مردم، قدرت و منافع (146)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل نهم
احیای یک اقتصاد پویا همراه با شغل و فرصت برای همگان
مالیات
بخش مهمی از یک جامعه عادل و پویا باید یک سیستم پیشرفته، عادلانه و موثر مالیاتی باشد. ما پیش از این شرح دادیم که فعالیتهای مهمی که دولت نیاز دارد آن را انجام دهد شامل آموزش عمومی، بهداشت، تحقیقات و زیرساخت، اجرای یک سیستم خوب قضایی و فراهم ساختن مقدار کمی از حمایت اجتماعی است. تمام اینها نیازمند منابع یعنی مالیات است. این هم تنها زمانی عادلانه است که آنهایی که ظرفیت بزرگتری برای پرداخت دارند - و آنهایی که نوعا از اقتصاد ما بیشتر برداشت میکنند - در این امر مشارکت بیشتری داشته باشند. اما همانطور که درفصل دوم خاطرنشان ساختیم، آنهایی که در راس هستند حقیقتا مالیات کمتری پرداخت میکنند تا آنهایی که درآمدهای کمی دارند.
به هر صورت، این موضوع طی سه دهه گذشته بدتر شده است - با لایحه مالیاتی 2017 هم که مالیات بر اکثریت کسانی که در طبقه متوسط هستند افزایش داده تا کاهش مالیات برای شرکتها و میلیاردرها را تامین کند، بدترین قطعه مقررات مالیاتی تاکنون را رقم زده است. راحتتر این است که اگر از شرکتها و ثروتمندان بخواهیم که سهم عادلانه شان را از مالیات بپردازند - یک تغییر آرام از سیستم کاهنده (مالیات) فعلی ما - در این صورت طی ده سال دو هزار میلیارد دلار ایجاد میشود. این امر مستلزم بالا بردن نرخهای مالیاتی نیست بلکه حذف خلاهای بیشماری است که لابیگراها کمک کردهاند تا برای بهرههای خاص در کدهای مالیاتی ما گنجانده شود. به جای مالیات بستن بر مستغلات در نرخهای ترجیحی (همچنانکه در لایحه مالیاتی 2017 آمده)، نرخ مالیات بر سود زمین باید با نرخ بالاتری باشد. زمانی که به کارگران مالیات میخورد، آنها ممکن نیست که سخت کار نکنند؛ زمانی که به سرمایه مالیات میخورد، آن میتواند به جای دیگری برود یا آنکه مردم زیاد پسانداز نکنند. چیزی که برای زمین وجود ندارد. زمین آنجاست، حال به آن مالیات بخورد یا نخورد. در اصل، هنر جورج، اقتصاددان بزرگ قرن نوزدهم اعتقاد داشت که باید بر سود برگشت از زمین - رانتها- 100درصد مالیات بست. مالیات بستن بر رانتها میتواند به بهرهوری بیشتر اقتصاد منجر شود. اکنون، بخش بزرگی از پس اندازها به سمت زمین میرود تا به داراییهای بهره ور (سرمایهگذاری در تحقیقات، کارخانجات و تجهیزات). مالیات بستن بر سرمایهای که از زمین سود کسب میکند و رانتها، پسانداز بیشتری را به سمت سرمایه بهرهور هدایت میکند .