آخرین فرصت اروپا برای حفظ برجام و مقابله با امریکا
جاوید منتظران |
با خروج ایالاتمتحده امریکا از توافقنامه برجام، تحریمهای از پیش برنامهریزیشده این کشور علیه ایران، مجددا اعمال شد. تحریمهایی که با امضای دونالد ترامپ رییسجمهور این کشور در قالب فرمان اجرایی، شامل تحریم بخش خودروسازی، تجارت در بخش طلا و فلزات گرانبها و نیز تحریمهای مرتبط با ریال واحد پول ایران بوده که از ۵ نوامبر ۲۰۱۸ (۱۴ آبان ماه) به اجرا گذاشتهشده و بخش انرژی ازجمله بخش نفت و تمام نقل و انتقالات مالی با بانک مرکزی ایران را در برگرفته است. این تحریمهای گسترده امریکا علیه ایران که به بهانه هستهای صورت پذیرفت، موجب شد که جمهوری اسلامی ایران و شخص دکتر ظریف وزیر امور خارجه، خطاب به اتحادیه اروپا و سایر اعضای باقیمانده برجام اعلام کند که بدون تأمین نیازهای ایران و درواقع عواید اقتصادی که برجام برای ایران دارد، امکان تداوم وضعیت (حفظ برجام) وجود ندارد.
خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافقنامه برجام که مطلوب امنیت اتحادیه اروپا بود، با مخالفت کشورهای اروپایی مواجه و موجب شد که این اتحادیه اروپا درصدد همکاری با شرکتهای تجاری اروپایی و آسیایی برای دور زدن تحریمهای امریکا علیه ایران و ادامه تجارت با ایران بهمنظور حفظ این کشور در توافقنامه برجام، برآید. بدین منظور این اتحادیه، پیشنهاد ایجاد کانال ویژه ارتباط مالی، در صورت ماندن در توافقنامه برجام، تحت عنوان سازوکارمالی اروپا را به کشورمان ارایه داد. براین اساس، یادداشت پژوهشی پیش رو،در ابتدا به موضوع مخالفت اروپا با موضوع یکجانبهگرایی دولت امریکا و خروج آن از برجام پرداخته و سپس، موضوع سازوکار مالی اروپا و علل تعلل در اجرای آن را بررسی می کند و در بخش نتیجهگیری، به موضوع تسریع در ایجاد سازوکار مالی، به عنوان آخرین فرصت اروپا برای حفظ برجام و مقابله با یکجانبهگرایی امریکا پرداخته و درنهایت پیشنهادهایی به دستگاه دیپلماسی کشور ارایه میدهد.
دلایل مخالفت اروپا با یکجانبهگرایی امریکا و خروج از برجام
تا قبل از خروج امریکا از برجام، اروپاییها چه بهصورت منفرد و چه در قالب اتحادیه واحد بهصراحت و قاطعیت از توافق برجام حمایت کردند تا به محافل داخلی در امریکا این پیام را انتقال دهند که در صورت لغو توافق با ایران، در کنار امریکا نخواهند بود که این موضوع نشان از اختلافی اساسی میان اروپا و امریکا دارد.
اولین و مهمترین ریشه این اختلاف به دو مدل و دو الگویی که اروپا و امریکا برای مدیریت بحرانها و چالشهای بینالمللی بطورکلی و رابطه با جمهوری اسلامی ایران به طور خاص دارند، برمیگردد. درحالی که برجام دقیقا با معیارها و ملاکهای اروپا در این زمینه همخوانی دارد، چندان با رفتار و رویکرد کلان امریکا بهویژه جناح جمهوریخواه این کشور در مسائل بینالمللی منطبق نیست. کنت والتز معتقد است که جایگاه قدرت بازیگران در عرصه بینالمللی، به رفتار آنها شکل میدهد. رابرت کگان به تأسی از او در آستانه قرن جدید میلادی از شکاف اروپا و امریکا در این زمینه سخن گفت. به اعتقاد او، درحالی که اروپاییها در بهشت قانون و هنجارهای بینالمللی زندگی میکنند (دنیای کانتی)، امریکا در تاریخ مانده و در سودای قدرت و اتکای صرف به خویش است (دنیای هابزی) . همین مساله ریشه بنیادی تفاوت و تضاد در نگرش آنها به موضوعی مانند برجام است. بهویژه زمانی که رییسجمهور امریکا شخصی مانند ترامپ باشد.
دولت امریکا این توافق را در تضاد با منافع و اهداف خود میداند، زیرا تضمینهای مدنظر این کشور و اهداف فراتر از برجام آن را تأمین نخواهد کرد. در مقابل، اروپاییها برجام را کاملا مطلوب و مناسب میدانند و نهتنها از آن حمایت میکنند بلکه بهکارگیری این الگو برای بحران کره شمالی را نیز پیشنهاد میدهند. اروپاییها برجام را بیش از هر چیز دستاوردی اروپایی میدانند که در چارچوب الگوی تجویزی اروپاییها برای مدیریت بحرانها یعنی دیپلماسی اجبار و راهبرد کلان این اتحادیه در رابطه جمهوری اسلامی ایران که عبارت است از ترجیح سیاست تعامل بر سیاست مهار تحققیافته و باید از آن پاسداری شود. به میزانی که نظم بینالمللی به این سمت سوق پیدا کند و الگوی اروپایی برای مدیریت بحرانها بیشتر موردپذیرش قرار گیرد، امکان کنشگری و نقشآفرینی آنها نیز افزایش پیدا میکند؛ اما حاکم شدن یکجانبهگرایی امریکایی که ترامپ امروز به دنبال آن است، نهتنها نقشآفرینی اروپا را محدود و بیاثر خواهد کرد، بلکه اعتماد و اعتبار این اتحادیه را نزد کشورهایی مانند ایران در صورت لغو توافق از بین خواهد برد. با توجه به این موارد، به نظر نمیرسد که در موضوع برجام اروپا بهسادگی حاضر شود که موضع خود را تغییر داده و با امریکا همراه شود. ضمن اینکه به موارد فوق باید خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا که همواره اهرم نفوذ و فشار امریکا در این اتحادیه بوده است و همچنین تأکید سران اروپایی (آلمان و فرانسه) بر ضرورت استقلال راهبردی از امریکا و اتکای بیشتر به خود را اضافه کرد .
کشورهای بزرگ اروپا ازجمله فرانسه و آلمان و حتی انگلستان براین باور هستند که این اتحادیه باید درباره سرنوشت خود و شرکتهای اروپایی، بدون نظر داشت به فشارهای امریکا، تصمیم بگیرد و اجازه ندهد تا منافعش قربانی یکجانبهگرایی امریکا شود. از آنجا که اتحادیه اروپا سالها است که به دلیل زیادهخواهیهای ایالاتمتحده، متحمل خسارات مادی فراوانی شده است، اما اکنون بنا را بر مقاومت در برابر زیادهخواهی و یکجانبهگرایی امریکا قرار داده است، بدینجهت با نظر به اینکه آنها برجام را یک توافق امنیتی خوب برای محدود کردن ظرفیت هستهای ایران میدانند، توافقی که ازنظر آنان توانسته است که در بدترین حالت زمان دستیابی ایران به بمب هستهای را برای بیش از دو دهه به تعویق بیندازد، لذا از همان ۱۸ اردیبهشت که دونالد ترامپ فرمان خروج یکجانبه امریکا از برجام را صادر کرد، علاوه بر اعلام ماندن خود در برجام، خواهان ماندن ایران نیز در توافقنامه شدند تا با جلوگیری از امحای این توافق بینالمللی، ضمن اینکه خود از مواهب امنیتی و اقتصادی آن بهرهمند شوند، تلاش کنند تا از برجام در برابر تحریمها و یکجانبهگرایی امریکا محافظت کنند و بر این اساس، در جهت مستقل کردن سیستم مالی و تصمیمگیری خود از امریکا، حرکت کنند. براین اساس پیشنهاد ایجاد یک مکانیسم مالی را بهطرف ایرانی دادند.
سازوکارِمالی ویژه اروپا و تعلل در اجرا
همانگونه که اشاره شد، سازوکارمالی به عنوان یکی از راههای نجات برجام از سوی اروپا به ایران معرفی شد. اروپا در هنگام خروج امریکا از برجام تلاش کرد تا سازوکار ویژه مالی مختص ایران را پیش از آغاز تحریم اصلی امریکا علیه ایران در چهارم نوامبر (۱۳ آبان) بهصورت نمادین افتتاح کند و در این راستا در بامداد سوم مهرماه ۱۳۹۷ و در حاشیه هفتاد و سومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، خانم موگرینی در جلسه مشترک با وزرای خارجه ایران و ۱+۴ اعلام کرد که اتحادیه اروپا به تعهداتش در برجام و همچنین ایجاد کانالی برای ادامه صادرات نفتی ایران و همچنین تجارت با ایران متعهد است و کانال ویژه پرداخت برای انجام تجارت با ایران به صادرات نفت، مبادله بانکی و صادرات کمک خواهد کرد و بر همین اساس در بیانیه ۱۲بندی مشترک اشاره کرد که بخشی از این سازوکارمالی تا قبل از 14 آبان و اجرای مرحله دوم تحریمهای امریکا وارد فاز عملیاتی خواهد شد.
بنابراین، ایجاد سازوکارِمالی اروپا، به عنوان وعدهای از سوی اروپا به ایران در جهت بهرهمندی از عواید اقتصادی توافقنامه برجام معرفی شد که براین مبنا، عبدالناصر همتی رییسکل بانک مرکزی کشور در خصوص این سازوکارمالی بیان داشت که کانال مزبور این امکان را برای صادرکنندگان ایرانی و اروپایی فراهم خواهد کرد که ارز حاصل از صادرات خود را دریافت کنند و کارکرد آن نوعی پیمان پولی دوجانبه میان ایران و اتحادیه اروپا خواهد بود که این امکان را برای صادرکنندگان اروپایی و ایرانی فراهم خواهد کرد که ارز حاصل از صادرات خود را دریافت کنند. اما مساله اینجاست که علاوه بر اینکه روزهای زیادی از آغاز تحریمهای اولیه و ثانویه امریکا علیه ایران گذشته، از روز عملیاتی شدن سازوکارِمالی، طبق وعده برخی مسوولان اروپایی در 13 آبان نیز عبور کردیم و اکنونکه از نیمه دوم آذرماه عبور کردهایم و از این سازوکارمالی، هرچند به طور نمادین نیز خبری نشده است، در مقابل مقامهای وزارت خارجه ایران از شخص وزیر تا معاون سیاسی میگویند که اروپا در این موضوع تعلل میکند و سرعت عمل شان کند است و باید تندتر در این مسیر گام بردارند.
هرچند که ایران و بازماندگان در برجام جدول زمانی را با توجه به ماهیت سازوکار اجرایی جدید تعیین نکردهاند، اما مقامهای ایرانی میگویند این پرانتز زمانی بازنیست. بههرحال کاملاً واضح و مبرهن است که اروپا در ایجاد این مکانیسم تعلل می کند، گرچه برخی معتقدند که این تعلل چند دلیل دارد؛ نخست آنکه اتحادیه اروپا برای نخستینبار در ساختار اقتصادی خود در حال تعریف مکانیسمی است که بتواند با عبور از سیستم دلار و چرخه مالی امریکا با کشوری که مشمول تحریمهای ایران شده، ارتباط مالی بگیرد. تعریف سیستم اجرایی حساب با کاربرد ویژه زمانبر است.
از سوی دیگر، اتحادیه اروپا هرچند در ایران به عنوان یک ساختار واحد مخاطب قرار میگیرد اما متشکل از ۲۸ کشور است که هرکدام فاصله متفاوتی با سیاستهای امریکا دارند و برخی از آنها چون تروئیکای اروپایی معروف شامل فرانسه، آلمان و بریتانیا (در حال تجربه برگزیت) به دلیل حضور در مذاکرات هستهای با ایران تمام تلاش خود را برای حفظ برجام به کار میگیرند و برخی دیگر احساس قرابت بیشتری با امریکا دارند و چندان حاضر به هزینهسازی برای رابطه خود با واشنگتن نیستند. در چنین شرایطی جزییات سازوکار حساب با کاربرد ویژه باید بهگونهای باشد که نظرات حداقلی و حداکثری هر ۲۸ عضو را در خود جا داده باشد. از آنجا که این سیستم مالی باید، همتای ایرانی در داخل کشورمان داشته باشد و البته که تطبیق استانداردهای این دو سیستم باهم و ایجاد پیوستگی مالی و شبکهسازی میان این دو در کوتاهمدت ممکن نیست. اصلیترین گرفتاری کنونی آن، در تعیین مقر استقرار و ریاست این حساب است که در هر دو این مسائل، تحریمهای امریکا نقش بازدارنده ایفا میکند. حساب با کاربرد ویژه باید از ریاست یک فرد حقیقی برخوردار باشد اما فردی که هم تحت تأثیر فشارهای امریکا قرار نگیرد و هم در صورت مواجه با تحریمهای امریکا عقبنشینی نکند. بر اساس جزییاتی که تاکنون به نظر میرسد اندکی حالت قطعیت هم به خود گرفته، اتحادیه اروپا برای اس پی وی پشتوانه حاکمیتی در نظر گرفته است.
لذا یکی از مسائل اصلی پیش روی سازوکارِمالی، مسائل مربوط به تعیین مقر آن است. درواقع ازجمله مقدماتی که باید در خصوص این سازوکار مشخص شود، تعیین محل استقرار آن است. بحثهایی در خصوص مقر فیزیکی دفتر این مکانیسم و دیگر مسائل فنی آن وجود دارد، آنطور که رسانههای اروپایی نوشتهاند، پیادهسازی سازوکارمالی با موانعی مواجه است؛ ازجمله آنکه بنا بر گزارش فایننشال تایمز، هیچیک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا از ترس مواجهشدن باخشم و تنبیه امریکا حاضر نیستند میزبان دفتر آن سازوکار در پایتختهای خود باشند و به عبارتی، هیچ کشوری مشتاق به میزبانی این مکانیسم جدید مالی و مقابله با امریکا نیست.
جمعبندی و پیشنهاد
وعده ایجاد سازوکارمالی توسط اروپاییها، اصلیترین دلیلی است که ایران را تاکنون در برجام باقی نگهداشته است. با وجود آنکه از سوی مقامات اروپایی عنوانشده بود که بخشهایی از این سازوکار ویژه مالی تا قبل از دور دوم تحریمهای امریکا (14 آبان) اجرایی شد، اما در عمل، هیچ تحولی در این خصوص صورت نپذیرفت و بخشی از سازوکارمالی که قرار بود پیش از فرارسیدن دور جدید تحریمهای امریکا علیه ایران، اجرا شود، اکنون اعلامشده است که درگیر ودار پیدا کردن محل استقرارش، دریکی از کشورهای اروپایی است.
از آنجاکه ایجاد سازوکارمالی، به عنوان یک فرصت برای استقلال مالی و سیاسی اروپا و احیای اعتبار آن هست و اروپاییها با تبیین سازوکارمالی، به دنبال راهی برای کنار زدن و استقلال خود از سیستم اقتصادی امریکا هستند، از این فرصتی که بهموجب موافقت ایران، برایشان ایجادشده است، ضمن آنکه ایران را ترغیب به ماندن در برجام و حفظ توافقنامه کردند، بلکه فرصتی را برای مقابله با یکجانبهگرایی امریکا و نوعی ابراز حاکمیت سیاسی- اقتصادی خود در برابر امریکا نیز به دست آوردند، اما نکتهای که اروپاییها باید بدانند این است که فرصت ایران به آنها، تاریخ منقضی دارد، لذا تا فرصت را از دست ندادهاند، لازم است که حسن نیت خود را نشان دهند و از تعلل بیش از این مقدار، دست کشیده و سازوکارمالی را اجرایی نمایند؛ گرچه مقداری از تعلل اروپاییها در اجرایی کردن اس پی وی، به دلیل اهمیتی است که این سازوکار برای این اتحادیه دارد. چنانچه اگر این سازوکارمالی کار خود را آغاز اما با کارشکنی دولت امریکا ناموفق باشد، عملاً اولین تلاشهای جدی اروپا برای استقلال سیاسی-اقتصادی امریکا به شکست منتهی شده و این نتیجه خوبی برای آنها نیست و لذا از این منظر، تعلل چندماهه گذشتهشان را به دلیل دقت در اجرای سازوکار میتوان پذیرفت، چراکه هرگونه خطا و اشتباه در این سازوکار به ضرر هدف نهایی ایران و اروپا خواهد بود. گرچه برخی از منابع اروپایی اعلام کردهاند که احتمالاً اجرایی شدن این مکانیسم به ماههای نخست سال ۲۰۱۹ موکول خواهد شد، اما به هر صورت لازم است که بدانند فرصت زیادی ندارند و باید درروند ایجادی سازوکارمالی، تسریع نمایند. براین اساس، بر دستگاه دیپلماسی کشور لازم است که بهطرفهای اروپایی گوشزد نمایند که تصمیمگیری در خصوص ماندن ایران در برجام، بر اساس سرعت عمل و چگونگی اجرای سازوکارمالی توسط اروپا، خواهد بود. مسوولان ایرانی در مذاکرات با طرفهای اروپایی، لازم است که براین نکته تأکید نمایند که اروپا اگر میخواهد توافقنامه برجام حفظ شود، لازم است که هرچه زودتر، جزییات و نحوه استفاده از کانال مالی مختص ایران را نهایی و اعلام کرده و بیش از این تعلل نورزد. علاوه براین، دستگاه دیپلماسی ایران باید بهطرف اروپایی بفهماند که شکست این توافق درواقع شکست اعتبار و استقلال اروپا است و براین نکته تأکید نمایند که صبر ایران، حد داشته و فرصت ایران به اروپاییان، تاریخ انقضا دارد.
منبع: شمس