علل پیروزی حزب تحریک انصاف در پاکستان

۱۳۹۷/۰۵/۱۳ - ۰۱:۲۰:۲۶
کد خبر: ۱۲۶۸۷۷

فرزاد رمضانی|

اخیراً کمیته نظارت بر انتخابات پاکستان، نتایج رسمی حوزه‌های انتخاباتی پاکستان را منتشر کرد. بر اساس این نتایج حزب «تحریک انصاف» به رهبری «عمران خان» با به دست آوردن 115 کرسی برنده شده، اما این حزب نتوانسته آرای پنجاه‌درصد به علاوه یک را کسب کند. «مسلم لیگ شاخه نواز شریف» هم با کسب 63 کرسی مجلس ملی پاکستان بعد از تحریک انصاف دومین رتبه را در انتخابات به خود اختصاص داد. پس از مسلم لیگ، حزب «مردم» به رهبری «بلاول بوتو زرداری» با کسب 42 کرسی سومین رتبه را در انتخابات پاکستان به دست آورد. نوشتار زیر نگاهی به علل موفقیت حزب تحریک انصاف در پاکستان و برنامه‌های آتی آن دارد.

 علل موفقیت حزب تحریک انصاف در پاکستان

عمران خان از زمان بنیاد حزب تحریک انصاف در حدود دو دهه پیش تاکنون رهبر این حزب بوده و همواره تلاش کرده تا رأی جوانان و طبقه متوسط شهری را با وعده ریشه‌کنی فساد به خود جلب و حزب را یک جنبش مردمی نشان می‌دهد. در واقع حزب تحریک انصاف در دو سال گذشته کوشید بسان حزب ملی واقعی در جست‌وجوی اهداف خود باشد. در این راستا در یک سال گذشته در کنار سرنگون کردن نواز شریف از قدرت عملاً آنچه سیاست خاندانی و حاکمان شبیه مافیایی پاکستان را زیر سوال برد و بر سنت سلسله‌ای بودن احزاب سیاسی در پاکستان «وجود نوعی پادشاهی» نبود دموکراسی در احزاب سیاسی یا احزاب خانوادگی حزب تاکید کرد و تحریک انصاف را جایگزینی پاک و مهم برای بنیاد پاکستانی نوین و آینده نشان داد.

در بعد دیگری رویکرد تهاجمی به دو حزب مسلط گذشته (یا حزب مردم و حاکم مسلم لیگ نواز) از مهم‌ترین علل موفقیت تحریک انصاف بود. چنانچه حزب تحریک انصاف با جذب حدود 100 نماینده از دیگر احزاب برای نخستین‌بار مدعی قدرت در پاکستان و رقیب جدی دو حزب مسلم‌لیگ نواز (حزب حاکم) و حزب مردم شد. درواقع از یک‌سو با سیاست‌های تهاجمی حزب تحریک انصاف و تکیه حزب بر روی راهبرد افشای فسادهای حزب حاکم مسلم‌لیگ از طریق رسانه‌های عمومی، نقش تحریک انصاف در رسوایی انتشار اسناد پاناما، عملکرد نه چندان مثبت دولت مرکزی این کشور، و سایر چالش‌های دولت مرکزی در حوزه اقتصاد برجسته‌تر شد. چنانچه شمار زیادی از نمایندگان حزب به اردوگاه عمران خان پیوستند. همچنین رویکرد موفق عمران خان در جنوب ایالت پنجاب ۱۱۱ میلیونی پاکستان (پایگاه حزب مسلم‌لیگ) و جذب سراییکی‌زبانان و جنبش نوخاسته آنان موجب شد بر توان حزب در مقابل حزب حاکم نواز بیفزاید. درواقع رویکرد تحریک انصاف برجسته‌تر کردن نقاط ضعف حزب حاکم و جذب همراهان ناراضیان و هواداران پیشین حزب بود.

در بعد دیگری هرچند حزب مردم پاکستان نیروی سیاسی قدرتمندی در پاکستان بود، ولی سیاست‌های تهاجمی حزب تحریک انصاف در مقابل حزب مردم نیز اجرا شد. یعنی رهبران حزب انصاف، عملکرد حزب مردم و شخص زرداری را سبب فقر و بیکاری در ایالت سند دانسته و کوشیدند جدا از تاکید بر سیاست خاندانی و نبود دموکراسی در احزاب خانوادگی جذب سیاستمداران بیشتری از حزب مردم را مدنظر قرار دهند. این رویکرد موفقیت آمیز بود و عملاً حزب مردم را از موضع اپوزسیون حزب حاکم به دور کرد و در موضع دفاعی تحریک انصاف قرار گرفت.

گذشته از رویکردهای سلبی حزب تحریک انصاف رویکردهای ایجابی آنها در ارایه برنامه صد روزه نخست دولت آتی و توجه به موضوعات مهمی چون سیاست خارجی، رشد اقتصاد، بهبود نظام دادگاهی، احقاق حقوق مردم، انتخابات بدون تقلب، بهبود وضعیت معیشتی مردم، حمایت از دهک‌های ضعیف جامعه مد نظر قرار گرفت. در همین راستا رهبران تحریک و انصاف با تاکید بر برنامه‌های آتی خود در حوزه‌هایی چون نظام آموزشی واحد، نظام آموزشی مخصوص هر ایالت، بیمه مردم، اصلاح نظام مالیاتی و نجات کشور از بازپرداخت وام‌ها، حسابرسی ملی و جلوگیری از فساد مالی، افزایش سرمایه‌گذاری در پاکستان و تبدیل پاکستان به مرکز گردشگری در جهان، اصلاح نظام کشاورزی و بهبود وضعیت آب‌وهوایی کشور گام‌هایی مهم در کسب پیروزی برداشتند. به علاوه برخی از تحلیل‌گران معتقدند که عمران خان و حزب تحریک و انصاف با توجه به پشتیبانی و مهندسی انتخاباتی توسط ارتش و دستگاه اطلاعاتی پاکستان به قدرت رسیده، اما می‌توان گفت می‌توان گفت که عمران خان توانسته یک رابطه مثبت برد- برد با ارتش ایجاد کند. دراین‌ میان بودکه عملاً پایگاه اجتماعی حزب تحریک انصاف از ایالت خیبر پختونخواه به حزب ملی واقعی رسید و عمران خان با گذر از طرح اتهام فساد اخلاقی خود و خارج شدن از چالش‌های ماراتن انتخابات 2018 برای نخستین‌بار در تاریخ پاکستان نخست‌وزیر احتمالی کشوری خواهد شد که نه عضو «حزب مردم» و نه «مسلم لیگ» پاکستان است.

 برنامه‌های آتی تحریک انصاف

داخلی: در بعد نخست حزب تحت رهبری عمران خان باید در مجلس فدرال به ۱۳۷ کرسی موردنیاز برای تشکیل دولت آینده دست یابد. در واقع حزب تحریک انصاف (PTI) به رهبری ‹عمران خان› هرچند فاصله زیاد از رقبای خود یعنی حزب مسلم لیگ نواز (PMLN) و حزب مردم (PPP) (دارد اما حزب تحریک انصاف اکنون می‌خواهد با ائتلاف با احزاب و جریان‌های کوچک سیاسی جدا از حزب مردم و مسلم لیگ عملاً برنامه‌های پیشین خود را به مرحله اجرا گذارد.

گذشته از این هرچند سران مخالفان عمران خان از قبل با تمسخر برنامه صدروزه عمران خان و حزب تحریک انصاف، اعلام ‌کردند این حزب عملکرد ضعیفی در ایالت خیبرپختونخوا ارایه کرده و توان مدیریت کشور را ندارد؛ اما قهرمان سابق کریکت قول داده است که از پاکستان کشوری مرفه با موازین اسلامی بسازد، فقر را نابود و فساد را ریشه‌کن کند و بر رعایت قانون تاکید کند. در همین راستا به نظر می‌رسد اجرای برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی حزب در راس برنامه‌های حزب باشد. همچنین رابطه متناسب گروه‌های مذهبی با حزب تحریک انصاف و با گروه‌های مذهبی با ارتش می‌تواند نوعی پشتیبان برای حزب تحریک انصاف در اجرای برنامه‌های خود در آینده باشد.

خارجی: به نظر می‌رسد حزب تحریک انصاف نگاه متفاوت‌تری به مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد داشت. با این حال همچنان تداوم تنش با هند، تلاش برای حفظ نفوذ در افغانستان، ایجاد روابط راهبردی با چین، مدیرت روابط با امریکا و ارتباط با کشورهای همسایه و اسلامی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر سیاست خارجی پاکستان باشد. در این میان، سطح و کیفیت روابط با هند و افغانستان، و روابط با عربستان و ایران شاخص اصلی سنجش سیاست منطقه‌ای پاکستان خواهد بود.

از نگاه برخی در هند انتخاب عمران خان در قامت نخست‌وزیر پاکستان می‌تواند سبب ظهور یک ملی‌گرایی مذهبی در پاکستان شود و حمایت کامل ارتش پاکستان از وی را نامناسب ارزیابی می‌کنند. در واقع قبلاً عمران خان نواز شریف را به محافظت از منافع هند، سخن گفتن به زبان ناندرا مودی نخست‌وزیر هند و هم‌صدایی با وی به دلیل مسوول دانستن عوامل پاکستانی در حمله تروریستی به بمبئی در سال ۲۰۰۸، متهم کرده بود. بااین‌همه عمران خان اکنون اعلام کرده است با هند، دشمن سنتی پاکستان، نیز خواهان تنش‌زدایی است. دراین‌بین شاید سیاست خارجی پاکستان برای حل مشکلات با هند در آینده تغییر پیدا خواهد کند و رویکرد و منافع ارتش در سیاست خارجی عمران خان به‌ویژه در مساله کشمیر علیه هند و حمایت از احزاب استقلال‌طلب کشمیر تغییری حداقلی کند.

در بعد دیگری هرچند عمران خان پیش‌ازاین‌بارها از امریکا انتقاد کرده است که با پاکستان مانند زیردست رفتار می‌کند و به آن دستور می‌دهد و در عملیات نظامی خود مردم پاکستان را به خطر می‌اندازد؛ اما وی در نخستین سخنرانی بعد از پیروزی گفت که قصد دارد رابطه با امریکا را به نفع دو کشور گسترش دهد. علاوه بر این نیز به نظر نمی‌رسد روابط با چین کاهش یابد، بلکه می‌تواند بر دامنه همکاری‌های دوجانبه نیز افزوده شود و راهروی مشترک اقتصادی پاکستان-چین و سرمایه‌گذاری چین در پاکستان مدنظر بیشتر اسلام‌آباد باشد. در همین حوزه نیز توجه به افزایش روابط با مسکو به‌ویژه در حوزه نظامی و دفاعی نیز مورد توجه خواهد بود.

در حوزه دیگری هرچند عمران خان درگذشته، جنگ طالبان را در افغانستان نیز توجیه کرده و مخالف حضور نظامی امریکا در افغانستان بود، اما امروز می‌گوید حاضر است با واشنگتن برای پایان جنگ افغانستان همکاری کند و مرز افغانستان و پاکستان باید شبیه اروپا باز شود و امنیت پاکستان را در گروه تامین امنیت در افغانستان است. در این راستا باید منتظر بود که حضور پررنگ‌تر ارتش پاکستان در روابط دو کشور افغانستان و پاکستان تداوم داشته باشد ولی رویکرد توجه ابزاری به صلح با طالبان نیز همچنان مدنظر خواهد. گذشته از این نیز باید دانست که دولت آتی پاکستان در سایه رقابت تهران و ریاض جدا ازلحاظ نوعی توازن میان دو کشور مثبت‌تر از دولت پیشین به ایران خواهد نگریست. یعنی با توجه به نگرش مثبت‌تر عمران خان به ایران (نسبت به مسلم لیگ) و رابطه کمتر این حزب با عربستان (نسبت به نواز شریف)، عملاً شاهد حفظ روابط یا کاهش حداقلی از دامنه روابط اسلام‌آباد با ریاض در مقابل توجه بیشتر یا برقراری نوعی توازن مثبت به نفع منافع اسلام‌آباد در روابط با تهران خواهیم بود.

منبع: شمس