وضعیت رسانهها در افغانستان
دکتر عبدالمحمد طاهری|
پژوهشگر مسائل افغانستان|
وضعیت رسانههای تصویری ازجامعه افغانستان معرف وضعیت این کشور برخاسته از جنگ بعد از سرنگونی دولت طالبان است.پس از سرنگونی طالبان که خبری از رسانهها نبود. دولت جدید این کشور که با ریاستجمهوری کرزای به شکل تشکیل جمهوری اسلامی افغانستان رسمیت یافت؛ آرام آرام نمادهای دموکراسی در جامعه افغانستان یعنی در جامعهای که زخم خورده طالبان بودند، پدیدار گشت.
در این راستا اساسا رسانه، اصحاب رسانه یکی پس از دیگری مجال رخاندیشی نمودند. مثلا تلویزیونهایی مانند تمدن، طلوع و سایر رسانههای دیداری و شنیداری چه به شکل دولتی و چه به شکل خصوصی شروع به کار کردند. نکته مهم و حائز اهمیت این است که در واقع کشورهایی که حامی افغانستان بودند، تمایل داشتند که دموکراسی در این کشور با هویت بخشی به رسانه و اصحاب رسانه که اساس دموکراسی را بنیان میگذارد، شکل گیرد.در این شرایط رسانهها با تهدیدها و موانع جدی روبهرو بودند، تهدیدها از سوی طالبان که اصولا اعتقادی به رسانه به معنای امروز آن ندارند و از سوی دیگر فراهم نبودن یک بستر فرهنگی مناسب جهت اشاعه ارزشهای رسانه یک مانع عمده و بزرگ بر سر راه فعالیتهای رسانهای بودند. در کنار همه این مطالب، سردرگمی و عدم اتخاذ یک استراتژی مناسب در رسانه مزید علت گشته بود که این رسانهها نتواند رسالت ذاتی خود را به خوبی به نمایش بگذارند. به هر ترتیب با همه تهدیدها و موانع کم و بیش رسانهها در بعد دیداری و شنیداری در این جامعه متشنج کار خود را آغاز کردند اما هر آینه تعارض بین سنت و مدرنیته موانع یکی پس از دیگری بزرگ و بزرگتر میشد تا آنجا که این تعارض و تضاد به تخاصم انجامید و اندیشه ورزان سنت برای امحای نمادهای دموکراسی شمشیر را از رو بستند تا آنجا که به قتال روزنامهنگاران، هنرمندان و سایر اصحاب رسانه پرداختند. در ابتدا دولت مرکزی برای مبارزه با خشونتها علیه روزنامهنگاران و سایر نمادهای رسانهای نه استراتژی لازم، نه ارادهای جدی، نه منابع کافی و نه پایگاه و جایگاه قانونی برای حمایت از صاحبان رسانه در اختیار داشت.
اما اینکه رسانههای افغانستان تا چه میزانی توانستند شرایط را در این کشور تغییر دهند، در واقع حضور رسانهها در جامعه افغانستان بیتاثیر نبوده است و امروز جامعه افغانستان علی رغم همه موانع تا حدودی در این زمینه پویا حرکت میکند و برای بهبود شرایط عزمی استوار از سوی دولتمردان، تغییر باورها به شکل جدی در بدنه جامعه و همچنین حمایتهای قانونی و امنیتی ضروری است. با عنایت به تمامی شرایط سخت و دشوار که حدودا دو دهه از آن میگذرد رهاورد رسانهها، اطلاعرسانی به موقع که بازگوکننده شرایط جامعه در ابعاد مختلف میباشد و همچنین تولید فیلمهای مستند از بطن و متن جامعه توانسته است نگاه جهان را نسبت به تحولات افغانستان متاثر سازد و این موفقیت کمی نیست. در پایان اگر جامعه افغانستان به دنبال یک تحول ساختاری در ابعاد مختلف با کانون قرار دادن نقش و اراده مردم در عرصههای مختلف یا به عبارتی دیگر به دنبال مردم سالاری دینی در یک کشور سنتی و اسلامی است، رسانهها بهترین ابزار برای تحقق این موضوع هستند.
منبع: مرکز بینالمللی مطالعات صلح