تعاونیها، توانمند سازی و فقر زدایی زنان
تهمینه دانیالی| مشاور رییس اتاق تعاون ایران در امور بانوان، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی|
تعاونی به معنای وسیع عام آنکه همانا مشارکت و همکاری دسته جمعی مردم در حل مشکلات اقتصادی و اجتماعیشان است، به اشکال گوناگون در طول تاریخ وجود داشته است و در واقع خصیصه اجتماعی زیستن انسان، زمینه ساز پیدایش تعاون بوده است. نهضت تعاون از اوایل سده نوزدهم در اروپا ظهور کرد و تا اواخر این سده در این منطقه توسعه فراوانی یافت وتاکنون راه گسترش خود را ادامه داده است. دانشمندان زیادی از جمله شارل ژید، ژرژ فوکه، لوی بان، هرمان شولته دلیش و فیلیپ بوشه در زمینه توسعه نهضت تعاون در جهان تلاش گستردهای کردهاند و مسائل مربوط به تعاون را مورد بررسی قرار دادهاند. تعاونی به عنوان یک تشکل اقتصادی –اجتماعی از اصول و قوانین خاصی تبعیت میکند . در سال 1995 کنفرانس اتحادیه بین المللی تعاون در منچستر انگلستان برگزار و اصول جهانی تعاونی بر اساس دیدگاههای صاحب نظران تعاون و تجربیات نهضت تعاون برای سده بیست ویکم به شرح زیر تدوین شد:
عضویت اختیاری و آزاد، -کنترل دموکراتیک توسط اعضای، خودگردانی و عدم وابستگی، -آموزش کارورزی و اطلاعرسانی، همکاری بین تعاونیها، توجه به جامعه بطور کلی، در بررسی تعریفهای دیگر از شرکتهای تعاونی این شناسهها را میتوان یافت.
-مشارکت داوطلبانه و آزاد اشخاص دارای نیاز و اهداف مشترک
-عضویت اختیاری و آزاد
-یک سازمان اقتصادی- اجتماعی دموکراتیک
-کنترل دموکراتیک گسترش اعضا
-تاکید بر اتحاد، همکاری، همیاری، کارگروهی، و خودیاری
-مشارکت اقتصادی اعضا
-خودپایی و عدم وابستگی
-تلاش و پایبندی افراد برای رفع نیاز مشترک و بهبود وضع مادی و اجتماعی خویش
-افزایش ادراک به نیازهای گروهی
-آموزش کارآموزی و آگاه سازی
-جلوگیری از سست شدن پیوندهای اجتماعی
-ایجاد برابری نسبی اجتماعی
-تمرکز زدایی در اجرای برنامه ها
-بهسازی و افزایش کیفیت زندگی اعضا
-فراهم آوردن دسترسی و مالکیت بر وسایل گذران زندگی و رفاهی
-داشتن شخصیتی حقوقی همچون بنگاهی اقتصادی
دیدگاه توانمندسازی زنان از رهگذر نهاد تعاونی نقشهای سه گانه بازتولیدی و اجتماعی زنان را مدنظر دارد. براساس این دیدگاه عدم مشارکت فعال زنان در فرآیند توسعه و عدم برخورداری مساوی زنان و مردان از منابع توسعه ناشی از تبعیضهایی است که بر زنانه و مردانه بودن نقشها و بر تفاوتهای فیزیولوژیک استوار است و مطرح کنندگان این دیدگاه معتقدند که رفتارها در طول سالها به باورهایی تبدیل شده که غیرقابل تغییر تلقی میشوند، در حالی که واقعیت چنین نیست و باید بر اصلاح نگرشها و رفتارهای تبعیض آمیز تاکید کرد. هدف رویکرد توانمندی زنان خود اتکایی بیشتر و تقویت درونی آنهاست. برخورد با نیازهای استراتژیک زنان و نابرابریهای ساختاری بطور غیر مستقیم از راه تجهیز زنان برای تشکل و سازماندهی حرکت زنان در پایینترین سطح (از سوی تشکلهای زنان وابسته به حکومت) و با تامین نیازهای عملی تحقق مییابد و تلاش برای افزایش آگاهی زنان موجب به چالش کشیدن فقر و فرودستی زنان میشود. رویکرد توانمندسازی، زنان را صرفا آسیب پذیر، فقیر و نیازمند حمایت نمیبیند بلکه با هدف کسب آگاهی و درک رابطه جنسیت و قدرت، تاکید بر احساس با ارزش بودن و به دست آوردن توانایی برای استفاده از حق انتخاب، کنترل زنان بر زندگی مینماید. کسب مهارت برای سازماندهی و تحت تاثیر قرار دادن تغییرات اجتماعی و برقراری یک نظم عادلانه اجتماعی و اقتصادی از اجزای اصلی فرآیند توانمندسازی است.
مشارکت زنان در تعاونی ها
بررسیها نشان میدهد که مشارکت زنان در تعاونیها توانمند سازی اقتصادی، اجتماعی و روان شناختی آنان را در پی دارد و حتی مشارکت سیاسی شان را نیز بهبود میبخشد. بر پایه یافتههای پژوهشی، زنان عضو در تعاونیها رضایت بیشتری از زندگی نشان میدهند و در کنار برخورداری از استقلال نسبی مالی، مشارکت اجتماعی گستردهتری نیز در جامعه دارند. همچنین، آنها از سلامت و بهداشت بالاتری بهره مند میشوند. نزدیک به دو دهه است که توانمندسازی زنان به گونهای جدی و فراگیر مورد توجه همه سازمانها و دستگاههای دولتی و غیر دولتی بوده است. با نگرش به جایگاه و نقش ارزشمند و شایسته زنان در اقتصاد کشور، دولت بهبود شرایط کاری را در جامعه تشکیل شرکتهای تعاونی در دستور کار خود گذارده و از آن پشتیبانی میکند. بسیاری از کارشناسان توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور بر ضرورت تشکیل تعاونیهای زنان تاکید میکنند. آنها با تاکید بر نقش و پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان، به توسعه مشارکت آنها در فرآیند توسعه کشور با سازوکار تعاونی توجه کردهاند بر این اساس، اکنون نیز دولت تاکیدی ویژه بر گسترش فرهنگ تعاون در میان زنان کشور همچون سازوکاری برای فقرزدایی و توانمندسازی دارد. در بند 15 اصل سوم قانون اساسی، به پدیدآوری و گسترش روحیه تعاون و همکاری در جامعه اسلامی و تعاون عمومی در میان همه مردم اشاره شده و دولت را موظف کرده است که این کار را پیگیری کند. با نگرش به این رویکرد، زنان همچون بخشی مهم از جامعه میتوانند توانمندسازیهایشان را در تعاونیها آشکار کنند و تعاونی را نماد کار آفرینی سازند بیش از انقلاب، زنان به گونهای محدوددر تعاونی روستایی و شهری حضور داشتندکه بیشتر مشارکت آنان در سطح عضویت ساده بوده است. ولی پس از انقلاب، آنان حضور چشمگیری در صحنههای گوناگون اقتصادی مانند تعاونیها داشتهاند، به گونهای که نه تنها همچون یک عضو ساده که در پدید آوری و مدیریت تعاونیها، توانسته اندخود رسمیت یابند. اگرچه حضور زنان در کار آفرینیهای تولیدی کارآفرین از نخستین سالهای پس از انقلاب مطرح بود، ولی بر پایی تعاونیهای ویژه آنان آغاز سال1371 خورشیدی فزاینده داشته است.از دیدگاه زمینه کار، برخی کارشناسان بر آنند که شرکتهای تعاونی زنان میتوانند در زمینههای گوناگونی پایهگذاری شوند. به باور آنان، محدودسازی تعاونیهای زنان به کارهایی در زمینههای ویژه، مانع شکوفایی فراگیرجامعه زنان با گرایشها و دیدگاههای مختلف در انجام کارهای تعاونی میشوند برخی از این گزارشها از گوشه و کنار کشور نشاندهنده گوناگونی فعالیتهای تعاونی توسط زنان است.
تراکم حضور زنان
در دهه گذشته، زمینه حضور زنان در تعاونیها بسیار گوناگون بوده است، به گونهای که آنها توانستند تعاونیهایی در رشتهها و فعالیتهای اقتصادی گوناگون برپا کنند. در شرایط کنونی نیز زنان فعالیتهای چشمگیری در این زمینه انجام دادهاند.تراکم حضور زنان بیشتر رشتههای فرش دست بافت، صنایع دستی، صنایع بهداشتی صنایع غذایی، و آموزش بوده است. اگرچه زنان به صورت فردی در انواع مختلف تعاونیها حضور داشتهاند، ولی گرایش وعلاقه برپایی تعاونیهای تخصصی ویژه زنان، تشکیل 4.257 تعاونی تولیدی را در پی داشته است. شمار اعضای زنان در تعاونیهای یاد شده 224.858 نفر و شاغلان آن 188.000 وشمار اعضای زن در تمامی تعاونیها 940.452 نفر بوده است. از این گذشته دولت برای گسترش روحیه تعاون و کار جمعی، تعاونیهای آموزشگاهی مصرف در میان دختران دانشآموز برپا ساخته است. شمار اینگونه تعاونیها 4.031 و شمار اعضای آن355.050 نفر است . بدین سان، میزان مشارکت زنان و دختران در این بخش، روی هم 1.295.5.2نفر در پایان سال2000 بوده است این رقم نشاندهنده 13 درصد مشارکت زنان و دختران در بخش تعاونی است. وزارت تعاون کارهای فراوانی برای توانمند سازی زنان انجام میدهد که از آن میان میتوان به آموزش و ترویج تعاونی در میان زنان، ارائه خدمات آموزش فنی-حرفهای و مدیریتی، حمایت از تشکیل و توسعه تعاونیهای زنان و حمایت از تشکیل صندوقهای اعتباری تعاونی ویژه زنان اشاره کرد. امروزه، ایجاد، تقویت و بهبود تعاونیهای زنان راهبردهایی برای توانمند سازی زنان شمرده میشود. دستیابی به این هدف نیاز مند شناخت و تحلیل سازهای شرکتهای تعاونی زنان است . با توجه به اینکه موفقیت تعاونیهای زنان تا اندازه زیادی بر آمده از نوع تعاملها و همکاریهای اعضا در قالب فعالیتهای تعاونی است، بررسی سازههای موفقیت در دیگر شرکتهای تعاونی نیز میتواند راه گشا باشد. زنان در قبل از انقلاب اسلامی بطور محدود در تعاونیهای روستایی و شهری حضور داشتند که بیشتر، مشارکت آنان در سطح عضو ساده مطرح بود ولی بعد از انقلاب اسلامی آنان با استفاده از فضای موجود حضور چشمگیری را در صحنههای مختلف اقتصادی از جمله تعاونیها از خود بروز دادند که فراتر از عضویت توانستند در تاسیس، مدیریت و توسعه تعاونیها نقش موثری ایفا کنند.
استقلال زنان در فعالیتهای اقتصادی
حضور تعداد کثیری ازآنان در تعاونیها باعث شده است که تعاونیهای زنان مستقلا رسمیت پیدا کنند. اگرچه حضور زنان در تعاونیهای تولیدی اشتغال زا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مطرح بوده است لیکن تشکیل تعاونیهای ویژه آنان از ابتدای سال 1371 رشد فزایندهای یافته است. طی دهه گذشته زمینه حضور زنان در تعاونیها بسیار متنوع بوده بطوری که آنان توانستهاند در رشتهها و فعالیتهای مختلفی به تشکیل تعاونیها اقدام نمایند . در شرایط کنونی نیز فعالیتهای قابل توجهی در این زمینه انجام دادهاند. تراکم حضور زنان بیشتر در رشتههای فرش دستباف، صنایع دستی، صنایع بهداشتی، صنایع غذایی و آموزش بوده است. بررسی وضعیت موجود تعاونیهای زنان در ایرا ن با بیش از 50 درصد عضو زن نشان میدهد که برابر آخرین آمار ارایه شده تعداد این تعاونیها به 22652 واحد در بخشهای مختلف اقتصادی رسیده که تعداد کل اعضای آنان858338 نفر است . همچنین در این تعاونیها335742 نفر اشتغال دارند . در ضمن 8015شرکت تعاونیهای آموزشگاهی دخترانه با673495 نفر عضو در سراسر کشور وجود دارند. همچنین سرمایه ثبتی تعاونیهای زنان در سراسر کشر یک میلیارد و ششصدو نه میلیون و هفتصد ودوهزارو نهصد و نود و نه هزار ریال است.