چرا ترامپ در این شرایط از معامله قرن رونمایی کرد
پیگیری این طرح در دوران پساسردار تنها به قیمت نابودی امنیت امریکا و اسراییل تمام میشود
دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا ظهر روز سهشنبه جاری به وقت محلی طی مراسمی با حضور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل و همچنین سفرای بحرین، عمان و امارات متحده عربی بهطور رسمی از طرح جنجالی و حاشیهساز خود موسوم به «معامله قرن» رونمایی کرد؛ طرحی که در قالب یک سند 80 صفحهای تنظیم شده است. بر اساس کلیات، این طرح بخشهایی دیگر از فلسطین شامل نیمی از کرانه باختری رود اردن و بخشی از قدس شرقی که از نظر مجامع و سازمانهای بینالمللی به فلسطینیان تعلق دارد، به اسراییلیها واگذار میکند و در عوض تل آویو با تشکیل کشور مستقلی به نام فلسطین در بخشی از کرانه باختری و قسمتهایی از نوار غزه و چندین محله از قدس شرقی موافقت میکند. بر اساس این طرح شهر آبودیس به جای قدس به عنوان پایتخت فلسطین در نظر گرفته خواهد شد. مضافا اینکه طبق این طرح فلسطینیان باید از حق بازگشت به سرزمینهای اشغالی که به استناد قطعنامه 194 شورای امنیت سازمان ملل به رسمیت شناخت شده است، صرفنظر کنند. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان و ناظران بر این باورند که اقدام سهشنبه جاری دونالد ترامپ در معرفی و رونمایی طرح معامله قرن پیش از آنکه تلاشی برای اجرایی و عملیاتی شدن آن باشد، در شرایط کنونی بیشتر یک نمایش سیاسی و شوی تبلیغاتی به واسطه وضعیت سیاسی نامطلوب، هم در داخل امریکا و نیز در حمایت از بنیامین نتانیاهو در آستانه انتخابات پارلمانی پیش رو صورت گرفته است. دیپلماسی ایرانی برای بررسی بیشتر این طرح و تبعات سیاسی و امنیتی آن بر منطقه، گفتوگویی را با سید جلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلستان، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و کارشناس و پژوهشگر مسائل بینالملل پی گرفته است که در ادامه میخوانید.
پس از کش و قوسها و حاشیههای فراوان نهایتا ظهر سه شنبه جاری، 28 ژانویه/8 بهمن دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده امریکا در یک نشست خبری با حضور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل و نیز سفرای عمان، بحرین و امارات متحده عربی از طرح جنجالی خود موسوم به معامله قرن رونمایی کرد. فارغ از ابعاد و محتوای این طرح بسیاری معتقدند که به واسطه تقارن عرضه معامله قرن از جانب دونالد ترامپ با تحولات سیاسی در داخل ایالات متحده امریکا، به خصوص مساله استیضاح وی در سنا و همچنین داغتر شدن تنور انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰، ریاستجمهوری امریکا سعی کرده است با معرفی این طرح از یک سو بستر و شرایط را برای برون رفت از چالشهای خود مهیا کند و از طرف دیگر حمایت گسترده لابی صهیونیستی آیپک را به دست آورد. از این رو این طرح بیش از آنکه برای عملیاتی شدن معرفی و رونمایی شده باشد، بیشتر یک شوی صرف تبلیغاتی و سیاسی برای دونالد ترامپ است. از نگاه شما آیا دونالد ترامپ به دنبال عملیاتی کردن این طرح، آن را معرفی کرده است یا تنها به دنبال یک شوی سیاسی و دیپلماتیک بوده است؟
در نگاه واقعی به نظر میرسد که دونالد ترامپ برای رسیدن به اهدافش در هر دو بعد دست به معرفی معامله قرن زده است. از یک سو سعی کرده است با معرفی و رونمایی معامله قرن، شرایطی را فراهم آورد که افکار عمومی، رسانهها و بخشی از ساختار سیاسی با وی همراه شده و زمینه برای تعدیل فشارها در داخل امریکا بر وی کمتر شود تا بتواند استرسها و فشارهای ناشی از استیضاح و برخی از مسائل دیگر را به حاشیه بکشاند. خصوصا آنکه دونالد ترامپ در طول سه سالی که از ریاستجمهوریش گذشته است نتوانسته در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی کارنامه موفقی از خود نشان دهد. بنابراین یکی از ابعاد ناکارآمدیهای دونالد ترامپ که میتواند محور و کانون تبلیغات جریان مخالف وی در انتخابات ریاستجمهوری تلقی شود به مساله دیپلماسی و سیاست خارجی بازمیگردد. ذیل همین نکته ترامپ سعی کرده است با این طرح معامله قرن حداقل بخشی از شکستها، ناکامیها و کم کاریهای خود را در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی جبران کند. چرا که سلسله شکستهای وی در دیپلماسی و سیاست خارجی از مساله کره شمالی تا برجام و جمهوری اسلامی ایران، عراق، سوریه، یمن، کوبا، ونزوئلا، اتحادیه اروپا، افغانستان، چین، روسیه و دیگر ابعادی که دونالد ترامپ در آن ورود کرده است یک رییسجمهور بهشدت ناتوان را از ترامپ در عرصه سیاست خارجی ایالات متحده امریکا رقم زده است که میتواند باعث ناکامی وی در انتخابات 2020 شود. از طرف دیگر یقینا دونالد ترامپ سعی کرده است ضمن رونمایی از طرح معامله قرن تلاشها، زمینهها و بسترهایی برای عملیاتی کردن آن نیز فراهم کند و تنها صرفا به دنبال یک شعار سیاسی و شوی تبلیغاتی نیست. چرا که یقینا حمایت لابی صهیونیستی آیپک از دونالد ترامپ در زمان انتخابات تنها منوط به معرفی طرح نیست، بلکه باید دونالد ترامپ گامهای عملیاتی نیز در این خصوص بردارد.
پیرو این نکته شما اگر دونالد ترامپ ضمن یک تمایل به یک شوی تبلیغاتی و نمایش سیاسی در قالب رونمایی از طرح معامله قرن، نیم نگاهی هم به عملیاتی کردن آن دارد، آیا در واقعیت امر زمینه و بستر آن وجود دارد. چرا که در تمامی طرحها، توافق نامهها و معاهداتی که پیرامون صلح بین اعراب و اسراییل با محور فلسطین وجود داشته است، حداقل یک طرف فلسطینی در این توافقات پای آن را امضاء کرده است، در صورتی که اکنون هیچ کدام از جریانهای سیاسی فلسطینی حتی محمود عباس و صائب عریقات موافق این طرح نیستند و در یک همسویی و همراهی تقریبا بیسابقه بهشدت مخالف عملیاتی کردن و اجرایی شدن طرح معامله قرن هستند. از این رو بسیاری معتقدند دونالد ترامپ سعی دارد از اهرام قطع کمکهای مالی امریکا و دیگر نهادهای بینالمللی به فلسطین، شرایط را برای عملیاتی کردن این مساله فراهم کند. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
واقعیت این است که اکنون فلسطین کمکهای مالی خود را از بسیاری از کشورهای منطقه، آسیا، اروپا و دیگر نهادها دریافت میکند. لذا اینکه دونالد ترامپ بتواند تمام منافذ این کمکهای اقتصادی را مسدود کند همراه با اما و اگرهای جدی است. اگر بر فرض محال رییسجمهور امریکا بتواند این منافذ را مسدود کند یقینا میزان نفرت نسبت به وی و ساختار سیاسی ایالات متحده امریکا بیش از پیش خواهد شد. لذا امکان دارد موازنه امنیت در منطقه به سود جریان مقاومت و بر علیه رژیم غاصب صهیونیستی باشد. به خصوص آنکه در گذشته کارنامه موفقی از دونالد ترامپ در حوزه سیاست خارجی مشاهده نشده است. پس در راستای همین کارنامه مایوسکننده ترامپ باید گفت که معامله قرن نیز یک شکست دیگر به شکستهای وی در سیاست خارجی اضافه میکند. از سوی دیگر اگر شما به سیر تحولاتی که برای فلسطینیان، به خصوص در چند سال گذشته وارد شده است نگاه کنید، میبینید که هرگاه جنگ یا فشاری بر محور مقاومت در فلسطین وارد شده است باعث تقویت این جریان و از آن سو تضعیف سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک صهیونیستها شده است. بنابراین این طرح بیش از آن به سود اسراییل و امریکا باشد یقینا به تضعیف جایگاه آنان و به هم خوردن موازنه امنیت در منطقه خاورمیانه خواهد انجامید.
مضافا اینکه ما باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که اکنون مساله فلسطین به مهمترین و حساسترین مساله جهان اسلام بدل شده است. خود راهپیمایی روز جهانی قدس، حساسیت سازمان ملل، شورای امنیت و دیگر نهادها و مراجع ذی صلاح در خصوص مساله فلسطین سبب شده است که ابعاد مساله فلسطین، ابعادی جهانی و فرامنطقه داشته باشد. بنابراین اینگونه نیست دونالد ترامپ بتواند یکسویه، آن هم بدون حضور یک نفر از جانب فلسطینیان معامله قرن را ولو با فشار اقتصادی عملیاتی کند. چون به قول شما حتی سازشکارترین جریانهای فلسطینی که طی سالهای گذشته موافق مذاکره با صهیونیستها و امریکاییها بودند اکنون بهشدت مخالف عملیاتی شدن معاملهقرن هستند. این نشان میدهد که این طرح بهشدت یک سویه و در تضاد با آرمان فلسطین قرار دارد. محمود عباس دریافته است که اگر این طرح پذیرفته شود هیچ تضمینی وجود ندارد که صهیونیستها و امریکاییها تعهدات خود را قبول کنند. کما اینکه در تمام تعهدات، توافق نامهها و پیمان نامههای بعد از اسلو بر روی شناسایی دو کشور اسراییل و فلسطین توافق شده بود، اما تاکنون در خصوص شناسایی کشور فلسطین اقدامی صورت نگرفته است. لذا اینکه ترامپ بخواهد در یک فقط طرح به صرف اینکه بر روی کاغذ کشور فلسطین را شناسایی کند، اما هیچ امتیازی به فلسطینیان ندهد، باعث نمیشود که هیچ جریانی، حتی جریانهای سازشکار فلسطینی به دنبال تحقق آن باشند. اگر شما به بندهای طرح معامله قرن رجوع کنید میبینید تمام مفاد آن به سود صهیونیستها است و هیچ بندی، تاکید میکنم هیچبندی در این توافق وجود ندارد که امتیازی به فلسطینیان بدهد. در تایید این مساله اگر به نقشه معامله قرن هم دقت کنید شاهدید که معامله قرن، کشور فلسطین را در قالب مجمع الجزایری از مناطق کوچک فلسطینی تعریف میکند که از طریق کانالها، نقبها و گذرگاههای تحت سیطره و نفوذ اسراییل به همدیگر وصل هستند که یقینا آن هم عملیاتی نخواهد شد. بنابراین هیچ جریانی در داخل فلسطین، منطقه و جهان به دنبال عملیاتی کردن آن نیست. پس اگر دونالد ترامپ و صهیونیستها به همراه برخی از کشورهای سازشکار و خائن منطقه به دنبال عملیاتی کردن این طرح باشند تنها و تنها موازنه امنیت در منطقه را به ضرر خود رقم زدهاند.
به برهم خوردن موازنه امنیت در منطقه، ذیل پیگیری معامله قرن اشاره کردید. اگر بندهای این طرح به خصوص اشغال نیمی از کرانه باختری رود اردن به سرزمینهای اشغالی و نیز انضمام بخش قدس شرقی در دستور کار اسراییل با حمایت امریکا قرار گیرد، شرایط امنیتی چه اقتضائاتی پیدا خواهد کرد؟
پیش از آنکه به این سوال شما پاسخ دهم باید عنوان کنم اکنون مهم این است که هیچ جریان، گروه و شخصی در فلسطین حاضر نیست پای این طرح حاضر شود و مسوولیت این خیانت را قبول کند. بنابراین اکنون امریکاییها و صهیونیستها با عدم مشروعیت این طرح از جانب فلسطینیان مواجه هستند. پس اگر هیچ جریان فلسطینی این قرارداد را امضا نکند مطمئنا سنگینی کفه موازنه امنیت به سوی محور مقاومت فلسطینی خواهد بود. بنابراین همه مشروعیتی که در گذشته، ذیل موافقت صهیونیستها و امریکاییها با یک جریان سازشکار فلسطینی صورت گرفته است، اکنون دیگر برای طرحها و بندهای معامله قرن وجود ندارد. پس ترامپ با تمام فشارها و زور خود نمیتواند مشروعیتی برای طرح معامله قرن، چه از نظر سیاسی، چه از نظر حقوقی و چه از نظر دیپلماتیک ایجاد کند. اگرچه اکنون احتمال دارد با افزایش دور تحولات، تحرکات و تلاشهای محور مقاومت واکنشهای قهری و فشارهای صهیونیستها بر فلسطین افزایش پیدا کند، کما اینکه شاهد حمله هوایی و بمباران رژیم غاصب صهیونیستی در منطقه نوار غزه بودیم، اما یقینا در نهایت محور مقاومت با یک جراحی سخت غده سرطانی را به نام اسراییل از صحنه منطقه و جهان پاک خواهد کرد و یقینا معامله قرن میتواند آغازکننده این جراحی بزرگ باشد. خصوصا اگر فلسطینیان در یک اتحاد، شرایط را به سمتی پیش ببرند که اسراییل در یک محاصره قرار گیرد. بنابراین اگر اسراییل به سمت اشغال کرانه باختری یا انضمام قدس شرقی پیش رود با دست خود پایان عمرش را رقم زده است. از طرف دیگر اینگونه نیست که اکنون همه جهان ابعاد حقوقی و انسانی مساله فلسطین را کنار بگذارند. اگرچه اکنون اروپاییها و برخی از کشورهای سازشکار و خائن عرب منطقه با این طرح موافقت کردهاند. اما لزوما به معنای نظر مثبت و همراهی تمام جامعه جهانی با این طرح خائنانه نیست.
به وضعیت نامطلوب و ملتهب سیاسی، امنیتی و اجتماعی سرزمینهای اشغالی هم رجوع کنیم. در این خصوص به نظر میرسد که اکنون بستر، فضا و توان لازم از جانب اسراییل برای عملیاتی شدن بندهای این طرح وجود نداشته باشد. به نظر شما در این شرایط نامساعد داخلی در سرزمینهای اشغالی، تلآویو دست به این خودکشی خواهد زد. اگرچه به نظر میرسد که دونالد ترامپ با رونمایی از طرح معامله قرن، ضمن به حاشیه کشاندن شرایط نامطلوب خود در داخل امریکا و کسب حمایت آیپک به دنبال حمایت سیاسی از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل در آستانه سومین انتخابات پارلمانی بوده است که وضعیت چندان مناسبی برای نتانیاهو در انتخابات پیش رو وجود ندارد؟
ذیل این نکته مهمی که شما به آن اشاره کردید دونالد ترامپ سعی کرد علاوه بر بنیامین نتانیاهو از بنی گانتس، رهبر حزب آبی وسفید به عنوان رقیب بنیامین نتانیاهو نیز دعوت کند تا بتواند بستر را برای پیروزی حزب لیکود در انتخابات پیش رو فراهم آورد که در نهایت با پاسخ منفی گانتس مواجه شد و در نهایت به دیدار جداگانه رییس حزب آبی و سفید و انجام مذاکرات با دونالد ترامپ انجامید که در آن دیدار گانتس مواضع، انتقادات و سخنانش را با رییسجمهور امریکا مطرح کرد. پس از این منظر نیز دونالد ترامپ نتوانسته است موفقیتی برای حمایت از بنیامین نتانیاهو در قالب رونمایی از معامله قرن داشته باشد. یعنی اکنون حزب آبی و سفید با قدرت به دنبال به شکست کشاندن بنیامین نتانیاهو است. لذا اگر این اتفاق روی دهد که به نظر میرسد محتمل است، باید شاهد دستگیری و محاکمه نتانیاهو باشیم. پیرو این نکته ترامپ و نتانیاهو خود را به آب و آتش زدهاند تا بتوانند مانع از شکلگیری این وضعیت شوند. خصوصا آنکه بنی گانتس در زمان رونمایی از طرح معامله قرن در جلسه حضور نداشت. همین مساله نشان میدهد که اکنون میزان تشتت و افتراق سیاسی در درون سرزمینهای اشغالی به قدری جدی است که امکان هرگونه ماجراجویی برای صهیونیستها را در قالب عملیاتی کردن بندهای معامله قرن از آنها گرفته است. لذا بعید به نظر میرسد که اکنون صهیونیستها بخواهند به دنبال اشغال بخشهایی از کرانه باختری رود اردن یا انضمام قدس شرقی به خود باشند چرا که اکنون خود رژیم صهیونیستی بر اقتضائات و شرایط حساس و ملتهب سیاسی و امنیتی منطقه بهشدت واقفند.
در سایه نکته مهم شما پیرامون شرایط حساس و ملتهب منطقه به خصوص بعد از اقدام امریکا در ترور سردار سلیمانی شاهد اقتضائات جدیدی در حوزه امنیتی غرب آسیا بعد از اقدام سپاه در حمله موشکی به پایگاه عینالاسد در عراق بودیم. در این راستا اکنون به نظر میرسد کاخ سفید با یک سیاست قطره چکانی اطلاعات، گام به گام در خصوص ضربه سنگینی که از جانب جمهوری اسلامی ایران متحمل شده است، اعتراف به افزایش تعداد زخمیان خود در این حمله موشکی کرده است. آیا با توجه به این وضعیت نامطلوب دونالد ترامپ با رونمایی از معامله قرن دست به یک فرار رو به جلو زده است؟
همانگونه که اشاره کردید تبعات سیاسی و امنیتی بعد از شهادت سردار سلیمانی و بهخصوص پاسخ موشکی سپاه در حمله به پایگاه نیروهای نظامی امریکا در عین الاسد، شرایطی را موجب شده است که اکنون محور مقاومت به دنبال سنگینتر کردن کفه موازنه قوا به سمت خود است. در این راستا شاهد آن هستیم که برخی اتفاقات نیز دست به دست هم داده است که موضع ایالات متحده امریکا در منطقه تضعیف شود. از عملیاتی که نیروهای یمنی در تقابل با تجاوز عربستان صورت دادهاند تا تسلط ارتش سوریه بر بخشی از منطقه ادلب، همچنین اعتراف دونالد را برای آغاز روند خروج بخش از نیروهای نظامی امریکا از خاک عراق، سقوط پی در پی پهپادها و هواپیمای امریکایی در منطقه و اقدام طالبان در ساقط کردن هواپیمای امریکایی در منطقه غزنی و مسائلی از این دست نشان میدهد که اکنون ترامپ بیش از هر زمان دیگری به دنبال تعدیل تبعات منفی تصمیم اشتباه خود در صدور دستور ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. بنابراین گفته شما در خصوص اینکه احتمال دارد ترامپ با رونمایی از طرح معامله قرن دست یک فرار رو به جلو زده تا اندازهای قابل قبول است.