چالشهای تازه امنیت غذایی
مینا باباشاهی|
مقدمه
حدود شش دهه است که ایالات متحده تلاشهایی جهانی را به منظور کاهش ناامنی غذا انجام داده است و تقریبا نیمی از کمکهای غذایی جهانی و پشتیبانی دوجانبه و چندجانبه برای توسعه و تجارت کشاورزی را فراهم کرده است. بطور کلی، امنیت غذایی جهانی طی 15 سال گذشته بهبود یافته است، اما چالشها و فرصتهای بسیاری در این رابطه وجود دارد و تصمیمگیرندگان امنیت غذایی ایالات متحده، همچنان موضوع امنیت غذایی جهانی را در دستور کار خود قرار دادهاند. تعریف فراگیر امنیت غذا که از نشست سالانه غذایی سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد (FAO) گرفته شده است، به شرح زیر است: امنیت غذایی زمانی وجود دارد که همه افراد در همه زمانها دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذای کافی، بیخطر و مغذی دارند و بتوانند نیازهای غذایی و ترجیحات تغذیهای خود را برای یک زندگی فعال و سالم تامین نمایند. این تعریف مسائلی از قبیل فراهمی غذا، دسترسی اقتصادی و اجتماعی، توانایی فردی برای تبدیل غذای که فرد مصرف میکند به پیامدهای سلامتی خوب و توانایی افراد برای حفظ ثبات در موارد بالا در طول زمان را در بر میگیرد. ایالات متحده نقش اصلی را در تلاشهای جهانی برای کاهش ناامنی غذایی از طریق کمکهای غذایی بینالمللی، برنامههای توسعه و توافقنامههای دوجانبه و چندجانبه تجاری ایفا کرده است. اکثر کمکها از طریق کمکهای مستقیم کالاهای کشاورزی ایالات متحده از طریق غذا برای صلح، غذا برای پیشرفت و برنامههای McGovern-Dole و همچنین کمکهای اضافی از طریق حمایت از برنامه غذایی جهانی صورت گرفته است. سند امنیت غذایی جهانی سال 2016 (GFSA) زمینه را برای تعهد ایالات متحده برای کاهش ناامنی غذایی و فقر از طریق رشد اقتصادی و کشاورزی، افزایش انعطافپذیری و تعهد گسترده برای بهبود تغذیه، فراهم میکند. به منظور تغذیه جمعیت دنیا (که تا سال 2050 بیش از 9 میلیارد نفر خواهد بود)، لازم است که محرکهای امنیت غذایی جهانی و گزینههای لازم برای بهبود آن، مورد بررسی قرار گیرند. در این گزارش ما عوامل موثر در بهبود امنیت غذایی را بررسی و مسائل و چالشهای نو ظهور را مشخص میکنیم. آمارها نشان میدهند که برخی از پیشرفتها در سنجش امنیت غذایی، بهرهوری کشاورزی، تجارت مواد غذایی، برنامههای شبکه ایمنی امنیتی غذایی و تغذیه وجود دارد؛ با این حال، برخی چالشها همچنان ادامه دارد.
سنجش امنیت غذایی
دادههای بهتر و روشهای سنجش پیشرفت کلیدی برای ارزیابی برنامههای مبتنی بر شواهد، از جمله موارد تحت پوشش GFSA هستند. برای شناسایی جمعیتهای ناامن غذایی، محققان باید بر روی شاخصهای مختلف برای سنجش چهار بعد امنیت غذایی، فراهمی، دسترسی، بهرهمندی سلولی و ثبات، تکیه کنند. معیارهای موجود مواردی از قبیل: شاخصهای ملی فراهمی و دسترسی، شاخصهای دسترسی خانوار و استفاده از آن، سنجشهای فیزیکی یافتههای تغذیهای و سلامتی و اقدامات تجربی جدید در مورد امنیت غذایی را شامل میشود.
در بیشتر کشورهای دارای درآمد پایین، تولیدات داخلی بخش عمدهای از کالاهای غذایی کشور را تامین میکنند. طی چند دهه گذشته، در اکثر کشورها رشد تولید و عملکرد، امنیت غذایی را بهبود بخشیده است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، افزایش بهرهوری کشاورزی بطور قابل توجهی باعث بهبود امنیت غذایی شده است.
بطور متوسط، رشد سریعتر بهرهوری کشاورزی، باعث کاهش بیشتر در ناامنی غذایی میشود. دستاوردهای موجود از طریق تحقیقات بهرهوری و استفاده از تکنولوژی، از طریق گسترش، دسترسی به بازار و ابزارهای مدیریت ریسک، به بهبود امنیت غذایی در بسیاری از کشورها کمک کرده است.
تجارت مواد غذایی
در کشورهایی که آب و هوا یا فقدان منابع زمینی یا آب، تولیدات داخلی را محدود میکند، واردات مواد غذایی نقش اصلی را در بهبود ناامنی غذایی ایفا میکند. همچنین در کشورهای دیگر، واردات مواد غذایی نقش مکمل را ایفا میکند.
بعضی کشورها وابستگی خود را به واردات محدود میکنند، زیرا نگرانیهایی در مورد تأثیرات بر تولید و اشتغال داخلی و همچنین ذخایر ارزی و زیرساختهای ناکافی وجود دارد. با این حال، در بلندمدت، تعدادی از کشورهای در حال توسعه، با رقابت در بازارهای جهانی برای کالاها و خدمات و باز کردن بازارهای غذایی برای تجارت بینالمللی، راهحلهای امنیت غذایی موثر را پیدا کردهاند.
برنامههای خالص سلامت و امنیت غذایی
کشورها انواع مختلفی از برنامههای شبکه ایمنی مواد غذایی داخلی را به کار میبرند، از کمکهای غذایی گرفته تا روشهای جدیدتر که انتقال پول نقد مشروط و بدون قید و شرط را مهیا میکند.
برنامههای یارانه نقدی میتوانند از روشهای قدیمیتر، موثرتر باشند، اما همه کشورها بازارهای غذایی و ظرفیت اداری کافی برای اجرای آنها را ندارند. با این حال، پیشرفت در فناوری اطلاعات، شناسایی شخصی، بانکداری و تلفنهای همراه از گسترش برنامههای انتقال پول هدفمند پشتیبانی میکند. این نوآوریها میتوانند برنامهها را موثرتر و کاهش تحریمهای بازار در ارتباط با خرید، توزیع و نگهداری کالاهای موجود در برنامههای سنتی غیرمجاز را کاهش دهد.
تغذیه
تغذیه تمرکز اصلی GFSA است. چالشهای تغذیه حتی در زمانی که فراهمی مواد غذایی و دسترسی به آن بهبود یافته است، همچنان ادامه دارد. تنوع غذایی کلیدی برای بهبود تغذیه است. رژیمهای غذایی متداول متنوعتر شدهاند، اما بطور گستردهای در دسترس گروههای با درآمد پایین یا زیر گروههای آسیب پذیر مانند مادران و کودکان خردسال نیست. همچنین عواملی به غیر از غذا مانند آب تمیز و بهداشتی از عوامل کلیدی در بهبود بهرهوری مواد غذایی و تغذیه در میان این گروهها هستند.
روش مطالعه
این گزارش بر 76 کشور با درآمد پایین و متوسط تمرکز کرده است که بطور منظم در ارزیابیهای سالانه امنیت غذایی بینالمللی (IFSA) توسط USDAپایش میشود. محققان ERS شاخصهای جایگزین امنیت غذایی را با استفاده از پایگاه دادههای ERS برای امنیت غذایی بینالمللی و بهرهوری بینالمللی کشاورزی و دادههای موجود از سازمانهای بینالمللی مانند سازمان غذا و کشاورزی و سازمان بهداشت جهانی مقایسه و تحلیل کردند. همچنین، محققان ERSارتباط بین بهرهوری کشاورزی، تجارت کشاورزی، برنامههای شبکه ایمنی غذا و امنیت غذایی را مورد بررسی قرار دادند. ارزیابیها با استفاده از معیارهایی که عمدتا فراهمی و دسترسی به ابعاد امنیت غذایی را نشان میدهد، نشاندهنده بهبود قابل توجهی در امنیت غذایی جهانی در چند دهه گذشته است.
پنج مساله کلیدی در امنیت غذایی جهانی
سنجش: ابعاد چندگانه امنیت غذایی- فراهمی، دسترسی، بهرهبرداری و ثبات- پیچیدگی وضعیت سنجش دقیق امنیت غذایی را افزایش میدهد.
بهرهوری کشاورزی: برای 76 کشور کم درآمد، USDA دستاوردها در تولید مواد غذایی داخلی که شایعترین عامل تغییر در وضعیت امنیت غذایی است را بطور مرتب پایش میکند.
تجارت مواد غذایی: علاوه بر دستاوردهای بهرهوری کشاورزی، افزایش تجارت مواد غذایی نیز در چند دهه گذشته منجر به افزایش امنیت غذایی شده است.
شبکههای ایمنی داخلی و بینالمللی: با وجود پیشرفتهای قابل توجهی در امنیت غذایی جهانی، به دلیل افزایش بهرهوری کشاورزی و افزایش تجارت کشاورزی، جمعیت ناامن غذایی در سال 2015 هنوز حدود 800 میلیون نفر برآورد شده است .
تغذیه: تغذیه تمرکز اصلی GFSA است که هدف اصلی آن کاهش گرسنگی و فقر و همچنین سوء تغذیه است.
سنجش امنیت غذایی
سنجش دقیق هر یک از ابعاد امنیت غذایی فراهمی، دسترسی، بهرهبرداری و ثبات- یک چالش باقی مانده است و لازم است که انواع مختلفی از معیارها را برای مشخص کردن جمعیت ناامن غذا مشخص کنیم.
سنجشهای جدید تجربی امنیت غذایی به برآورد مقرون به صرفه بودن ابعاد امنیت غذایی کمک میکند، اما اغلب با شاخصهای سنتی در مواردی که هنوز بطور کامل درک نشدهاند، متفاوت است.
معیارهای سنتی امنیت غذایی، از جمله شاخصهای «سطح کلان» فراهمی و «سطح خرد» مصرف خانگی در مطالعات آنتروپومتریک، نقش مهمی در اطلاعرسانی به سیاستگذاران خواهند داشت.
براساس نتایج نشستهای جهانی مواد غذایی سالهای 1996 و 2009، سیاستگذاران و محققان بر دستیابی به چهار بعد امنیت غذایی متمرکز شدهاند:
فراهمی: مقدار کافی غذا برای کل جمعیت وجود دارد.
دسترسی: هر فرد دسترسی اقتصادی و فیزیکی به کالریهای موجود دارد.
بهرهبرداری: هر فرد قادر است رژیم غذایی مناسب را به پیامدهای سلامتی ترجمه کند، که بیشتر به مراعات بهداشت مناسب و آمادهسازی غذای مناسب نیاز دارد.
ثبات: هر یک از این شرایط در هر نقطه از زمان برآورده میشوند.
فقط چند معیار قادر به ارایه برآوردهای تقریبی بینالمللی از امنیت غذایی در طول زمان است. سه شاخص برآوردهای شیوع سوء تغذیه USDA و FAO و برآوردهای سازمان بهداشت جهانی از شاخصهای آنتروپومتریک کودکان زیر 5 سال وجود دارد. بررسی شیوع سوء تغذیه و کمبود رشد در سالهای اخیر (سال 2015 برای سوء تغذیه، سال 2014-2007 برای کمبود رشد) برای 65 کشور نشان داد که کشورهای منطقه جنوب صحرای آفریقا بیشترین شیوع ناامنی غذا در همه مناطق در حال توسعه را دارند.
مسائل مربوط به سنجش امنیت غذایی
محبوبیت شاخصهای تجربی جدید امنیت غذایی به علت هزینه کم و سهولت جمعآوری در طول زمان رو به افزایش است. با این وجود، برای شناخت بهتر رابطه این معیارها با معیارهای دیگر که بهتر درک میشوند، تحقیق بیشتری لازم است.
بسیاری از شاخصهای امنیت غذایی به خصوص به تغییرات کوچک در روش، قوی نیستند. سنجش برخی از منابع خطا نسبتا آسان هستند، از جمله از طریق نظرسنجیها برای سنجش بهتر مواد غذایی مصرف شده در خارج از خانه، مصرف غذاهای فرآوری شده و توزیع مواد غذایی درون خانواده.
بعضی از مشکلات به ظاهر خوش خیم با شاخصهای مبتنی بر نظرسنجی، از قبیل: تغییر در لیست منوی غذاهای مصرفی در مطالعات مختلف. تحقیقات بیشتری برای درک بهتر بهترین شیوهها لازم است، و سپس باید تلاش بیشتری برای استانداردسازی جمعآوری دادهها انجام شود.
بهرهوری کشاورزی و امنیت غذایی
رشد بهرهوری در کشاورزی میتواند امنیت غذایی را بطور مستقیم با افزایش دسترسی به مواد غذایی و بطور غیرمستقیم با بهبود دسترسی به مواد غذایی، بهره مندی و ثبات بهبود بخشد.
بطور متوسط، کشورهایی که رشد بیشتری را در بهرهوری کشاورزی به دست آوردهاند، همچنان شاهد کاهش بیشتر شیوع ناامنی غذایی بودهاند.
سرمایهگذاری در تحقیقات کشاورزی و توسعه فناوری، همراه با پیشرفت در محیط گستردهتر (مثلا زیرساختها، دسترسی به بازار، موسسات و اقدامات مدیریت ریسک)، کلید حفظ رشد اقتصادی درازمدت هستند.
با دادن مجوز به تولید مواد غذایی بیشتر از یک مجموعه از ورودیها، بهرهوری فاکتور کل کشاورزی (TFP) افزایش یافته، گسترش تولید غذا را در کاهش هزینههای واقعی تسهیل میکند. TFP به عنوان نسبت کل خروجی به مجموع ورودی کل تعریف شده است، و رشد در TFP بازتابی از دستاوردهای تکنولوژیهای جدید و بهبود کارایی فرایند تولید است. مقایسه رشد متوسط جهانی TFP و شاخص کل قیمتهای واقعی مواد غذایی و روند آن رابطه بلندمدت بین بهرهوری کشاورزی و قیمت مواد غذایی را نشان میدهد.
مشکلات در حال ظهور در بهرهوری کشاورزی و امنیت غذایی
نقش تحقیقات کشاورزی
بهرهوری برای سیستم مواد غذایی کشاورزی گسترده تر
ارتباط بهرهوری- انعطافپذیری
ریسک مربوط به تغییرات آب و هوایی
تجارت در کشاورزی و سهم آن در امنیت غذایی
تجارت میتواند به ابعاد مختلف امنیت غذایی، از جمله فراهمی مواد غذایی، دسترسی، بهرهبرداری و ثبات کمک کند. افزایش وابستگی به تجارت همچنین چالشهای بالقوهای را برای توسعه کشاورزی داخلی ارایه میدهد و در برخی شرایط بازار ممکن است بازارهای داخلی را به سمت نوسانات قیمت بیشتر سوق دهد.
در حالی که بسیاری از کشورهای ناامن غذایی صادرکننده محصولات کشاورزی هستند، اکثر آنها واردکننده مواد غذایی خالص هستند. واردات به عنوان یک عامل مهم برای بهبود امنیت غذایی در کشورهایی با پتانسیل تولید محدود بوده است. اما در بیشتر 76 کشور کم درآمد و ناامن که درآمد متوسط دارند، بطور مرتب از سوی USDA پایش میشوند، تولید داخلی منبع اصلی به دست آوردن امنیت غذایی است.
واردات تجاری، در تضاد با کمک غذایی، مسوول رشد واردات غلات و مواد غذایی معادل غلات در 76 کشور بوده است. سهم کمک غذایی در واردات غلات از اواسط دهه 1990 بطور جهانی و در تمام مناطق کمدرآمد کاهش یافته است.
برای برخی از کشورها، توانایی تولید ظرفیت مالی برای واردات غذا از طریق درآمد حاصل از صادرات و سایر درآمدهای خارجی و ایجاد توافق بین واردات مواد غذایی و هزینههای سرمایهگذاری در مناطق مختلف مانند کشاورزی و وجود زیرساختها برای ملاحظات سیاست واردات مواد غذایی در نظر گرفته میشوند.
چطور واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی تأثیر میگذارد؟
واضحترین راه این است که واردات از طریق دسترسی مواد غذایی (food availability) میتواند امنیت غذایی را افزایش دهد (FAO، 2015b) . همچنین واردات میتواند دسترسی فیزیکی و اقتصادی به مواد غذایی و مواد مغذی را بهبود بخشد. این امر به این بستگی دارد که آیا تدارکات داخلی، بازارها و برنامهها میتوانند به موقع واردات را به مناطق کمدرآمد و خانوادهها با قیمت مقرون به صرفه توزیع کنند. واردات میتواند از طریق افزایش دسترسی به مواد غذایی و دسترسی به رژیمهای با کیفیت بالاتر، به ابعاد استفاده از امنیت غذایی کمک کند. از سال 1990، روند واردات سرانه و سهم فراهمی غلات (از جمله معادل غلات ریشه و غده) در 76 کشور کمدرآمد و درآمد متوسط که توسط USDA پایش میشود، وجود دارد، اما این مساله در مناطق مختلف تفاوتهای قابل توجهی دارد. واردات و سهم واردات در جنوب و جنوب شرقی آسیا و مناطق جنوب صحرای آفریقا نسبتا پایین است، در صورتی که در این مناطق کشورهای بسیاری وجود دارد که دارای بخشهای قابل توجه کشاورزی با منابع زمین و آب برای رشد مواد غذایی هستند. در اکثر 76 کشور کمدرآمد و متوسط که توسط USDA پایش شدهاند، از سال 2000 به میزان قابل توجهی جمعیتهای ناامن غذایی در آنها کاهش یافته است، اما با کمکهای مختلف از دستاوردهای تجارت و تولید داخلی، پیشرفت چشمگیری داشتهاند. بطور کلی، در 76 کشور مورد مطالعه، عمدتا تولید داخلی منبع اصلی ذخایر غله در سرانه و ریشهها و غدههای معادل غلات بوده است.
ارتباط بین نیازهای تغذیهای، تجارت غلات و امنیت غذایی
یافتهها نشان داده است در میان 76 کشور مورد مطالعه که ارتباط قوی بین سطوح واردات غلات و نیازهای تغذیهای در کشورهای واردکننده وجود دارد، سه منطقه با بیشترین میزان واردات سرانه غلات (شمال آفریقا، امریکای لاتین و کاراییب و آسیا) بطور قابل توجهی سرانه مصرف غذای بالاتری دارند.
مشکلات موجود در تجارت غذایی
و امنیت غذایی
پاسخهای سیاستهای تجاری به نوسانات بازار بینالمللی.
سیاستهای چندجانبه تجاری و امنیت غذایی.
اثرات تغییرات اقلیمی بر الگوهای تجاری.
برنامه خالص سلامت و امنیت غذایی
کشورهای کمدرآمد از تعدادی از انواع برنامههای حمایت اجتماعی استفاده میکنند که این برنامهها برای کمک به بهبود دسترسی غذایی، استفاده و ثبات استفاده از غذا و مقاومت بیشتری در برابر تهدیدات ناامنی مواد غذایی طراحی شدهاند. شایعترین انواع برنامهها عبارتند از: پرداختهای نقدی مشروط و بدون قید و شرط و کمکهای متقابل مانند غلات یارانهای.
در حالی که برآورد اثرات حمایت از برنامهها بر امنیت غذایی بسیار دشوار است، شواهد نشان میدهد که تعدادی از برنامههای پشتیبانی اجتماعی در سراسر جهان، بسته به طراحی و زمینه، به بهبود جنبههای مختلف امنیت غذایی، از جمله دسترسی، تغذیه و ثبات استفاده از غذا کمک میکند.
شواهد بینالمللی نشان میدهد که پرداخت نقدی مشروط و بدون قید و شرط ارزانتر از کمکهای غذایی هستند، اما انتقال معادل پول نقد و غیر مالی اثرات مثبتی بر امنیت غذایی دارد. این نتایج نشان میدهد که انتقال پول نقد به کمک غذایی غیرمجاز ترجیح داده میشود. با این حال بعید است که همه کشورها بتوانند نقل و انتقال نقدی را بطور قابل ملاحظهای انجام دهند و کمکهای مضر مواد غذایی همچنان به برنامههای حمایت اجتماعی داخلی کمک میکند.
زمینه
با وجود پیشرفتهای قابل توجه در بهبود امنیت غذایی در چند دهه گذشته، سهم قابل توجهی از جمعیت کشورهای کم درآمد هنوز از نظر غذایی ناامن هستند . با توجه به شیوع مداوم ناامنی غذایی، تعدادی از کشورها برنامههای حمایت داخلی را که برای بهبود برخی یا همه ابعاد امنیت غذایی (فراهمی، دسترسی، تغذیه و ثبات) مورد استفاده قرار میگیرند، اجرا میکنند. برای مثال، هند، بزرگترین برنامه جهانی ایمنی غذا را در جهان اداره میکند و اخیرا قانون ملی امنیت غذایی را برای گسترش واجد شرایط بودن برنامه کمک غذایی خود تصویب کرده است .
مشکلات موجود در برنامه خالص امنیت غذایی
تمرکز بیشتر بر تغذیه و رژیمهای سالمتر.
چالشهای جدید مورد نظر.
استفاده از تکنولوژی برای دستیابی به اثربخشی و کارآیی بیشتر.
هماهنگی ملی و بینالمللی.
تغذیه و سلامت
تغذیه و رابطه آن با امنیت غذایی و سلامت توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. هدف اصلی این قانون، امنیت غذایی جهانی (GFSA)، کاهش گرسنگی، سوء تغذیه و فقر در جهان است.
تنوع غذایی، رژیمهای غذایی مناسب برای هر دو مواد مغذی و ریز مغذی را پشتیبانی میکند. در طول 20 سال گذشته، رژیمهای غذایی در 76 کشور که در تحقیقات ما قرار دارند، تا حدودی متنوعتر شدهاند و در حال حاضر همه مناطق بطور متوسط حداقل میزان تغذیه برای دریافت سرانه کالری، چربی و پروتئین را تامین میکنند. با این وجود، این موضوع در گروههای با درآمد مختلف، صادق نیست.
با وجود پیشرفت، چالشهای تغذیهای مهمی از قبیل تغذیه بهبود یافته برای گروههای آسیبپذیر (مانند زنان باردار و کودکان) باقی مانده است.
مسائل نو ظهور، درک بهتر چگونگی تاثیر عوامل غیر غذایی (مانند آب سالم و بهداشت مناسب) بر مصرف مواد مغذی و سلامت، همچنین «بار سهگانه» کمبود تغذیه، کمبود ریز مغذیها، تغذیه بیش از حد و ناامنی غذایی را شامل میشود. درشت مغذیها به نوبه خود منعکسکننده تنوع در مصرف گروههای اصلی مواد غذایی است. بطور کلی افزایش درآمد منجر به مصرف بیشتر پروتئینهای منبع حیوانی و سایر محصولات با ارزش بالا مانند میوهها و سبزیجات و محصولات فرآوری شده میشود. در اکثر کشورهای با درآمد کم و متوسط که توسط USDA مورد مطالعه قرار گرفتهاند، غلات، ریشه و غده، ماده غذایی عمده و منبع غنی از کالریهای غذایی هستند. مصرف گوشت، یک منبع مهم پروتئین و چربی و همچنین کالری است که در اکثر مناطق به آرامی افزایش یافته است، اما در اکثر کشورهای با درآمد کم و متوسط، جزو رژیم غذایی جزئی است. مصرف گوشت در شمال و جنوب صحرای آفریقا و در مناطق دیگر تا حدودی سریعتر بوده است. در آسیا تغییرات قابل توجهی مشاهده میشود که بطور کلی ناشی از افزایش تولید گوشت بوده است. سهم رژیم غذایی برای میوهها و سبزیجات در هر منطقه افزایش یافته است. دریافتهای تغذیهای نیز با درآمد تغییر میکند. تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که افزایش تدریجی در تنوع مواد مغذی در رژیمهای غذایی معمولی، تفاوتهای قابل توجهی را در میان گروههای درآمد ایجاد میکند که در همه مناطق مورد مطالعه مشهود است. همچنین نتایج نشان میدهد که مصرف کالری در افراد با کمترین درآمد بطور قابل توجهی پایینتر است و این تفاوت در پروتئین بیشتر است.
تنوع در مصرف بین کمترین و بالاترین دهکهای درآمدی بیشتر است. اختلاف بین بالاترین و پایینترین دهکها برای میوهها و سبزیجات بیشتر است. این گروه از غذایی (میوهها و سبزیجات) حاوی طیف وسیعی از مواد مغذی است که میتواند به بهبود وضعیت تغذیه کمک کند. همچنین اختلاف معنی داری میان کمترین و بالاترین دهکها در مصرف شکر، شیرینیها و روغنهای گیاهی وجود دارد (این دو گروه از مواد غذایی دارای کالری زیاد هستند، اما دارای ریز مغذیهای کمتری هستند) .
نتیجهگیری
تجزیه و تحلیل 76 کشور با درآمد پایین و متوسط که بطور مرتب توسط USDA پایش میشوند و بررسی تحقیقات امنیتی غذایی اخیر نشان میدهد که هر یک از پنج حوزهای که ما بر روی آنها تمرکز کردهایم (سنجش امنیت غذایی، بهرهوری کشاورزی، تجارت مواد غذایی، برنامههای شبکه ایمنی غذایی داخلی و بینالمللی و تغذیه) برای پایش امنیت غذایی، درک موفقیتهای گذشته در امنیت غذایی و دستاوردهای آینده، حیاتی است. تحقیق و تجربه کمک میکند تا استراتژیها و روشهایی را شناسایی کنید که بتواند دستاوردهای 15 سال گذشته را بیشتر گسترش دهد و همچنین مسائل نوظهور را که احتمالا موضوع مهم تحقیق و استراتژی امنیت غذایی آینده باشد را در بر میگیرد. برخی از مسائل نو ظهور به مسائل اصلی بهرهوری، تجارت و شبکههای ایمنی مربوط میشوند. ابعاد چندگانه امنیت غذایی یک چالش را در ایجاد یک مفهوم واحد از وضعیت امنیت غذایی ایجاد میکند و نیازمند استفاده از شاخصهای متعدد برای شناسایی و بطور کامل مشخص نمودن جمعیت ناامن غذایی است. شاخصهای کلیدی ملی، مانند آنچه که در ارزیابی سالانه امنیت غذایی بینالمللی USDA منتشر شدهاند، به موقع و کمهزینه هستند، اما برای ارزیابی فراهمی مواد غذایی یا وضعیت تغذیهای در جمعیتها، از ارزش کمتری برخوردارند. بررسی مصرف خانگی میتواند اطلاعات مهم و دسترسی مواد غذایی را فراهم کند، اما نسبتا گران است و نیازمند روشهای جدید برای محاسبه دقیق برای تمام غذاهایی است که مصرف میشود. بررسیهای مبتنی بر شاخصهای آنتروپومتریک، دادههای منحصر به فرد و ارزشمند در مورد پیامدهای تغذیهای و سلامتی ارایه میدهند، اما تنها به مشکلات مربوط به بهرهبرداری میپردازند و لزوما مشکلات و مسائل نو ظهور که با دسترسی به مواد غذایی وجود دارد را شناسایی نمیکنند.
منبع: شمس