باشد، تنها راه سرعت بخشیدن به این پروژه ملی ارائه تخفیف است، چون مشکل واردات بنزین و مشکلات زیست محیطی را برطرف میکند. وقتی ما میگوییم نفت و میعانات گازی بهطور مساوی متعلق به مردم است پس باید پول مردم را به این پروژه اختصاص دهیم چرا که ما را بینیاز از واردات بنزین میکند. ارائه تخفیف خوراک، به نوعی فاینانس داخلی محسوب میشود و باعث میشود فازهای دو و سه پالایشگاه زودتر افتتاح شود.
شما خودتان زمانی که قائممقام پتروشیمی بودید در گفتوگو با «تعادل» نسبت به واحدهایی که درخواست تخفیف خوراک میکردند، انتقاد داشتید. شما در آن زمان عنوان کردید که پتروشیمیهایی که خواهان تخفیف هستند فاقد مدیریت استراتژیکند و حیات و بقای آنها نباید به خوراک ارزان وابسته باشد.
به یاد ندارم که این جملات را به این شکل گفتهام. من اکنون راجع به پتروشیمیها صحبت نکردم بلکه در مورد پالایشگاهی که منافع ملی را تامین میکند صحبت میکنم و نه منافع بنگاهی را.
در هر صورت مسوولان هر پروژهای میتوانند ادعا کنند که بخشی از منافع ملی را تامین میکنند.
پتروشیمیها خصوصی یا به اصطلاح خصولتی شدهاند. من معتقدم اگر سرمایهگذار داخلی پول خود را در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی خرج کند باید در چارچوب اقتصاد کلان نرخ خوراک را بررسی کنیم و ببینیم خوراک را با چه قیمتی در اختیار او بگذاریم. من اقتصاددان نیستم اما از نظر من هدف نهایی اقتصاد این است که مشکل بیکاری نداشته باشیم لذا نرخ خوراک نیز با توجه به این هدف باید تعیین شود. که سرمایهگذاری در این صنعت شتاب لازم را پیدا کند اما این مساله تحت تاثیر عوامل زیادی است. اصلیترین دلیلی که وزارت نفت تصمیم به افزایش نرخ خوراک گاز گرفت، بحث یارانههای نقدی بود. وقتی پتروشیمیها در اختیار وزارت نفت بودند، درآمدهای آنها به شرکت ملی پتروشیمی واریز میشد اما الان این اتفاق نمیافتد درحال حاضر تنها عایدی وزارت نفت از پتروشیمیها پول خوراک است. اما شما نباید پتروشیمیها را با ستاره خلیج فارس مقایسه کنید. ستاره خلیج فارس یک پروژه ملی است.
آقای مهندس پروژه ملی یعنی چه؟
پروژه ملی یعنی مشکلات کشور را حل میکند. وقتی کشوری 70میلیون لیتر مصرف روزانه بنزین دارد و یک پروژه نصف این مصرف را تامین میکند و شما هم واردکننده بنزین هستید، آیا این یک پروژه ملی نیست؟
اگر از لحاظ ساختار مالکیتی بخواهیم مقایسه کنیم، پتروشیمیها و پالایشگاه ستاره خلیج فارس تقریبا وضعیت مشابهی دارند. در هر دو گروه صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی نقش اول هستند.
درست است. اگر من در زمان سرمایهگذاری در ستاره خلیج فارس مسوول تاپیکو بودم با نظر هیاتمدیره توصیه نمیکردم که در صنعت پالایش ورود پیدا کنیم اما در پتروشیمی سرمایهگذاری میکردم. چون در پتروشیمی ارزش افزوده لحظهیی وجود دارد. یک کارخانه تبدیل اتان به اتیلن، کارخانه چاپ اسکناس است.
پس با این استدلال شما، پتروشیمیها مستحقتر از پالایشگاه ستاره خلیج فارس برای دریافت تخفیف در خوراک هستند.
همانطور که گفتم عامل یارانه نقدی جلو تعیین نرخ منطقی خوراک را متناسب با برنامههای رشد اقتصادی کشور گرفته است. شما پاسخ این پرسش را به من لطف کنید که اگر پول یارانه نقدی را آقای مهندس زنگنه در پتروشیمیها تزریق کنند چه اتفاقی میافتد؟ وزیر نفت از خدا میخواهد که به جای واریز یارانه به کارت بانکی مردم، آن را در پتروشیمی سرمایهگذاری کند.
وقتی شما میگویید که پالایشگاه ستاره خلیج فارس ملی است و دولت باید به آن کمک کند، بدین معنی است که این پروژه از لحاظ اقتصادی توجیه ندارد؟
این کمک دولت نیست. کمک دولت یعنی اینکه در بودجه ردیفی برای دریافت تخفیف خوراک برای پالایشگاه ستاره خلیج فارس مشخص شود.
مسلما دولت چنین کاری را نمیتواند بکند.
من هم میگویم چنین چیزی نیست و این کمک دولتی نیست. شما تخفیف خوراک پالایشگاه را باید با صادرات نفت خام و میعانات گازی مقایسه کنید. قیمت صادراتی دست ما نیست و مرتب بالا و پایین میشود. اگر شما امروز این تخفیف 10درصدی نسبت به فوب خلیج فارس را برای این پروژه ملی ارائه نکنید، فردا اگر قیمت جهانی نفت خام 5 درصد افت پیدا کند، بدین معنا خواهد بود که معادل این 5 درصد به ازای هر بشکه نفت خام یا میعانات گازی از کشور خارج شده است. عرض بنده این است که وقتی ما واردکننده بنزین در مقاطعی از زمان هستیم این تخفیف را به خودمان بدهیم تا زودتر جلو واردات گرفته شود.
تمامی پالایشگاههای جهان با نوسان قیمت مواجه هستند، یارانه دولتی هم دریافت نمیکنند و به کار خود ادامه میدهند. چطور میشود که ادامه حیات ستاره خلیج فارس به تخفیف خوراک وابسته میشود؟
چرا شما این سوال را نمیکنید که چرا پالایشگاههای داخلی نیاز به تخفیف دارند تا چرخ آنها بچرخد اما پالایشگاههای جهان نفت خام را با قیمت بینالمللی از ایران میخرند و میبرند و سود هم میکنند؟
بسیار عالی. لطفا پاسخ این پرسش را بدهید.
چون ما مشکل داریم. تفاوت ما با آنها در این است که سیستم ما تنظیم نیست و همه چیز سر جای خودش نیست. در سایر نقاط جهان اقتصاد، حساب و کتاب دارد و همه افراد سر جای خودشان هستند. ما یک پروژه نیمه تمام 10ساله داریم با پیشرفت فیزیکی 92درصد که برای اتمام 8 درصد باقی مانده و قرار گرفتن در شرایط نرمال یک پالایشگاه در استاندارد جهانی طبق آخرین گزارشهای دریافتی احتمالا 2سال وقت لازم است و اتمام آن نیز برای ما حیاتی است؛ معنای این شرایط این است که ما در شرایط خاصی قرار داریم.
جناب مهندس، بنده در رابطه با درخواست شما برای تخفیف از آقای زنگنه پرسیدم و ایشان صراحتا بیان کردند که مبنای قانونی ندارد و قانون اجازه این کار را نمیدهد.
تا جایی که من میدانم، ماده 12و 13قانون رفع موانع تولید اجازه این کار را به ایشان میدهد. با این مشکلات، اتمام این پالایشگاه قطعا از موفقیتهای وزارت نفت است. من حتی میگویم جناب آقای زنگنه اگر مبنای قانونی هم برای ارائه تخفیف وجود ندارد، درخواست تخفیف خوراک برای ستاره خلیج فارس را به دولت و مجلس ببرید و آنجا مصوب کنید تا شأن قانونی پیدا کند. همه این حرفها به این دلیل وجاهت پیدا میکند که ما با هزینه گزافی بنزین وارد میکنیم. صحبت من این است که باید جریان مداوم و پایدار نقدی به پالایشگاه تزریق شود تا فازهای آن به طور کامل به بهرهبرداری برسند.
اینکه میفرمایید با دریافت تخفیف در خوراک تکمیل پروژه تسریع پیدا میکند دقیقا به چه معناست؟
میعانات گازی خوراک ارزانی نیست. مارجین آن با بنزین فاصله زیادی ندارد. پروژه زمانی حالت اقتصادی پیدا میکند که حداکثر بهرهبرداری از ظرفیت صورت بگیرد اما ستاره خلیج فارس درحال حاضر فاز به فاز جلو میرود و بخش زیادی از آن معطل است و تولید ندارد. درحالی که پروژه به گفته مدیران بیش از 90درصد پیشرفت دارد. در واقع ما میخواهیم که با دریافت تخفیف در فاز اول، کمک شود که فاز 2و 3 سریعتر راهاندازی شوند.
یعنی برای فازهای 2و 3 درخواست تخفیف برای خوراک ندارید؟ مشخصا برای چه مدت درخواست تخفیف دارید؟
زمان آن را میتوان در دولت و مجلس محاسبه و اعلام کرد که تا زمانی که پالایشگاه به تولید استاندارد برسد، استثنائا خوراک آن از تخفیف بیشتری برخوردار باشد. بنده مفتخرم که همواره نظرات کارشناسی خود را در موارد مختلف خدمت جناب آقای مهندس زنگنه عرضه کردهام و ایشان هم غالبا یه بنده لطف داشتهاند. درحال حاضر نیز نظر من در مورد ستاره خلیج فارس نظر کارشناسی است و ارتباطی با تاپیکو ندارد. راه این پروژه این است که بدون ایجاد فشار به بخشهای دیگر، کشور تخفیفی به خودش ارائه بدهد چون کشور واردات بنزین دارد.
با این وضعیت فکر میکنید پالایشگاه ستاره خلیج فارس چه زمانی به بهرهبرداری برسد؟
آخرین ارزیابی که به بنده ارائه شد تا پیش از 98 فاز 2و 3 به بهرهبرداری نخواهد رسید که خود من هم تعجب کردم. پیشبینی من این بود که تا پایان 97 این پروژه به بهرهبرداری کامل برسد اما آخرین ارزیابی آقای امامی سال 98 بود. شاید اصلا به همین دلیل ایشان عزل شدند چون برنامه ایشان مورد قبول نبوده است. بهترین کار این است که در فاز نخست تخفیف 10درصدی نسبت به فوب خلیج فارس داده بشود تا فازهای 2و 3 به تولید برسند و واردات بنزین قطع شود و پس از آن همان 5 درصد فوب خلیج فارس را اعمال کنند.
از موضوع تخفیف خوراک بگذریم. آقای نوروززاده به عنوان مدیرعامل جدید شرکت ملی پتروشیمی منصوب شدند. گویا ایشان گزینه مدیریت هلدینگ خلیج فارس هم بودند؟
من هم در همین حد شنیده بودم. اما به نظر من معرفی آقای نوروززاده به عنوان مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی کار درستی بود چون که هلدینگ خلیج فارس 100درصد عملیاتی است و من شخصی قویتر از نژادسلیم نمیبینم که بالاسر این هلدینگ باشد. مدیریت تولید در این هلدینگ بسیار مهم است و نیاز به مراقبت تکنیکی بالایی دارد. حضور آقای نوروززاده به نظر من بسیار به نفع شرکت ملی پتروشیمی خواهد بود و ارزش شرکت ملی صنایع پتروشیمی در جامعه صنعتی کشور وزن بیشتری پیدا خواهد کرد. ایشان سالها در کمیسیون صنایع و کمیته پتروشیمی مجلس شورای اسلامی نقش مهمی داشتند.